سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 11
کل بازدید : 31234
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


 3 ) « وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ ?26? إِلَّا الَّذِی فَطَرَنِی فَإِنَّهُ سَیَهْدِینِ ?27? و جَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ?28? » . (سوره ی زخرف) .

 با توجه به آیات ذکر شده در این زمینه از سوره ی انعام می توان گفت که نه تنها حضرت ابراهیم ع از پدرش و قومش به خاطر شرک و بت پرستی بیزاری جسته بلکه به این امر اشاره نموده که پروردگار او کسی است که علاوه بر اینکه آسمانها و زمین را سرشته و آفریده؛ خود او را نیز سرشته و آفریده است. و بنابراین از آنجا که تنها او را می پرستد، پس بزودی راهنمایی اش خواهد کرد. خدای یکتا هم می فرماید که او این یکتاپرستی ابراهیم ع را در نسلش باقی گذاشت تا به او رجوع نمایند. یعنی از یکتاپرستان باشند.

4 )  « وَ إِبْرَاهِیمَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ?16? إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَ تَخْلُقُونَ إِفْکًا إِنَّ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا یَمْلِکُونَ لَکُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْکُرُوا لَهُ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ?17? و إِنْ تُکَذِّبُوا فَقَدْ کَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ?18? أَوَلَمْ یَرَوْا کَیْفَ یُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ ?19? قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ?20? یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَیَرْحَمُ مَنْ یَشَاءُ وَإِلَیْهِ تُقْلَبُونَ ?21? وَ مَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ وَ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ?22? وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُولَئِکَ یَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِی وَ أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ?23? فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ?24? وَ قَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا مَوَدَّةَ بَیْنِکُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ثُمَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکْفُرُ بَعْضُکُمْ بِبَعْضٍ وَیَلْعَنُ بَعْضُکُمْ بَعْضًا وَمَأْوَاکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ نَاصِرِینَ ?25? فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَ قَالَ إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ?26? وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ جَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْکِتَابَ وَ آتَیْنَاهُ أَجْرَهُ فِی الدُّنْیَا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ ?27? . » (سوره ی عنکبوت) .

الف ) آیه ی 16 عنکبوت می رساند که پس از آن احتجاج، در این جا حضرت ابراهیم ع به رسالت رسیده است. والله اعلم. و لذا بر این اساس به قومش می گوید که خدای یکتا یعنی " الله " را بپرستند و تقوای الاهی داشته باشند که همانا اگر بدانند این کار یعنی پرستش " الله " برایشان بهتر است.

ب ) آیه ی 17 عنکبوت به ادامه ی رسالت آن حضرت در رابطه با قومش اشاره دارد مبنی بر اینکه آنان چیزهایی را از غیر خدا می پرستند که خود پرداخته اند و به دروغ نام خدا برایشان نهاده اند چه آنکه یکی دیگر از مواردی که بر این امر دلالت دارد که خدای یکتا هیچ حجتی در بت پرستی قرار نداده این است که آنان " روزی دهنده ی "  کسی نیستند، در حالی که روزی و رزق نزد خدای یکتایی است که شایسته ی پرستش است و پرهیز از او و نیز سپاسگزاری برایش به خاطر این نعمت و بلکه تمام نعمت هایش. به هر جهت آن حضرت به قومش می گوید که پایان کارشان این است که بی هدف آفریده نشده اند و پس از مرگ به سوی او یعنی همان " الله " باز می گردند.

پ ) آیات 18-23 عنکبوت خطاب به رسول خاتم ص است مبنی بر اینکه تکذیب رسولان خدا ، کار اقوام پیشین نیز بوده و رسالت رسولانش فقط رساندن و ابلاغ آیات خدا به اقوامشان و مردم به صورت روشن است. یعنی آنچه که بدانان وحی شده را به مردم رسانده اند. دیگر موارد مرتبط با ایجاد کردن و بازگشت دادن امور به سوی خود توسط خداوند قادر متعال است و لذا می گوید که برای رسیدن به این مهمْ در زمین به گردش بپردازند و بدانند که خدا هر که را بخواهد عذاب می کند و یا مورد رحم و مهربانی خود قرار می دهد و هیچ کس را یارای این نیست که بتواند او را در آسمان یا زمین عاجز و ناتوان کند چرا که یار و یاوری برای کسی جز خدا نیست، و این بدان معناست که همه چیز در آسمانها و زمین آفریده ی اویند و بازگشت آنها هم به سوی اوست؛ پس باید فرمان او و رسولانش را به عنوان یک مومن برد و دانست و برابر آیه ی 23 عنکبوت ترویج کرد که کسانی که به آیات خدا و لقای او کافر شوند، نه تنها ناشی از این است که از " رحمت " خدا ناامیدند؛ بلکه برایشان عذاب دردناک است. پس باید به آیات خدا ایمان آورد و امیدوار رحمت او بود تا از عذابش در امان ماند. انشاءالله. والله اعلم.

ت ) آیه ی 24 عنکبوت بازگشت به داستان رسالت حضرت ابراهیم ع است مبنی بر اینکه جواب قوم او مرتبط با دعوت به یکتاپرستی یعنی عبادت " الله " و تقوای او این بود که گفتند او را بکشید و یا در آتش بیفکنید. که در خصوص موضوع اخیر مواردی بر اساس آیات سوره ی انبیاء در این زمینه آمد که به دستور خدای دانا و توانا؛ آتش بر او سرد و سلامت شد. امری که خدای یکتا آن را برای مومنین یک " نشانه " می داند تا بدانند و ایمان بیاورند و یقین پیدا کنند که خداوند، قادر بر هر کاری خارق العاده و شگفت انگیز هست. پس باید ایمان محکم و استوار آورد.

ث ) آیه ی 25 در ادامه ی آیه ی قبل است که آن حضرت به قومش می گوید که شما علیرغم این همه احتجاج و رسالت من مبنی بر نفی شرک و بت پرستی، این کار را به خاطر دنیا دوستی تان انجام میدهید در حالی که در آخرت بعضی از شما برخی دیگر را کافر شمرده و نفرین می کنید اما با این احوال جایگاه همگی تان به لحاظ اصرار و باقی ماندن بر بت پرستی، دوزخ است بدون اینکه یاری کننده ای برایتان باشد.

ج ) آیات 26-27 عنکبوت به ایمان آوردن حضرت لوط ع به حضرت ابراهیم ع و عطا شدن اسحاق و از پس او یعقوب به آن حضرت یعنی ابراهیم ع ضمن قرار دادن پیامبری و کتاب برایشان و دادن پاداش دنیایی، ضمن اینکه در آخرت از شایستگانند اشاره دارد.

5 ) « وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِیمَ ?69? إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ ?70? قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاکِفِینَ ?71? قَالَ هَلْ یَسْمَعُونَکُمْ إِذْ تَدْعُونَ ?72? أَوْ یَنْفَعُونَکُمْ أَوْ یَضُرُّونَ ?73? قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا کَذَلِکَ یَفْعَلُونَ ?74? قَالَ أَفَرَأَیْتُمْ مَا کُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ?75? أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمُ الْأَقْدَمُونَ ?76? فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِی إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِینَ ?77? الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ ?78? وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ ?79? وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ ?80? وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ ?81? وَالَّذِی أَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ ?82? رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ ?83? وَاجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ ?84? وَاجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ ?85? وَاغْفِرْ لِأَبِی إِنَّهُ کَانَ مِنَ الضَّالِّینَ ?86? وَلَا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ ?87? یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ?88? إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ?89? وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ ?90? وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِلْغَاوِینَ ?91? وَقِیلَ لَهُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ?92? مِنْ دُونِ اللَّهِ هَلْ یَنْصُرُونَکُمْ أَوْ یَنْتَصِرُونَ ?93? فَکُبْکِبُوا فِیهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ ?94? وَجُنُودُ إِبْلِیسَ أَجْمَعُونَ ?95? قَالُوا وَهُمْ فِیهَا یَخْتَصِمُونَ ?96? تَاللَّهِ إِنْ کُنَّا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ?97? إِذْ نُسَوِّیکُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ?98? وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ ?99? فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِینَ ?100? وَلَا صَدِیقٍ حَمِیمٍ ?101? فَلَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ?102? إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ?103? وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ?104? . » ( سوره ی شعراء ) .

الف ) آیه ی 69 شعراء خطاب به پیامبر مکرم اسلام ص است تا خبر و داستان نبوت حضرت ابراهیم ع را برای امتش بخواند.

ب ) آیات 70-71 شعراء بدنبال آیه ی 69 همین سوره به کم و کیف این خبر و در واقع رسالت حضرت ابراهیم ع اشاره دارد که از پدرش و قومش می پرسد که چه می پرستند؟ یعنی از خود آنان نوع معبودشان را می پرسد تا به عبارتی ببیند آیا آگاه به امر عبادت خود هستند یا نه. که آنان می گویند ما بت هایی را می پرستیم و در این کار خود هم ثابت قدمیم.! پس روشن شد که قوم ابراهیم ع و پدرش اذعان به پرستش بتانی کرده اند که خود ساخته و پرداخته بودند. یعنی مصنوع خود را از غیر خدای یکتا، معبود خود قرار داده بوده اند. در حالی که سزاوار است آفریده شده؛ آفریننده ی خود را که همان " الله " باشد بپرستد و نه جز او را و در این راه کسی را برایش انباز قرار ندهد. چه آنکه هر چند این بت ها یا هر بتی ساخته ی دست انسان است، اما چون این مصنوعات جان ندارند؛ پس اصلن شایسته ی این نیستند که حتا بگوییم لازم و بایسته است که صانع خود یعنی همان سازندگان خود را بپرستند ( العیاذ بالله )، چه رسد به اینکه تازه همین سازندگان بت ها یا صانعان آنها؛ مصونع خود را معبود خویش قرار داده و خود عابد برای بت ها باشند. ( سبحان الله ). و این یعنی اینکه براستی باید پذیرفت و گفت که خدای یکتا هیچ حجتی در بت پرستی قرار نداده است. پس تنها این خالق یا آفریننده است که شایسته است توسط مخلوق یا آفریده شده تحت نام عابد؛ خدا را به عنوان معبود بپرستد و نه غیر او را.

پ ) آیات 72-74 شعراء به ادامه ی پرسش و پاسخ حضرت ابراهیم ع و پدر و قومش در این رابطه اشاره دارد مبنی بر اینکه آن حضرت از آنان می پرسد که حال بگویید که این بت ها وقتی شما آنها را می خوانید و صدا می زنید؛ می شنوند؟ یا اینکه به شما سودی می رسانند؟ یا زیانی را از شما بر طرف می کنند؟ که پاسخ قومش این است که این سنت پدران ما است.

   پس با توجه به آیات 72 و 73 روشن می شود که از دیگر مواردی که خدای یکتا در بت پرستی " حجت " قرار نداده است، یکی عدم توانایی بت ها در شنیدن صداهاست هنگامی که توسط بت پرستان خوانده می شوند، همانگونه که به عنوان یک امر بدیهی می بینیم که جماداتی همچون سنگ اینگونه اند و حتا جاندارانی مثل گیاهان. و دوم اینکه جمادات از جمله بت ها که بت پرستان شریک خدا قرار داده اند و یا میدهند (سبحان الله ) نمی توانند از کسی دفع ضرری نموده و یا نفعی را به کسی برسانند و ... پس نتیجه اینکه باید خردمندی پیشه کرد و بر اساس سنت پدران یا پیشینیان در امور به پیش نرفت بلکه باید بر اساس کلام مقدس الاهی در امور اندیشه و خردورزی نمود و به پیش رفت تا به یاری خدا راهنمایی و رستگار شد.

ت ) آیات 75-77 شعراء به اتمام حجت حضرت ابراهیم ع با پدرش و قومش با صراحت هر چه بیشتر اشاره دارد، مبنی بر اینکه آن حضرت کار این بت پرستان و پیشتر از آن کار شرک پدرانشان را این می داند که تمام این ها به جز " پروردگار جهانیان " به عنوان دشمنی برای او یعنی آن حضرت هستند؛ چرا که بت پرستی نتیجه اش چیزی جز گمراهی آشکار نیست. پس نتیجه اینکه بت پرستی دشمن آدمی است و فقط یکتا پرستی دوست آدمی است.

ث ) آیات 78-82 شعراء به تبیین حضرت حق و پروردگاری او که پروردگار جهانیان است توسط حضرت ابراهیم ع اشاره دارد، باشد که مشرکین با خردمندی راه ایمان را بر گزینند.

   آن حضرت پروردگار جهانیان را اینگونه معرفی می نماید: او آن کسی است که مرا آفریده و راهنمایی می کند، آنکه مرا روزی می دهد و سیرابم می کند و آنکسی که هنگامی که بیمار شوم شفایم می دهد و آنکس که وقتی می میرم پس از آن زنده ام می کند و آن کسی که آز و طمع دارم که خطاها و بدی هایم را روز جزا بیامرزد. نتیجه ی این موارد اینکه ای مشرکینِ بت پرست؛ نخست بدانید که این امور فقط از " پروردگار جهانیان " ساخته است و نه بت هایی که شما می پرسیتد و دشمن مردمند. و دوم اینکه بدانید پس از مرگ ، زنده شدن و رستاخیز و حساب و کتابی هست که مالک آن روز یعنی همان پروردگار جهانیان که دوستدار بندگانش است تا ایمان آورند و راهنمایی شوند و ... همه را به خاطر اعمالشان به عنوان " مالک یوم الدین " جزا خواهد داد.

ج ) آیات 83-89 شعراء به دعاهای حضرت ابراهیم ع مرتبط با دو گیتی اشاره دارد مبنی بر اینکه؛ پروردگارا مرا حکمرانی ببخش و به شایستگان بپیوندانم و برایم زبانی نیکو و راست و درست در آیندگان قرار ده و مرا از وارثان بهشت پر نعمتت قرار ده و پدرم را بیامرز که از گمراهای است و روزی که خلق بر انگیخته می شوند رسوایم مگردان. یعنی آن روزی که دارایی و فرزندان بسیار برای کسی سودمند نیست. مگر برای آن کسی که از روی اخلاص و پاکیزه دلی به درگاه " الله " در آید.

    پس روشن می شود که باید قلب سلیم داشت تا از رسوا شدگان در روز برانگیخته شدن نباشیم.

چ ) آیات 90-102 شعرا به روشنی گویای این امر است که بهشت برای پرهیزگاران است یعنی آنانکه از گناهانی همچون شرک و بت پرستی که عین گمراهی روشن است می پرهیزند، که همانا دوزخ جایگاه ستمگران و گمراهان است، آن هم به خاطر بت پرستی و شرک و ستمگری و به طور کلی فساد روی زمین و البته به همراه شیطان و سربازانش، تا آن اندازه که در آنجا به مناظره با یکدیگر به خاطر عامل گمراه شدنشان می پردازند، که نه تنها کسی " یاور " آنها نیست بلکه " شفیعی " نیز برایشان وجود ندارد و آرزویشان این است که بدنیا برگردند و از مومنین باشند؛ امری که برابر سنت دگرگون ناپذیر الاهی امکان ندارد.

ح ) آیات 103-104 شعراء همچون داستان سایر رسولانی که شرحشان گذشت به این امر دلالت دارد که همانا در این داستان نیز نشانه ای است اما بیشتر مردم ایمان نمی آورند. ولی آنان باید بدانند که خدای یکتا " عزیز و رحیم " است؛ یعنی برای ریشه کن شدن مفسده ای همچون بت پرستی روی زمین، رسولی را از میان خودشان برایشان می فرستد که این به " رحیم بودن " خدا بر می گردد و چون قوم مفسد به اتمام حجت رسول خدا گوش فرا ندادند، پس مورد خشم خدا واقع شدند که این به همان " عزیز " بودن خداوند بر می گردد تا آن فساد از زمین رخت بر بندد. اما چه می شود کرد که وقتی زمان می گذرد، انسان از روی جهل و غفلت و همان پیروی سنت پیشینیان و ... رو به چنین مفسده هایی می آورد چه آنکه در زمان نخستین رسول بزرگ الاهی یعنی حضرت نوح ع نیز قومش بت پرست بودند و ... تا زمان حضرت ابراهیم ع که باز پدرش و قومش از بت پرستان شدند و این می رساند که اگر آیات خدا و حجت های او بین مردم نباشند و مردم پیروی آیات و حجت هایش را ننمایند؛ نتیجه اش چیزی جز فساد روی زمین از هر نوعش نخواهد بود. تا آنگاه که آخرین حجتش به اراده ی حضرتش جل عظمته ظهور و بر سامان و اصلاح امور و زدودن فسادها روی زمین مبادرت نماید.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ