سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 7
کل بازدید : 30980
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


».   

گفتار پنجم : رسالت حضرت عیسی ع بر بنی اسراییل و واکنش این قوم

    در مطالب قبل از همین بخش تا کنون به مواردی از اینکه حضرت عیسی ع برای بنی اسراییل و هدایت آنان و عمل به تورات ضمن تقوی الله و فرمان بردن از خویش برابر آیات الاهی، بر انگیخته شد؛ اشاره گردید اما در این گفتار به لطف خداوند یکتا قصد بر این است تا به مواردی دیگر در این زمینه اشاره و ان شاءالله نتیجه گیری شود.

1 )لَقَدْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَیْهِمْ رُسُلا کُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لا تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ فَرِیقًا کَذَّبُوا وَفَرِیقًا یَقْتُلُونَ (70) وَحَسِبُوا أَلا تَکُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُوا وَصَمُّوا ثُمَّ تَابَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَصَمُّوا کَثِیرٌ مِنْهُمْ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ (71 مائده) .

   این آیات کریمه به فرستاده شدن رسولانی پس از حضرت موسی ع از سوی خداوند بر قوم بنی اسراییل برای بیرون آمدن آنها از پیروی هوای نفس و نیز برخورد آنان با رسولان الاهی و عاقبت کارشان دست کم در دنیا که همانا کر و کور شدن[1] بسیاری از آنان است اشاره دارد.

2 ) اینکه چنانچه به بخش اخیر آیه ی 110 سوره ی مائده توجه گردد دیده خواهد شد که خدای یکتا یکی از نعمت هایش بر حضرت عیسی ع را که مکلف به یادآوری و ذکر آن به درگاه الاهی شده این مهم بیان فرموده که کفایت او را از دست ستم بنی اسراییل نموده چرا که واکنش این قوم در قبال رسالت حضرت عیسی ع و بینات الاهی داده شده به او این بود که آن بینات را " جادوی آشکار " دانستند . یعنی همان زنده کردن مردگان به اذن الاهی و ... را که در همین آیه بدان اشاره شده است.

    نتیجه اینکه پس این هم نمونه ای از برخورد بنی اسراییل با رسول اولواالعزم الاهی یعنی حضرت عیسی ع پسر مریم س بود.

    البته باید یادآوری کرده و ایمان بیش از پیش آورده شود که حضرت عیسی ع آن بینات و معجزاتی را که اموری خارق العاده است و انجام داده و در آیات الاهی بدان اشاره شده مثل همان زنده کردن مردگان و یا دمیدن در پیکره ی ساخته شده مرغی و جان گرفتن او و ....؛ همه و همه همانطور که ایمان داریم از قدرت خداوندی و فضلش بوده که به حضرت عیسی ع بخشیده و داده بوده است و او هم آن بینات را برای ایمان آوردن حقیقی بنی اسراییل ارائه داده است؛ آن هم البته با اذن الاهی. و این بدان معناست که همانطور که گذشت عیسی ع گذشته از عبدالله و رسول الله بودن؛ تنها پسر مریم س بوده که به روح الاهی نیز نیرومند گشته و این نعمت ها به وی داده شده است و بنابراین همانطور که اشاره شد و بدان ایمان داریم؛ او بدین واسطه می توانسته که به این موارد در عمل تحقق ببخشد یعنی مرده ای را به اذن الهی زنده کند و ....

   به عبارت دیگر آن حضرت نه تنها برای توان انجام چنین کاری نیازمند فضل و رحمت الاهی بوده ،که حتا برای اینکه این موارد به عنوان حق تحقق پیدا کند تا مردم چشم باز کرده و ایمان بیاورند و به عقب باز نگردند نیز نیازمند فضل و علاوه بر آن اذن الاهی بوده است، و این بدان معناست که اگر خداوند یگانه همانطور که گذشت به عیسی ع از فضل خود آن بینات را داد؛ پس چنین نبوده که هر وقت او می خواسته می توانسته که دست به این امر بزند که برای نمونه مرده ای را زنده کند و ...، بلکه انجام این امر نیازمند فضل الاهی در اذن او به انجام و تحقق موضوعی همچون زنده شدن مرده ای به دست رسولی از رسولانش به نام عیسی مسیح ع بوده است. همانگونه که عصای موسی ع به اذن الاهی و با فرمان الاهی بوده که وقتی موسی ع به دستور الاهی می انداخته، آن عصا اژدهایی می شده و به حرکت در می آمده و به عنوان بینه ای الاهی تمام کار و بافته های ساحران فرعون را بلعیده و یا آنکه با فرمان و اذن الاهی بوده که با زدن ضربه ای توسط آن عصا ، دریا شکافته شده و او و همراهانش از دریا و دست ستمگریها و تعقیب فرعون و فرعونیان نجات یافته و یا با دستور الاهی بوده که با ضربه زدن عصا بر سنگی از آن دوازده چشمه برای دوازده طایفه ی بنی اسراییل فوران کرده و ...؛ تمام اینها باز بدان معناست که اینطور نبوده که به اختیار و اراده ی موسی ع بوده باشد که هر وقت عصایش را می انداخته و یا از دستش بی اختیار رها می شده است تغییر ماهیت پیدا کرده و جنبده ای به مثابه اژدهایی شود و ... یا در اثر ضربه ای بر سنگی چشمه ای از زمین بجوشد و ... لذا بدین خاطر است که گفته می شود تمام اینها از فضل و رحمت خاص الاهی بر چنین بنده ای از بندگانش بوده است تا به عنوان رسولانش به رسالت در بین امت خود مشغول شوند تا مردم از گمراهی و تاریکی های نادانی و گمان بیرون آیند و به سوی نور روانه و از آن برخوردار شوند و علاوه بر ایمان از کنندگان کارهای شایسته باشند و از کارهای بد و ناشایست پرهیز نمایند و از سوی خدا به راه راست راهنمایی و رستگار شوند و ... اینکه بدانند که تمام رسولان الاهی از جمله حضرت عیسی ع " بشری " بیش نبوده است و اگر آفرینشی خارق العاده با آن بینات و توانایی ها داشته است همه و همه همانطور که ایمان داریم از فضل و رحمت خاص خداوندی بر آن بوده است و نه امری جز این و بنابراین در این خصوص نباید به مقوله ای جز این باور داشت مبنی بر اینکه عیسی مسیح هم از جنبه ای تنها و تنها پسر مریم س علاوه بر عبدالله و رسول الله بوده است.

3 ) «وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِی وَقَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ (5)وَإِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِینٌ (6صف)». با توجه به آیات 7-13 .

    این آیات کریمه؛ نخست رسالت حضرت موسی ع با قومش را می رساند که با اینکه به لطف الاهی پس از رهایی از چنگال فرعونیان می دانستند که او رسول و فرستاده ی خدا به سویشان است، اما وی را آزار و اذیت کرده و به خاطر رویگردانی از حق، خداوند یکتا هم دلهایشان را از نور حق بر گردانید، چرا که این از تبعات قسق و تباهکاری است که خداوند چنین گروهی را راهنمایی نمی کند. و این بدان معناست که آنان یعنی بنی اسراییل از تباهکاران شدند چرا که از حق روی گردانیدند و به آزار رسولش موسی ع کوشیدند. و دوم اینکه به همین خاطر خداوند یکتا حضرت عیسی ابن مریم س را به سویشان به عنوان رسول اولواالعزم خود فرستاد تا بلکه دست از فسق بردارند، اما واکنش آنها یعنی بنی اسراییل این بود که در قبال بینات الاهی ارائه شده از سوی او که شرحشان گذشت؛ گفتند که این معجزات آن حضرت " جادوی آشکار " است. یعنی باز و بلکه همچنان راه استنکاف از حق و استکبار در برابر حق را بسیاری از این گروه یعنی بنی اسراییل در پیش گرفتند.



[1] - یعنی بدین عبارت که برای توانایی به دست آوردن دانش و اندیشه و خردورزی روی آیات خداوند اعم از فعلی (آفرینش) و قولی (قرآن کریم)؛ افراد، نیازمند این هستند که از مومنین حقیقی باشند و اگر با آمدن حق باز بر باورهای نادرست خود تاکید کنند نمی توانند حتا با داشتن بینایی و شنوایی یا چشم و گوش سالم آیات خدا را ببینند یا بشنوند و لذا کر و کور شدن بدین معناست. والله اعلم






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ