سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 9
کل بازدید : 31951
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


 6 ) «... و لوطا اذ قال لقومه إنکم لتأتون الفاحشة ما سبقکم بها من احد من العالمین. أئنکم لتأتون الرجال و تقطعون السبیل و تأتون فی نادیکم المنکر ص فما کان جواب قومه الا ان قالوا ائتنا بعذاب الله ان کنت من الصادقین. قال رب انصرنی علی القوم المفسدین. و لما جاءت رسلنا ابراهیم بالبشری قالوا إنا مهلکوا اهل هذه القریة ص ان اهلها کانوا ظالمین. قال ان فیها لوطا ج قالوا نحن اعلم بمن فیها ص لننجینه و اهله إلا امرأته کانت من الغابرین. و لما ان جاءت رسلنا لوطا سیء بهم و ضاق بهم ذرعا و قالوا لا تخف و لا تحزن ص انا منجوک و اهلک إلا امرأتک کانت من الغابرین. انا منزلون علی اهل هذه القریة رجزاً من السماء بما کانوا یفسقون. و لقد ترکنا منها آیة بیّنةً لقوم یعقلون.( 28-35 عنکبوت ) ».

الف ) آیات 28-29 عنکبوت به این امر اشاره دارد که حضرت لوط ع قومش را خطاب قرار میدهد و به آنان می گوید آیا شما فحشای لواط را که پیش از آن کسی در جهان انجام نداده پیشه ی خود نموده اید؟ تا آن حد که با مردان شهوترانی می کنید و سنت ازدواج را بریده و قطع کرده اید و در انظار و جمع هم این منکر را انجام میدهید؟ در واقع آیه ی 28 عنکبوت می رساند که این امر زشت یعنی لواط؛ نه تنها پیش از آن در بین هیچ قومی رایج نبوده بلکه حتا احدی هم بدان آلوده نبوده، یعنی مصداقی در بین بنی آدم نداشته است تا اینکه این گناه در بین این قوم عینیت پیدا می کند و ...

   در آیات گذشته مرتبط با موضوع آمد که وقتی حضرت لوط به قوم خود می گفت که دنبال فحشای لواط نروند؛ پاسخشان این بود که مثلن تو و اهلت را اگر منع کردن هایت از عمل فحشای لواط ادامه یاید؛ از شهر بیرون می کنیم یا آنکه تو و اهلت از این منکر پاک و به دوری، اما در اینجا وقتی این قوم از عاملین به فحشای لواط، با این سخنانِ حضرت لوط که طی این آیات ذکر شد؛ در پاسخ او همانند اقوام پیشین می گویند که عذابی را که ما را از آن به خاطر این عمل مان می ترسانی بیاور اگر از راستگویانی. یعنی این قوم در نهایت وقتی می بینند که حضرت لوط ع دست از ابلاغ رسالت خود برای بازداشتنشان از منکر و فحشای لواط بر نمی دارد لذا نه تنها ایمان نمی آورند و راه تقوای الاهی را در پیش نمی گیرند بلکه درخواست عذاب الاهی بر خود از او نیز می نمایند. و این بدان معناست که حضرت لوط ع طی رسالتش این قوم گناهکارِ آغشته به کار زشت لواط را از سرانجام و عاقبت آن که همانا فرود عذاب الاهی برایشان بوده می ترسانده و بیم می داده است.

ب ) آیه ی 30 عنکبوت گویای این امر است که پس از پاسخ قومش؛ آن حضرت از خدا می خواهد که او را بر قوم تباهکار و مفسد روی زمین نجات دهد. قوم لوط یعنی قومی که عمل زشت لواط از زمان آنان شروع شده و پیش از آن برابر کلام الاهی سابقه ای نداشته است. وی در واقع از خدا می خواهد که او را بر قوم مفسد و تباهکار یاری کند، و این بدان معناست که این گروه علاوه بر مسرف و متعدی و جاهل بودن؛ مفسد نیز به شمار می آمده اند. و این همه از تبعات بد لواط است، به ویژه وقتی که آیات خدا برایشان توسط رسولش خوانده شود و عامل به این فحشا از جهل و ... بیرون نیاید.

پ ) آیات 31-34 عنکبوت اشاره به این امر دارد که مامورین عذاب این قوم رسولانی از جانب خدا بوده اند که ابتدا بر حضرت ابراهیم وارد شده و پس از دادن مژده ای به او، به عذاب قوم لوط اشاره می کنند؛ امری که باعث می شود تا آن حضرت یعنی ابراهیم ع به آنان بگوید که حضرت لوط ع در میان آن قوم و در واقع از مومنین و رسولان الاهی است، و در اینجاست که رسولان خدا به او می گویند که خودشان بر این امر داناترند و بنابراین لوط ع و کسانش از مومنین را به جز همسرش؛ از آنجا که هم رای با بدکاران قوم است نجات خواهند داد. سپس نزد حضرت لوط ع می روند که او با دیدنشان دلتنگ و اندوهگین می شود ، که آنان به وی می گویند نه بترسد و نه اندوهگین شود چرا که او و کسانش را به جز همسرش نجات خواهند داد. و این امر بر می گردد به آیات سوره ی شعراء در این زمینه که باید مد نظر داشت که این حضرت لوط ع بوده که ابتدا از خدا خواسته که او و اهلش را از دست ستمکاران نجات دهد و لذا اینگونه خدای یکتا دعای او را با فرستاده رسولانش اجابت کرده است. آنان بعد به رنج عذاب الاهی که بدان مامورند اشاره می کنند که آن عذابی سخت از آسمان بر سرشان خواهد بود. آن هم به خاطر اینکه از ستمگرانند. از آن جهت که به آیات خدا گوش فرا نداده و تقوای الاهی پیشه نکرده اند و فرمان رسول خدا یعنی برادرشان حضرت لوط ع را نبرده اند و کماکان به عمل زشت لواط مشغولند و بالاتر از اینها اینکه عذاب خدا را از رسول خدا یعنی لوط ع می خواهند.

   برآیند این آیات اینکه مامورین الاهیِ عذاب قوم قوط که به زمین آمده بودند در قالب مردان بوده اند و تا خود را معرفی نکرده بودند؛ هیئت و یا شاید هیبت دیدن آنها (والله اعلم)، باعث ترس و اندوه در دل می شده همانگونه که در آغاز امر مرتبط با حضرت لوط ع اینگونه بوده است و دیگر اینکه آنان ابتدا بر حضرت ابراهیم ع به عنوان پیامبر الواالعزم الاهی وارد شده اند و پس از مرادوه ای؛ ماموریت خود را برایش گفته اند و سپس نزد حضرت لوط رفته و ماموریت خود را که در بدو امر نجات حضرت لوط ع و کسانش به جز همسرش از یک سو و عذاب قوم کافر و فاسق لوط از سوی دیگر بوده را انجام داده اند و این باز خود دلیلی دیگر است بر اینکه حضرت ابراهیم ع و حضرت لوط ع همگن بوده اند. یکی رسول تشریعی و دیگر تبلیغی و این مومن به رسالت اولی.

ت ) خداوند یکتا در آیه ی 35 عنکبوت به روشنی بیان می دارد که برای درس گرفتن مردم، از آن قوم گناهکار، آثار ویرانی را باز گذاشته تا خردمندی پیشه ی خود کنند و از این عمل ناشایست بپرهیزند وگر نه سرانجام قوم کافر لوط را خواهند داشت. آخرت که جای خود دارد.

7 ) « و لقد جاءت رسلنا ابراهیم بالبشری? قالوا سلاما ص قال سلام ص فما لبث ان جاء بعجل حنیذ. فلما رءا ایدیهم لا تصل الیه نکرهم و اوجس منهم خیفة ج قالوا لا تخف انا ارسلنا الی قوم لوط. وامرأته قائمة فضحکت فبشرناها بإسحاق و من وراء اسحاق یعقوب. قالت یا ویلتی? ءألدُ و انا عجوزٌ و هذا بعلی شیخا ص ان هذا لشیءٌ عجیب. قالوا أتَعجبین من امرالله ص رحمت الله و برکاته علیکم اهل البیت ج انه حمیدً مجید. فلما ذهب عن ابراهیم الروع و جاءته البشری? یجادلنا فی قوم لوط. ان ابراهیم لحلیمٌ اوّاهٌ‌ منیب.  یا ابراهیم اعرض عن هذا ص انه قد جاء امر ربک ص و انهم آتیهم عذابٌ‌ غیر مردود. و لما جاءت رسلنا لوطاً سیءَ بهم و ضاق بهم ذرعاً و قال هذا یوم عصیب. و جاءه قومه یُهرعون الیه و من قبل کانوا یعملون السیئات ج قال یا قوم ه?ؤلاء بناتی هن اطهر لکم ص فاتقوا الله و لا تخزون فی ضیفی ص ألیس منکم رَجُل رشید. قالوا لقد علمت ما لنا فی بناتک من حق و إنک لتعلم ما نرید. قال لو أنَ لی بکم قوة أو ءاوی الی رکن شدید. قالوا یا لوط انا رسل ربک لن یصلوا الیک ص فأسر بأهلک بقطع من الیل و لا یلتفت منکم احدٌ إلا امرأتک ص انه مصیبها ما اصابهم ج ان موعدهم الصبح ج ألیس الصبح بقریب. فلما جاء امرُنا جعلنا عالیها سافلها و امطرنا علیها حجارة من سجیلٍ منضود. مسومةً عند ربک ص و ما هی من الظالمین ببعید. (69-83 هود) » 

 الف ) درادامه و در راستای آیات مذکور از سوره ی عنکبوت؛ از این آیات همانطور که اخیرن اشاره شد بر می آید که رسولان الاهیِ مامور عذاب از ابتدا بر حضرت ابراهیم ع وارد شده اند، اما چون از گوساله ی بریان شده ی آن حضرت که ناشی از میهمان دوستی او بوده؛ نخورده اند و با این کارشان موجبات ترسیدن از آنها را برایش فراهم نموده اند، می شود پی برد که آن رسولان از فرشتگان الاهی بوده اند که چون به امر الاهی به روی زمین آمده اند به شکل آدمی و البته به صورت مردان شده اند اما از حقیقت خود که مجرد بودنشان به امر خداوند است دور نشده و در واقع به مثابه بشر که می خورد و می آشامد و ... در نیامده اند.

ب ) نکته ی دیگر اینکه بشارت آنان به حضرت ابراهیم ع مرتبط با فرزند دار شدنشان به اراده ی خداوندی بوده که نام او اسحاق و پس از آن حضرت یعقوب ع است که هر دو از رسولان الاهی می باشند. پس باید ایمان آورد.

پ ) نکته ی دیگر برابر آیه ی 75 هود اینکه حضرت ابراهیم ع بسیار بردبار و توبه کار به درگاه خداوند بوده تا آن حد که پس از شنیدن ماموریت رسولان الاهی از خداوند می خواهد که قوم لوط را عذاب نکند بویژه اینکه همانطور که گذشت حضرت لوط میان آنان است. امری که به وی وحی می شود که بازگشتی در عذاب حتمی این قوم تباهکار نیست چرا که در واقع با آنان بواسطه ی حضرت لوط ع اتمام حجت شده است. و این بدان معناست که مومنین نباید انتظار مرگ کفار را داشته باشند تا بر کفر بمیرند بلکه باید آیات خدا که همه در قرآن کریم است را بر آنان بخوانند تا دست از گناهان بزرگ اعم از شرک و استکبار و لواط و ... به لطف الاهی بردارند و ایمان بیاورند و باز به لطف حضرتش به راه راست رهنمون و در ادامه رستگار شوند و در واقع با آنان اتمام حجت شده باشد؛ چه آنکه خود خداوند نیز تا رسولانی را برای اقوام گناهکاری همچون لوط ع برای قوم گناهکارش نفرستاد تا از غفلت بیرون بیایند و ... هیچگاه مورد خشم و عذابش قرار نداد و نابودشان نکرد.

ت ) نکته ی دیگر مرتبط با حضرت لوط ع است که به محض ورود رسولان الاهی بر او، از آنان ترس به دل راه می دهد و می گوید که این چه روز سختی است. چرا که آنان ناشناس بوده اند و تا خود و ماموریت شان را معرفی نکرده بودند؛ دِلش قرار و آرام نگرفته است.

ث ) نکته ی دیگر که خود دلیلی است بر اینکه فرشتگان وقتی به امر خدا در قالب رسولانش برای ماموریتی به زمین می آیند؛ به شکل مردان هستند، آنجاست که قوم فاسد و تباهکار لوط با دیدن ورود آنان به منزلِ حضرت لوط به سوی آنجا با همان انگیزه ی فساد و زشت کاری شان به لحاظ عمل منکر لواط می روند که هر چه حضرت لوط با آنان سخن می گوید تا نزدیک نشوند و تقوای الاهی داشته باشند و حتا با دخترانش ازدواج نمایند، اما باز بر خواسته ی شیطانی خود که از وسوسه های اوست تاکید و پافشاری می کنند و می گویند که تو خود می دانی که ما چه می خواهیم[1]؛ امری که بالاخره باعث می شود تا عذاب خدا بواسطه ی رسولانش ( فرشتگان ) با بارش مرتب سنگ نابود و ریز ریز کننده بر این قوم کافر جاری شود و تنها حضرت لوط و کسانش از مومنین همراه او به جز همسرش از این عذاب و البته پیش از وقوع این عذاب برابر آیه ی 81 هود رهایی یابند.

    پس روشن می شود که نوع عذاب واقع و نازل شده بر این قوم به خاطر فسق و ظلم روی زمین از نوع بارش سنگ از آسمان به اراده ی خداوندی بوده است و لذا مشمولین امر باید بدانند که نتیجه و سرانجام چنین عمل ناشایست و تباه کننده ای یعنی لواط که از گناهان کبیره است، جز نابودی چیزی نخواهد بود. به هر جهت مومنین باید آیات خدا را برای مردم بویژه عاملین به این امر در هر نقطه ای از دنبا با توجه به وفور و پیشرفت رسانه های جمعی و فضای مجازی و ... بخوانند تا دست از این کار مفسده انگیز بردارند و کسی هم سراغش نرود تا به یاری خداوند همه از کنندگان کارهای شایسته ضمن مومن و متقی بودن باشند. چه آنکه خدای یکتا برابر آیه ی 83 هود خیلی روشن بیان می فرماید که نه تنها بارش این سنگهای بلا بر سر قوم لوط نشان دار و از جانب او بوده ؛ بلکه چنین ستمکارانی باید بدانند که در هر زمان و مکانی که دست کم روی به چنین ستمی به خود و یا در واقع چنین فحشایی روی زمین که لواط باشد بیاورند ؛ خیلی دور نیست که همانند قوم لوط بر سرشان از آسمان به خواست خداوندی سنگ سخت ببارد. و شاید منظور از سنگ نشان دار؛ شاید همان شهاب سنگ ها بوده باشد که وارد جو زمین شده است. والله اعلم . به هر جهت با کنکاشی تاریخی می توان پی برد که چه زمانی و دوره ای، زمین متاثر از بارش شهاب سنگها شده است و مکان آن کجای زمین بوده است. آیا همانجایی است که خداوند می فرماید که ویرانه هایی از این شهر باقیمانده است تا نشانه ای برای هوشمندان و گروندگان باشد و ... ؟ به هر جهت برابر این آیه ی کریمه باید دانست که عذاب خداوند از این نوع فقط برای قوم لوط نبوده است بلکه برای عاملین به این فحشا در هر نقطه ی زمین نیز اتفاق خواهد افتاد و هیچ کس با هیچ گرایشی در صورت انجام این عمل از عذاب الاهی ایمن و دور نخواهد بود. پس باید تنها آیات خدا، محور نظر و عمل مومنین در شنیدن و فرمان بردن و خواندن بر دیگران قرار گیرد و نه جز آن.



[1] - آیه ی 79 هود . یعنی همان عمل فحشای لواط و نه عمل مشروع نکاح حتا اگر با دختران حضرت لوط باشد.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ