سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 30775
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


گفتار دوم :

 بنی آدم

 

    در آیاتی از قرآن کریم سخن از فرزندان آدم یا « بنی آدم » نیز به میان آمده است که یک مورد آنجاست که داستان هابیل و قابیل را بیان می کند. که البته خداوند در این داستان به پیامبر اسلام ص می فرماید که خبر دو پسر آدم را برای بنی اسراییل بخواند تا آنان از کشتن بی گناه کسی و یا فساد و تباهی روی زمین دست بردارند و در واقع پرهیزگار شوند و راه هابیل را بروند و از خدا بترسند و از راه قابیل که به فساد روی زمین پرداخت و به خاطر پذیرفته نشدن قربانی اش به درگاه خدای یگانه، برادر خویش هابیل را کشت، بیزاری بجویند که جز پشیمانی و زیانکاری به عنوان یک ستمگری و اسراف برای عاملین به فساد روی زمین در پی نخواهد داشت. به هر جهت خدای یکتا راه توبه را برای محاربین با خود و رسولش باز گذاشته است. : « واتل علیهم نبأ ابنی آدم بالحق اذ قرباناً فتقبل من احدهما و لم یتقبل من الاخر قال لاقتلنک ص قال انما یتقبل الله من المتقین. لئن بسطت الی یدک لتقتلنی ما انا بباسط یدی الیک لأقتلک ص انی اخاف الله رب العالمین. انی ارید ان تبوأ بإثمی و اثمک فتکون من اصحاب النار ج و ذالک جزاؤا الظالمین. فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله فأصبح من الخاسرین. فبعث الله غرابا یبحث فی الارض لیریه کیف یواری سوءة اخیه ج قال یا ویلتی اعجزت ان اکون مثل هذا الغراب فأواری سوءة اخی ص فاصبح من النادمین. من اجل ذالک کتبنا علی بنی اسرائیل انه من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا ج و لقد جاءتهم رسلنا بالبینات ثم ان کثیرا منهم بعد ذالک فی الارض لمسرفون. انما جزاؤا الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ج ذالک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الاخرة عذاب عظیم. الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم ص فاعلموا ان الله غفور رحیم. (27-34 مائده ) ».  

    نتیجه اینکه آنچه خداوند یکتا پیش از دستور به هبوط آدم و حوا به زمین به خاطر آن ستمکاری بر خودشان یعنی پیروی وسوسه ی شیطان را کردن و به درخت منع شده نزدیک شدن؛ بدانان گفته بود که در آنجا یعنی زمین برخی از شما دشمن برخی دیگرند؛ و لذا این امر مرتبط با فرزندان آدم یعنی هابیل و قابیل نمود پیدا می کند به نحوی که به شرح آیات فوق؛ قابیل، برادرش هابیل را می کشد و ... از این لحاظ است که خدای یکتا به بنی اسراییل و به طور کل به همه ی بندگانش می فرماید که از ریختن خون ناحق و نیز تباهی روی زمین بپرهیزند و راه قابیل را نروند و در واقع از محاربین الله و رسولش نباشند که رسوایی دنیایی و عذاب بزرگ آخرتی دارد. یعنی باید مثل هابیل از متقین باشند و ضمن یافتن وسیله ای که همانا قرآن باشد در راه او یعنی همان خدای یکتا کوشش کنند که رستگاری در این امر است و نه اینکه راه قابیل را بروند که پایان خوبی در دو گیتی ندارد. امری که خدای یکتا به مومنین می فرماید که اینگونه باشند اگر در پی رستگاری هستند: « یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله وابتغوا الیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون. (35 مائده) » .  

    مورد دیگر آن جاست که خدای یکتا ضمن مخاطب قرار دادن بنی آدم به آنان فارغ از زمان و مکان می فرماید که برایشان جامه هایی با هدف پوشاندن فروج و عورت ها و نیز خودشان فرو فرستاده؛ اما بدانان یادآور می شود که البته لباس تقوا و پرهیزگاری که از آیات و نشانه هایش می باشد برایشان بهتر است، باشد که یادآور نشانه و نعمت خدا بر خودشان شوند چرا که تقوا و پرهیزگاری مانع انجام گناهان و ستمگری و تباهی روی زمین می شود. زیرا با تقواست که رذایل اخلاقی جای فضایل اخلاقی را نمی گیرند و افراد رو به سوی کارهای بد نمی روند و فراتر از این ها غیر خدا را نمی خوانند و برایش انباز قرار نمی دهند و ... در واقع پندهای حضرت لقمان به فرزندش را آویزه ی گوش قرار می دهند[1]. : « یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباسا یواری سوآتکم و ریشا ص و لباس التقوی ذالک خیر ج ذالک من آیات الله لعلهم یذکرون.( 26 اعراف ) ».

    و مورد دیگر آنجاست که خدای یکتا به بنی آدم می فرماید که مواظب باشند مبادا شیطان آنان را بفریبد همانگونه که پدرشان آدم ع را با فریفتن باعث بیرون شدنشان از بهشت شد و از سوی دیگر اینکه زشتی های آنان را نیز برایشان آشکار ساخت. به هر جهت خدای یکتا می فرماید که شیطان و گروهش؛ بنی آدم را از جایی می بینند که آنان شیطان و ایادی اش را نمی بینند و بنابراین خدای یکتا، شیاطین را برای کسانی که ایمان نمی آورند قرار داده است : « یا بنی آدم لا یفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنة ینزع عنهما لباسهما لیریهما سوآتهماق انه یراکم هو و قبیله من حیث لا ترونهمق انا جعلنا الشیاطین اولیاء للذین لا یؤمنون. (27 اعراف با توجه به آیات 28-30) » .  

    نتیجه اینکه همانگونه که آدم و حوا به خاطر اینکه پیروی وسوسه ی شیطان را کردند و در واقع نافرمانی خدا را نمودند، و نزدیک درخت ممنوعه یا ملعونه[2] شدند و بنابراین مشمول هبوط به زمین گردیدند؛ از سوی دیگر شیطان هم به خاطر نافرمانی و سرکشی از دستور خداوند مبنی بر سجده به آدم؛ از صف فرشتگان هبوط کرد و به همان نحو که از خدا مهلت خواست؛ پس باید دانست که او و یارانش همه و همه ی تلاش خود را برای گمراهی و آشکار شدن قبایح بنی آدم به کار می گیرند تا از بندگان مخلص و پاکیزه دل خدا نباشند؛ پس لازم است که به سخن خداوند گوش فرا داده و فرمان برده شود تا هم با ایمان و کارهای شایسته و پرهیزگاری هدایت شود و هم اینکه به لطف خدا در آن سرا وارد بهشت و از نعمت هایش بهره مند گردد.

    و اما جای دیگر آنجاست که خدای یکتا به بنی آدم دستور می دهد که زیورهای خود را نزد هر مسجد بر گیرند و از سوی دیگر نعمت های خدا را بیاشامند و بنوشند و زیاده روی نکنند چرا که خدا مسرفین را دوست ندارد و از سوی دیگر آنچه که حرام است را بیان فرموده است: « یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد و کلوا واشربوا و لا تسرفوا ج انه لا یحب المسرفین. ( 31 اعراف ) » .  

    آنچه از این آیه ی کریمه بر می آید این است که اولن مساجد محل ذکر خداست و نه تنها نباید مانع آن شد و از خائفین بود[3]بلکه باید حرمت آن را نگاه داشت و کسی دیگر را با خدای یگانه در آن نخواند چرا که مساجد برای خداست[4]. دوم اینکه اهل اسراف نباشند ، خواه مرتبط با خوردنی ها و آشامیدنی ها باشد یا غیر آن، چرا که خدا آنان را دوست ندارد. حال اینکه مسرفین چه کسانی هستند باید به این آیه ی کریمه توجه نمود: « ... ولا تطیعوا امرالمسرفین. الذین یفسدون فی الارض و لا یصلحون.. (151-152 شعراء با توجه به آیات 141-159) ». پس کسانی که اسراف در نعمت های خدا می نمایند، مثلن آب برای شتشو یا مقدمه ی واجبی همچون نماز یعنی وضو، زیاد می ریزند و ... باید بدانند که به نوعی از اسراف کارانند. و اما وقتی صحبت از خوردن و آشامیدن به میان می آید؛ یعنی خوردن و آشامیدن پاکیزه ها و محللات مد نظر است و نه محرمات، و روشن است که محرمات را نیز خداوند بیان فرموده است: « قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق ج قل هی للذین آمنوا فی الحیاة الدنیا خالصة یوم القیامة ق کذالک نفصل الآیات لقوم یعلمون. قل انما حرم ربی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن والاثم و البغی بغیر الحق و ان تشرکوا بالله ما لم ینزل به سلطانا و ان تقولوا علی الله ما لا تعلمون. [5]( 32-33 اعراف )  ».

    و پایان بخش این بحث آنجاست که خدای یکتا به بنی آدم می گوید و بیان می دارد که هدف او از فرستادن رسولانش چیست[6]؟ آری هدف و حکمت رسولان خدا که از جنس خودشان و از میان خودشان بوده اند و هستند این است که آیات خدا را برای مردم قوم و امت خویش بخوانند. اما در این بین تنها کسی نه ترسی بر او از عذاب و خشم خدا هست که هم پرهیزگاری را پیشه ی خود نماید و هم اینکه شایسته کار باشد؛ چه آنکه دروغ شمردن آیات خدا تبعات خود را که آتش است دارد: « یا بنی آدم اما یأتینکم رسل منکم یقصون علیکم آیاتی فمن اتقی و اصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون. والذین کذبوا بآیاتنا و استکبروا عنها اولائک اصحاب النار ص هم فیها خالدون.( 35-36 اعراف با توجه به آیات 37-42 ) ».

   نتیجه اینکه باید به سخن رسولان خدا گوش فرا داد و دانست آنچه که رسولان خدا موظف به بیان و ابلاغ آن بوده اند تنها و تنها آیات او بوده است و نه چیزی جز این[7] . پس باید به آیات خدا گوش فرا داد؛ آیاتی که در قرآن کریم مسطور است و این آیات است که مایه ی وحدت مسلمین و مومنین است و نه کلامی جز آن. یعنی در واقع باید باور داشت و بدان پایبند بود که خدای یگانه تنها آیه دارد و نه جز آن. آیاتی که بر رسولانش تا پیامبر خاتم ص که همه از مردان بوده اند وحی و بیان فرموده است؛ خواه پیرامون سر گذشت و سر انجام پیامبران و اقوام پیشین بوده باشد و خواه  پیرامون دیگر موضوعات؛ به هر جهت کتاب قرآن تصدیق و تفصیل است: « و ما ارسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم من اهل القری ق أفلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبة الذین من قبلهم ق و لدار الآخرة خیر للذین اتقوا ج افلا تعقلون. حتی اذا استیئس الرسل و ظنوا انهم قد کذبوا جاءهم نصرنا فنجی من نشاء ص ولا یرد بأسنا عن القوم المجرمین. لقد کان فی قصصهم عبرة لاولی الالباب ق ما کان حدیثا یفتری ولکن تصدیق الذی بین یدیه و تفصیل کل شیء و هدی و رحمة لقوم یؤمنون. (109-111 یوسف) » . و مرتبط با کسی که از قیامت می ترسد، باید مسایل و موضوعات را تنها با قرآن کریم متذکر شد و نه سخنی دیگر از هر کتابی و تحت هر عنوانی اعم از حدیث و روایت و ... که باشد چه آنکه همانطور که گذشت خدای یکتا نیز چیزی را برای پیامبرانش روایت نکرده است بلکه وحی فرموده است و آنان نیز همان سخن وحی را به مردم قوم و امت خود میرسانده اند[8]، پس باید به سخن وحی آمده در قرآن گوش فرا داد و فرمان آن را برد تا اینکه انشاءالله بدان وسیله راهنمایی و رستگار گردیم : «... انا نحن نحیی و نمیت و الینا المصیر. یوم تشقق الارض عنهم سراعا ج ذالک حشر علینا یسیر. نحن اعلم بما یقولون ص و ما انت علیهم بجبار ص فذکر بالقرآن من یخاف وعید. (43-45 قاف با توجه به آیات پیش از آن) ». و این بدان معناست که مومنین نه تنها وظیفه دارند که تنها قرآن را مستمسک امور خود قرار دهند بلکه موظف به این هستند که تنها آیات این کتاب را برای دیگران اعم از مردم و مومنین بخوانند تا به یاری خدا رو به سوی دین بیاورند و بر اساس آن اقدام و عمل نمایند.



[1] -  موضوع آیات 12-19 سوره ی لقمان. که در اینجا وظیفه ی پدر یا والدین در قبال فرزندانشان کاملن روشن می شود که باید فرزندانشان را به یکتاپرستی و انجام کارهای شایسته و بر پا داشتن نماز و .... پند دهند. و البته برابر این آیات روشن است که راه این کار تنها و تنها در سایه ی حکمت و فرزانگی شدنی است و نه جز آن. امری که خدای یکتا به حضرت لقمان ع داد و این اهمیت حکمت در دین را می رساند که باید با استدلال احکام آن را حتا اگر برای فرزند باشد بیان نمود و ... بنابراین لازم است که از خدا بخواهیم که به ما کتاب و حکمت را بیاموزد و توفیقمان دهد برای ترویج آن. آمین یا رب العالمین.

[2] - والله اعلم.

[3] - و من اظلم ممن منع مساجدالله ان یذکر فیها اسمه و سعی فی خرابها ج اولائک ما کان لهم ان یدخلوها الا خائفین ج لهم فی الدنیا خزی و لهم فی الآخرة عذاب عظیم.(114 بقره) .

[4] - و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا. ( 18 جن )

[5] - برگردان فارسی: بگو ای پیامبر چه کسی زینت های خدا را که برای بندگان خود آفریده حرام کرده و از صرف روزی حلال و پاکیزه منع کرده؟ بگو این نعمت ها در دنیا برای اهل ایمان است و خالص اینها و نیکوتر از این ها در آخرت بر آنان خواهد بود. ما آیات خود را برای اهل دانش چنین روشن بیان می کنیم. بگو ای پیامبر که جز این نیست که خدای من هر گونه اعمال زشت را چه در آشکار و چه در نهان و  نیز گناهکاری و ستم به ناحق و شرک به خدا که در آن هیچ دلیل و حجتی برایش فرو نفرستاده ، و اینکه به خدا چیزی را نسبت دهید که بدان دانشی ندارید را حرام و منع کرده است.

[6] - یعنی آنچه که موضوع بحث؛ برگزیدگان خداوند است. که این برگزیدگان خدا همان فرستادگان او به سوی امت های خود برای ابلاغ آیاتش به آنان است که آخرین آنها حضرت محمد ص به عنوان نبی است که آیات وحی شده بدیشان که به مردم مکه و مدینه رسانده، همه و همه در قرآن کریم است که باید بدانها گوش فرا داد و فرمان برد تا راهنمایی و رستگار شد.

[7] - آیات 62 و 68 و 79 و 93 اعراف با توجه به آیات 59-95 اعراف .

[8] - بسم الله الرحمن الرحیم. والنجم اذا هوی. ما ضل صاحبکم و ما غوی. و ما ینطق عن الهوی. ان هو الا وحی یوحی. علمه شدید القوی ... ( 1-5 نجم با توجه به آیات 6-18). به نام خداوند بخشنده ی مهربان. سوگند به ستاره چون فرود آید. که صاحب شما ( حضرت محمد ص) هیچگاه در گمراهی نبوده است. و هر گز به هوای نفس سخن نمی گوید. سخن او جز آنچه که به او وحی می شود نیست. او را جبراییل همان فرشته ی بسیار توانا دانش آموخته است ...


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ