سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 12
کل بازدید : 31134
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


 

    اما گذشته از اینها چنانچه به قرآن کریم نگاه کنیم می بینیم که دو سوره از صد و چهارده سوره ی آن به نام های " جن " و " انسان " است که برای تکمیل بحث به نطر می رسد پرداختن به اهم موضوعات آن برای پی بردن هر چند اندک به شان نزول هر یک ضروری می باشد. ان شاء الله که موثر اثر واقع گردد.

  • سوره ی جن

    هفتاد و دومین سوره ی قرآن که مکی و دارای بیست و هشت آیه ی کریمه است به طور فشرده در برگیرنده ی موضوعات و مطالب زیر می باشد:

  1 ) خدای یکتا به پیامبر ص امر کرده که این موارد را به مردم بگوید:

الف ) اینکه به مخاطبین بگوید که از جانب خدای یکتا به او وحی شده که نفراتی از گروه جن به اصطلاح گوش خوابانده اند و در اثر آن آیاتی از قرآن کریم را شنیده اند.

ب ) اینکه این نفرات از اجنه پیرامون آنچه از آیات قرآن کریم که شنیده اند، نخست آن را شگفت انگیز بیان کرده اند مبنی بر اینکه آن به سوی کمال و راه رشد راهنمایی می کند و چون آیات قرآن یعنی آن بخش از آیات را که شنیده اند و به حکمت و حقانیت آن پی برده اند ، به نحوی که به سوی راه خیر و صلاح راهنمایی و هدایت می کند، پس بدان ایمان آورده اند و از سوی دیگر هر گز برای پروردگارشان کسی را شریک و انباز قرار نمیدهند چرا که او بلند مرتبه است و همسر و فرزندی اختیار نکرده است. دوم اینکه به این نکته اذعان می کنند که بی خردان از این گروه ( همنوع از خودشان از جن ) به خدای یکتا دروغ بسته اند و علاوه بر این؛ این چند نفر تا کنون و پیش از شنیدن این آیات قرآن چنین می پنداشته اند که دو گروه جن و انس هر گز بر خدای یکتا دروغ و افترا نخواهند گفت: « بسم الله الرحمن الرحیم. قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآناً عجبا. یهدی الی الرشد فآمنا به ص و لن نشرک بربنا احدا. و انه تعالی? جد ربنا ما اتخذ صاحبة و لا ولدا. و انه کان یقول سفیهنا علی الله شططا. و انا ظننا ان لن تقول الانس و الجن علی الله کذبا. (1-5 جن) » .  

    نتیجه تا اینجا اینکه وقتی آیات خدای یکتا برای آدمیان خوانده می شود، لازم است که ایمان بیاورند و از شرک به خدا بپرهیزند و او را منزه و بلند مرتبه بدانند و از افترا بستن به او همانند اینکه همسر و فرزندی گرفته یا انبازی دارد ( سبحان الله )، به واسطه ی آیاتش و تعقل روی آنها و ایمان به آنها که همه در قرآن کریم است دوری نمایند؛ چه آنکه اگر به آیه ی یک نگاه شود، پی برده خواهد شد که بخش اخیر همین آیه و نیز آیات 2-5 نتیجه ی شنیدن آیاتی از قرآن توسط نفراتی از جنیان بوده است که باعث ایمان آنان به خدای یکتا و دوری شان از شرک به خدا و ... شده است.

    حال پرسش اینکه وقتی شنیدن چند آیه ی کریمه و هدایت گر قرآن این تاثیرات را بر روی این چند نفر از گروه جن داشته، آیا جایی برای این می ماند که وقتی قرآن که تمام آیاتش از آن جهت که انسان پذیرفت که بار آن را بردارد و در واقع برای گروه انس نازل شده است و برایشان توسط رسول خوانده می شود؛ باز از آن اعراض نموده یا آن را تکذیب نمایند یا خود را به نشیندن زده و بدان عمل ننمایند یا به کلامی جز آن گوش فرا دهند و دل خوش دارند و کلام خدا را افسانه های پیشینیان بدانند یا اینکه برای خدا انبازانی از هر نوع را قرار دهند ؟ و... برداشت دیگر بر اساس آیه ی چهارم اینکه کسی نمی تواند و نباید که کورکورانه پیروی سخنان دیگران را بنماید بلکه باید به واسطه ی آیات الاهی که راه رشد را از غی[1] بیان نموده است را بنماید تا به کمال و رشد برسد.

نکته شایان یادآوری

 

    البته مرتبط با آیه ی یک سوره ی جن مبنی بر اینکه گروهی از جن گوش ایستادند و آیات خدا و قرآن را شنیدند و از آن در شگفتی شدند و بعد ایمان آوردند و ... باید یادآور شد که استماع این افراد نیز برابر اراده ی خداوندی بوده است و نه به اختیار خودشان، تا هم اینکه بدانند قرآن مصدق کتابهای تورات و انجیل فرو فرستاده شده بر پیامبران اولواالعزم حضرت موسی و حضرت عیسی ع است و هم اینکه به راه رشد یعنی راه شناختن و پیمودن حق و راه مستقیم راهنمایی می کند و پیامبر خاتم ص که آیات قرآن به او وحی می شود داعی الله است، پس باید اجابت دعوت او را نمود و ایمان آورد و ... تا به راه راست راهنمایی شد و ... « و اذا صرفنا الیک نفرا من الجن یستمعون القرآن فلما حضروه قالوا انصتوا فلما قضی ولوا الی قومهم منذرین[2]. قالوا یا قومنا انا سمعنا کتاباً انزل من بعد موسی مصدقا لما بین یدیه یهدی الی الحق و الی طریق مستقیم. یا قومنا اجیبوا داعی الله و آمنوا به یغفر لکم من ذنوبکم و یجرکم من عذاب الیم. و من لا یجب داعی الله فلیس بمعجز فی الارض و لیس له من دونه اولیاء ج اولائک فی ضلال مبین. (29-32 احقاف) » .

    آری این بود نتیجه ی شنیدن آیاتی از قران کریم توسط افرادی از گروه جن به نحوی که همانطور که گذشت نه تنها آنها ایمان آوردند بلکه به سوی قوم خود نیز شتافتند و از آنان هم خواستند که تنها پیروی کلام مقدس خداوند را بنمایند و نه پیروی بی خردان از قومشان یعنی اجنه را.

   حال آیا مایه ی افسوس نیست که قرآن کریم که در دسترس بندگان خدا از انسان است، نه تنها آنگونه که باید بدان ایمان نمی آورند بلکه آن را مهجور نیز می نمایند و توسط بسیاری مومنین در قبرستان ها برای مردگان خوانده می شود و ....؟.

  از سوی دیگر این به سوی قوم خود شتافتن این چند نفر از جن نشان دهنده ی این است که مومنین نه تنها باید به قرآن ایمان بیاورند بلکه باید در جهت یاری دین تنها آیات این کتاب را برای دیگر مومنین و حتا سایر مردم بخوانند. یعنی برای آنانی که زنده اند و از گوش و چشم و دل و ... برخوردارند و جنبش دارند و توانا بر به دست آوردن دانش و به کار بستن آن می باشند و ....، آیات قرآن را بخوانند و نه بر مردگان. زیرا این تنها زنده ها از شنوندگانند که اجابت دعوی رسول خدا را می نمایند وگرنه خدای یکتا مردگان را بر می انگیزد و به سوی خود باز می گرداند[3] و باز این زندگان از نوع انسانند که بدان وسیله وقتی آیات قرآن برایشان خوانده می شود با هدف بیم دادن آنان و تحقق گفتار خداوندی بر ناسپاسان است[4].  

2 ) اینکه خداوند یکتا در طی همین وحی به پیامبر ص می فرماید که برخی از مردان از گروه انس به برخی از مردان از گروه جن پناه برده و لذا بر غرور و جهل و نادانی خود افزودند تا آن حد که این گروه از جن همانند همان مردان از گروه انس گمان کردند که خدای یکتا آنان را دیگر بر نمی انگیزد: « و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا. و انهم ظنوا کما ظننتم ان لن یبعث الله احدا. ». (6-7 جن) . که البته این پناه بردن برخی از گروه انس به جن این می شود که اینان بر آن تعداد از گروه انس فزونی پیدا کنند، امری که در آخرت از آنان پرسیده خواهد شد. و نتیجه ی کار چنین افرادی دوزخ و جاودانی در آن گردد مگر آنچه که خدا خواهد: « و یوم یحشرهم جمیعا یا معشر الجن قد استکثرتم من الانس ص و قال اولیاؤهم من الانس ربنا استمتع بعضنا ببعض و بلغنا اجلنا الذی اجلت لنا ج قال النار مثواکم خالدین فیها الا ماشاءالله ق ان ربک حکیم علیم. (128 انعام) » .  

    نتیجه ی این دو آیه ی سوره ی جن (6-7) اینکه همانگونه که خدای یکتا در سوره ی ناس و فلق فرموده است ، انسان باید از شر جن و انسی که مدام به کار وسوسه ی مردم سرگرمند به خدای یکتا پناه ببرد چرا که نتیجه پناه بردن به جن و انسٍ وسوسه گر چیزی جز کفر و غفلت از آخرت و نیز غفلت از برانگیخته شدن دوباره نیست : « بسم الله الرحمن الرحیم. قل اعوذ برب الفلق. من شر ما خلق. و من شر غاسق اذا وقب. و من شر النفاثات فی العقد. و من شر حاسد اذا حسد. ( سوره ی فلق) . // بسم الله الرحمن الرحیم. قل اعوذ برب الناس. ملک الناس. اله الناس. من شر الوسواس الخناس. الذی یوسوس فی صدور الناس. من الجنة والناس. ( سوره ی ناس) .  

    باری این دو آیه ی کریمه ی سوره ی جن تاثیرات متقابل پناه بردن برخی از انسان ها به جن بر روی یکدیگر را می رساند؛ اینکه از تبعات پناه بردن مردان انس به مردان جن این است که بر غرور و جهل آنها افزوده می شود و از سوی دیگر اینکه اجنه هم می پندارند که خدا کسی را در قیامت بر نخواهد انگیخت، در حالی که خدایی که آفریننده ی آسمان ها و زمین است، توانا بر این امر نیز می باشد که مردگان را دوباره زنده کند: « أولم یروا ان الله الذی خلق السماوات و الارض و لم یعی بخلقهن بقادر علی ان یحی الموتی ج بلی انه علی کل شیءٍ قدیر. (33 احقاف با توجه به آیات 34-35 ) » . // « قل الله یحییکم ثم یمیتکم ثم یجمعکم الی یوم القیامة لا ریب فیه ولکن اکثر الناس لا یعلمون. ( 26 جاثیه ) » .   

    البته باید دانست که خدای یکتا با توجه به آثار رحمتش که در دگرگونی های طبیعت ( رخداد نوروز در هر سال) مشاهده و دیده می شود به نوعی رخ دادن رستاخیز و زنده شدن دوباره ی مردگان را یادآور شده است؛ فقط باید بر روی این آثار رحمت الهی اندیشه نمود و با به دست آوردن دانش، خردورزی کرد و ایمان آورد و به این روز هم یقین پیدا نمود و شاکر خدای یکتا بود و ... : « فانظر الی آثار رحمت الله کیف یحی الارض بعد موتها ج ان ذالک لمحی الموتی ص و هو علی کل شیء قدیر. ( 50 روم با توجه به آیات 46-51) » .

3 ) اینکه باز پیامبر ص در ادامه به مردم بگوید که این گروه از اجنه به همنوعان خود از قومشان گفتند که آنان را هیچ راهی بر اینکه بتوانند هنگامی که به سمت آسمان بر شدند تا باز به اصطلاح استراق سمع آیات الاهی کنند را نیست، چرا که شهاب الاهی در کمین آنهاست : « و انا لمسنا السماء فوجدناها ملئت حرسا شدیدا و شهبا. و انا کنا نقعد منها مقاعد للسمع ص فمن یستمع الأن یجد له شهابا رصدا. ( 8-9 جن ) » .

    نتیجه اینکه اجنه به لحاظ کیفیت و ماده ی آفرینششان توانا بر این هستند تا به سوی آسمان بالا و یا در ژرفای دریاها فرو روند در حالی که البته خدای یکتا نگاهبان آنان بوده و هست[5] ، که این مهم می تواند دلالت بر این داشته باشد که آنان از ممکن الودجودهایی هستند که در هستی خود از صفت لطیف بودن همچون صدا و مزه و ... برخوردارند – والله اعلم -؛ ولی از سوی دیگر در عین حال توانا بر این نیستند که بتوانند از اسرار و عالم غیب خبری داشته و یا به دست آورند که نمونه ی آن مرتبط با داستان حضرت سلیمان است و اینکه نفری یا نفرانی از این گروه همچون پرندگان و باد و ... در خدمت آن حضرت بودند اما از اینکه وی هر چند بر عصایش تکیه داده اما از دنیا رفته بوده است خبری نداشتند تا اینکه موریانه ای به امر خدا عصای ایشان را خورد و ... آن وقت بود که روشن شد که آن حضرت مثل بقیه ی نوع بشر چشم از جهان فرو بسته بوده است: « ... فلما قضینا علیه الموت ما دلهم علی موته الا دابة الارض تأکل منسأته ص فلما خرّ تبینت الجن ان لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین. (14 سبا با توجه به آیا 10-13 ) ». 

    اما مرتبط با اینکه اجنه اعتراف به این کرده اند که در آسمان دنیا شهاب هایی در کمین و مترصد آنهاست باید افزود که خدای یکتا طی آیاتی بدان نیز اشاره فرموده است: « و لقد جعلنا فی السماء بروجا و زینّاها للناظرین. و حفظناها من کل شیطان رجیم. الا من استرق السمع فأتبعه شهاب مبین. (16-18 حجر ) [6]». 



[1] - لا اکراه فی الدین ص قد تبیّن الرشد من الغی ج فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله فقد استمسک بالعرة الوثقی لا انفصام لها ق والله سمیع علیم . (256 بقره) .

[2] - با نظر داشت آیه ی 70 یاسین که قرآن بیم دهنده ای برای زنده هاست و نه مرده ها، این بخش از آیه نیز می رساند که نخست باید تنها به واسطه ی آیات قرآن دیگران از همنوع را انذار کرد و دوم اینکه وقتی دانش آیات قرآن برای کسی آمد لازم است که به انذار دیگران و البته با اولویت قوم خود برای اصلاح امور از مفاسد پرداخت و ... پس قرآن کریم انذار است و باید به وسیله ی آیاتش دیگر همنوعان را در قالب بیم دهنده به یاری خدا بیم داد تا راه صلاح و رشد را بپیمایند.

[3] - انما یستجیب الذین یسمعون م و الموتی یبعثهم الله ثم الیه یرجعون. (36 انعام) . //

[4] - و ما علمناه الشعر و ما ینبغی له ج ان هو الا ذکر و قرآن مبین. لینذر من کان حیاً و یحق القول علی الکافرین. 70 یاسین.

[5] - ... والشیاطین کل بناء و غواص... (37 صاد با توجه به آیات 3040 و مرتبط با داستان حضرت سلیمان ع) .   //   ... و من الشیاطین من یغوصون له و یعملون عملا دون ذالک ص و کنا لهم حافظین (82 انبیا با توجه به آیات78 تا 81 و مرتبط با همین داستان) .

[6] - برگردان فارسی: ما در آسمان کاخ های بلند بر افراشتیم و بر چشم بینندگان عالم آن کاخ ها را به زیور آراستیم. و آن را از دستبرد هر شیطان رانده شده نگاه داشتیم. لیکن هر شیطانی برای استراق سمع به آسمان نزدیک شد پس تیر شهاب آشکار او را تعقیب کرد.

    و همین طور است در این رابطه آیات 6-10 صافات.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ