سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 12
کل بازدید : 31179
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


توضیحات مرتبط با ذوالقرنین و کیستی او

   بر اساس آیات فوق از سوره ی کهف ؛ پیرامون اینکه اسباب یعنی چه؟ سد احداث شده توسط ذوالقرنین کجاست؟ یاجوج و ماجوج چه کسانی هستند؟ و ...؛ توسط مفسران قرآن کریم مباحثی به طور مشروح بیان شده؛ اما آنچه که در مباحث پیرامون این آیات از آن غفلت نشده و باز مورد بحث آنان به ویژه در دهه های اخیر قرار گرفته و حتا به صراحت اعلام نظر شده ، این بوده و یا می باشد که منظور از " ذوالقرنین " آمده در قرآن کریم چه کسی می باشد.؟

     در پاسخ باید گفت، مفسران قرآن کریم به ویژه در داخل میهن ایران اسلامی با توجه به دانش عطا شده از سوی خداوند با اولویت اصل قرار دادن آیات قرآن در این زمینه و کوشش خویش و نیز شواهد و قرائن  و اقوال تاریخی و یا عینی یافت شده و حتا استفاده از مباحث و استدلالات طرح و بیان شده توسط افراد از مفسرین پیش از خود و یا مبنا و مستند قرار دادن آنها؛ مطالبی طی تفسیرهای خود پیرامون این موضوع ابراز و طی یک نتیجه گیری ، نظر خود را مبنی بر اینکه منظور از " ذوالقرنین " مذکور در قرآن کریم کیست؛ اعلام کرده اند که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:

الف ) علامه ی بزرگوار طباطبایی در جلد 13 از تفسیر المیزان، این موضوع که منظور از ذوالقرنین آمده در قرآن چه کسی است را؛ از دو منظر " مبحث روایی" و " بحث قرآنی و تاریخی پیرامون داستان ذوالقرنین" مورد تحلیل قرار می دهد و بر اساس مورد دوم، با عنوان « ذوالقرنین کیست وسدش کجا است ؟ اقوال مختلف در این باره » ، آرای مطرح شده در این خصوص از طرف قائلین و باورمندان به اینکه هر گروه، چه کسی یا شخصی تاریخی را به عنوان ذوالقرنین که در عین حال سازنده ی سد ذکر شده در قرآن بوده، معرفی کرده است؛ در تفسیر المیزان ذکر و مطالب بیان شده توسط آنها را بر اساس آیات قرآنی و یافته های علمی و تاریخی مورد بررسی و نقد و حتا رد و طرد و یا تایید قرار می دهد و نظر خود را طی توضیحی بر آن می افزاید. به هر حال، آنچه از نظرات که ایشان طرح و مورد مداقه قرار داده اند به ترتیب این است که: الف) برخی پادشاه چین به نام شین هوانک تی، و ب ) برخییکى از ملوک آشور، و پ ) برخی  فریدون بن اثفیان بن جمشید پنجمین پادشاه پیشدادى ایران زمین، و ت ) برخی اسکندر مقدونى، و ث ) برخی مردى عرب از ملوک یمن (تبع)، و ج ) بعضی کورش ، پادشاه هخامنشى ایران را ذوالقرنینِ آمده در قرآن دانسته و معرفی کرده اند.

   ایشان طی توضیحاتی مشروح برا ساس آیات قرآن و نیز شواهد و یافته ها و گفته های تاریخی؛ بر نظر اخیر که منقول از ادله و توضیحات مولانا ابوالکلام آزاد در تقریب نظر یکی از علمای زمانه ی علامه است؛ تاکید و بیان می دارد که با این تبیین ها و استدلالات و مستندات که در تفسیر خویش پیرامون موضوع ذکر کرده اند؛ این احتمال که کوروش همان ذوالقرنین باشد هست و سپس اینگونه مطلب را به پایان می برد که :

«... و اما اینکه چرا کورش را ذوالقرنین گفته اند: هر چند تواریخ از دلیلى که جوابگوى این سؤال باشد خالى است لیکن مجسمه سنگى که اخیرا در مشهد مرغاب در جنوب ایران از اوکشف شده جاى هیچ تردیدى نمى گذارد که همو ذوالقرنین بوده ، و وجه تسمیه اش این است که در این مجسمه ها دو شاخ دیده مى شود که هر دو در وسط سر او در آمده یکى از آندو به طرف جلو و یکى دیگر به طرف عقب خم شده ، و این با گفتار قدماى مورخین که در وجه تسمیه او به این اسم گفته اند تاج و یا کلاه خودى داشته که داراى دوشاخ بوده درست تطبیق مى کند.» (ج 13 صص 510-521).

 

ب ) آیت الله مکارم شیرازی در جلد 12 از تفسیر نمونه آن هم پس از طرح و تبیین و تحلیل سه نظر تاریخی که به ترتیب در برگیرنده ی اسکندر مقدونی، یکی از پادشاهان یمن و کوروش کبیر پادشاه هخامنشی باشد، مبنی بر اینکه ذوالقرنین چه کسی معرفی شده است، و نظر خود او در این زمینه چیست؛ نظر سوم را به عنوان بهترین نظر می داند دال بر اینکه ذوالقرنینِ آمده در قرآن کریم، همان کوروش بزرگ پادشاه هخامنشی است. وی در ادامه می گوید:

« .... این بود خلاصه ی آنچه در تقویت نظریه ی سوم بیان شده است. درست است که در این نظریه نیز نقطه های ابهامی وجود دارد، ولی فعلا می توان از آن به عنوان بهترین نظریه در باره ی تطبیق " ذوالقرنین " بر رجال معروف تاریخی نام برد. » ( ج 12 ص 594 ).

 

پ ) حجت الاسلام قرائتی در جلد 7 تفسیر نور پیرامون این موضوع اینگونه می گوید:

«... تفسیر نمونه با توجه به اظهارات چند مورخ یونانی و چند فراز از تورات (کتاب اشعیا، فصل 46، شماره ی 11 و 28) و کشف مجسمه ی کوروش در قرن نوزدهم میلادی که تاجی با دو شاخ بر سر داشت، ذوالقرنین را با کوروش بیشتر تطبیق می دهد. ولی مرحوم شعرانی در حاشیه ی تفسیر ابوالفتوح، ذوالقرنین را همان اسکندر مقدونی می داند که از سیزده سالگی شاگرد ارسطو بوده است. و صاحب المیزان او را همان کوروش می داند.»

او سپس می افزاید:

« به هر حال در اینکه ذوالقرنین چه مدت حکومت کرد و نام واقعی او چیست و چند سال عمر کرده و آیا بشر بوده یا فرشته، پیامبر یا عبد صالح؟ اسکندر بوده یا کوروش؟ چرا ذوالقرنین نام دارد" امکاناتش چه بوده؟ محدوده ی حکومتش کجا بود؟ طول و عرض و مشخصات سدی که ساخت چه بود؟ چه زمانی بود؟ آیا این سد همان دیوار چین است یا نه؟ ؛ سخنان بسیاری بیان شده و بحث در جزئیات آن چندان مفید نیست، باید بدنبال هدفها رفت، نه مسایل جزئی که در آنها هیچ رشدی نیست. (ج 7 صص 216-217) »

 

ت ) دکتر خدامیان آرانی در جلد 6 تفسیر باران، پس از بررسی سه نظریه و تبیین و تحلیل آنها به این نتیجه گیری می رسد که از بین سه فرد تاریخی معرفی شده به عنوان ذوالقرنین یعنی به ترتیب : پادشاه چین به نام شین هوانگ تی، اسکندر مقدونی و کوروش پادشاه هخامنشی؛ این نفر سوم است که همان ذوالقرنین است. او در باره ی این موضوع چنین می گوید:

« ... این تمام سخن در باره ی نظریه های سه گانه بود. من احتمال می دهم که ذوالقرنین همان کوروش باشد. این یک احتمال است و نمی توان با یقین چنین سخنی را گفت. چرا در قرآن توضیحات بیشتری در باره ی ذوالقرنین ذکر نشده است؟ قرآن کتاب تاریخ نیست. در کتاب های تاریخی؛ سال، مکان و جزئیات یک ماجرا ذکر می شود. اما قرآن کتاب تربیتی است. برای همین فقط نکات تربیتی یک ماجرا در آن می آید. اینکه من بدانم ذوالقرنین که بود و در چه سالی زندگی می کرد، چه دردی از امروز من دوا می کند؟ قرآن چیزی را بیان می کند که دوای درد همه ی انسان در طول تاریخ باشد... » (ج 6 ص 209).






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ