سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 12
کل بازدید : 31136
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


4) اجنه سپس اینگونه ادامه می دهند که :

الف ) حال ما نمی دانیم که آیا برای مردم زمین شر و تباهی خواسته اند یا آنکه پروردگارشان برایشان راه رشد و صلاح را منظور نموده است.؟

ب ) اینکه برخی از ما اجنه صالح و شایسته کاریم و برخی از ما بر غیر این هستیم و دارای عقاید و اعمال مختلف و گوناگون می باشیم.

پ ) اینکه هر گز بر قدرت خدا در زمین چیره نخواهیم شد و او را عاجز و ناتوان نتوانیم ساخت و همینطور از محیط قدرتمند خدای یکتا هم راه گریز و فراری نداریم و از این لحاظ هم او را هر گز ناتوان و عاجز نتوانیم کرد.

ت ) اینکه چون به آیات خدا که برخوردار از هدایت است گوش فرا دادیم بدان ایمان آوردیم و بنابراین کسی که به پروردگارش ایمان بیاورد آن وقت است که دیگرا از کاستی خیر و ثواب و از احاطه ی رنج و عذاب بر خود به خاطر طغیان و سرکشی از فرمان خدا نترسد.

ث ) اینکه برخی از ما (اجنه) مسلمانیم و برخی مان قاسط و ستمگر و البته آنکس به راه رشد و صواب می رسد که اسلام آورده باشد چه آنکه قاسطین و ستمکاران و تعدی کنندگان، هیزم آتش دوزخ می باشند.

ج ) اینکه خدای یکتا در ادامه ی این بخش اخیر از گفته ی این اجنه می فرماید که چنانچه این قاسطین از گروه جن بر طریقه ی اسلام و مسلمانی و بر آن مستقیم بودند و استقامت می ورزیدند هرلحظه آب    می دادیم تا آنان را بدان آزمایش کنیم.

چ ) اینکه هر کس از یاد خدا اعراض و دوری کند توسط او به عذاب سخت دچار می گردد. « و انا لا ندری اشرٌ ارید بمن فی الارض ام اراد بهم ربهم رشدا. و انا منا الصالحون و منا دون ذالک ص کنا طرائق قددا. و انا ظننا ان لن نعجز الله فی الارض و لن نعجزه هربا. و انا لما سمعنا الهدی آمنا به ص فمن یؤمن بربه فلا یخاف بخسا و لا رهقا. و انا منا المسلمون و منا القاسطون ص فمن اسلم فأولائک تحروا رشدا. و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا. و ألو استقاموا علی الطریقة لأسقیناهم ماء غدقا. لنفتنهم فیه ج و من یعرض عن ذکر ربه یسلکه عذابا صعدا. (11-17 جن) » .

    نتیجه اینکه همانطور که گذشت باید با شنیدن آیات قرآن بدانها ایمان آورد که راه رشد و صلاح در همین است و از سوی دیگر اینکه باید در عین مومن بودن به آیات الاهی، از صالحین و شایسته کاران و همچنین از مسلمانان بود. یعنی تسلیم آیات الاهی بود و نه از کسانی که نام مومن را دارند اما در عین حال از کنندگان کارهای بد و ناشایست هستند و راه ستمگری و تعدی را بر گزیده اند که همانا این ایمان و اسلام و انجام اعمال صالح است که فرد را به راه رشد و خیر می رساند و نه قاسط و ستمگر بودن، که همانطور که در آیه ی 14 جن آمد؛ قاسطون برخی از گروه جن هستند و در واقع اگر کسی از انس قاسط شود راه آن تعداد از گروه جن را رفته که در زمره ی قاسطینند. به عبارت دیگر قاسط شدن گروهی از انسان ها به مراوده ی آنها با دسته ی قاسطین از گروه جن بر می گردد. والله اعلم. آنگونه که پس از رحلت پیامبر مکرم اسلام ص و زمان خلافت حضرت علی ع برخی اینگونه بودند و بر اسلام و عهد خود با خدای خود و هر آنچه که او بدان امر کرده و دستور داده بود پایداری نکردند. به هر جهت باید به عنوان یک مومن، عهد بسته شده ی خود با خدا را نگه داشت و نشکست و آنچه را که او به پیوندش دستور داده نبرید و از مفسدین فی الارض نبود که همانا سرانجامش چیزی جز نفرین و سرای بد برای عامل بدان نخواهد بود[1] و لذا اینحاست که خدای یکتا پایان کار هر قاسط ستمگری را دوزخ و آتش سوزان آن بیان فرموده است[2]. و مورد دیگر علاوه بر ایمان و مسلمانی باید ذکر خدا را گفت و از یاد او اعراض نکرد که همانا دوری و اعراض از ذکر خدا که آرامش بخش دلهاست[3]، عذاب سخت خداوندی را بدنبال خود خواهد داشت. پس رسیدن به راه رشد و خیر، در شنیدن آیات الاهی و ایمان بدانها و از شایسته کاران و مسلمانان و ذاکرین الله بودن است و نه جز آن. چرا که همانطور که اجنه با شنیدن آیاتی از قرآن بدان رسیده و اعتراف کرده اند نه کسی با ناسپاسی و ناشایسته کاری و ستمکاری می تواند خدا را روی زمین ناتوان کند و نه اینکه می تواند از احاطه ی قدرتش با عاجز ساختن او بیرون رود[4]. پس همان بهتر که از شنوندگان آیات خدا و مومن و مسلمان و ذاکر الله باشیم تا به رشد برسیم که همانا آنگونه که گذشت خدای یکتا راه رشد را از راه غی[5] به روشنی بیان فرموده است.

5 ) اینکه خدای یکتا در آیات بعد این سوره ضمن اشاره به اینکه مساجد فقط برای او یعنی " الله " است و بنابراین تنها باید او را خواند و نه کسی جز او را و اینکه در خواندنش تنها برای او قیام کند و به پا خیزد؛ به پیامبر ص و رسول گرامی خود مواردی را یادآور می شود مبنی بر اینکه به مخاطبین و مردم و مومنین بگوید که:

الف ) او تنها پروردگارش را می خواند و در این راه کسی را هم برایش انباز قرار نمیدهد.

ب) دوم اینکه به آنان بگوید که او (پیامبر) بر خیر و شر آنها مالکیتی ندارد.

پ ) اینکه بگوید که خز خدای یکتا کسی دیگر نمی تواند که او را در پناه خود قرار دهد و تنها پناهگاه او خدای یکتاست.

ت ) و چهارم اینکه او ابلاغ کننده ی رسالتهای خدا به مردم است و بنابراین هر کسی که از فرمان خدا و رسولش برای همین آیاتش که ابلاغ شده و همه در قرآن کریم است نافرمانی کند نتیجه اش چیزی حز آتش جهنم و جاودانی همیشگی در آن نخواهد بود. و این وعده ای است که خدای یکتا که تنها بر زمان وقوع آن آگاه است داده و هیچ تخلفی نیز در انجامش نیست، خدایی که دانای به نهان است و هیچ کس را بر آن آگاه و مطلع نمی سازد مگر اینکه رسولی را برای این کار بپسندد و چون پسندید به رسالت بر می گزیند و در عین حال کسانی را مراقب او قرار می دهد تا بداند که تمام آنچه را که از غیب به آن رسول برگزیده وحی کرده[6] را به مردم رسانده و بر آنان خوانده است یا نه؟ چه آنکه خدای یکتا شمارش هر چیزی را دارد.:

  « و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا. و انه لما قام عبدالله یدعوه کادوا یکونون علیه لبدا. قل انما ادعوا ربی و لا اشرک به احدا. قل انی لا املک لکم ضرا و لا رشدا. قل انی لن یجیرنی من الله احد و لن اجد من دونه ملتحدا. الا بلاغا من الله و رسالاته ج و من یعص الله و رسوله فان له نار جهنم خالدین فیها ابدا. حتی اذا رأوا ما یوعدون فسیعلمون من اضعف ناصرا و اقل عددا. قل ان ادری أقریب ما توعدون ام یجعل له ربی امدا. عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا. الا من ارتضی من رسول فإنه یسلک من بین یدیه و من خلفه رصدا. لیعلم ان قد أبلغوا رسالات ربهم و احاط بما لدیهم و احصی کل شیءٍ عددا. ( 18-28 جن ) ».  

    نتیجه ی این آیات اینکه تنها باید خدای یکتا را خواند و تنها برای او در این خواندن قیام کرد و نه حز آن. چه آنکه این تنها خدای یکتاست که دعای بندگانش را اجابت می کند و به این مهم نیز دستور داده است: « و اذا سألک عبادی عنی فإنی قریب ص اجیب دعوة الداع اذا دعان ص فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی لعلهم یرشدون . (186 بقره )[7] » .    //   « و قال ربکم ادعونی استجب لکم ج ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین (60 غافر ) ». و دیگر اینکه از شریک قرار دادن برای خدای یکتا چه در پرستش او باشد و چه در خواندن او باید پرهیز نمود. زیرا که پیامبر مکرم اسلام ص نیز مکلف و موظف به انجام این امر بوده است. و دیگر اینکه بدانیم که مالک هر چیزی از ضرر و رشد فقط خدای یکتاست و پناهی جز او نیست و وظیفه ی پیامبر ص هم همانند انبیای پیش از خود تنها ابلاغ آیات او که همه در قرآن کریم آمده است ؛ به عنوان رسالتش بوده است و لا غیر. و باز اینکه مومنین نافرمانی خدا و فرستاده اش را نکنند که پایان آن دوزخ و جاویدانی در آن است. پس باید به معنای واقعی از مومنین و از اطاعت کنندگان خدا و فرستاده اش بر اساس آیات قرآن باشیم چه آنکه هیچ اختیاری برای مومنین پس از حکم خدا و رسولش نیست تا بدان وسیله از این امر نافرمانی کنند؛ زیرا که عاقبت آن گمراهی روشن است: « و ما کان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضی الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیرة من امرهم ق و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبینا. (36 احزاب ) » .

    و مورد دیگر اینکه باید به رستاخیز و زنده شدن دوباره در قیامت برای حساب و کتاب و دیدن نتیجه ی اعمال که خدای یکتا وعده ی رخ دادنش را داده؛ ایمان و یقین داشت و به اخبار غیب که بر رسول گرامی اسلام ص وحی شده و همه در قرآن کریم است آیمان آورد و دانست که خدای یکتا این اخبار را با برگزیدن و پسندیدن رسولانش بدانان داده و از آن آگاه نموده است. و نکته ای که برابر آیات اخیر الذکر این سوره باید دانست این می باشد که خاتم النبیین همه ی آنچه را که به وی وحی شده را بی هیچ کم و کاستی به مردم رسانده است و چیزی نمانده است که گفتار او یعنی خدا در قالب وحی باشد و توسط ایشان به گوش مسلمین نرسیده باشد. پس باید پیروی آیات قرآن ، وحی شده به پیمبر مکرم اسلام را نمود و نه سخنی جز این را؛ اگر در پی سعادت و رستگاری و رشد می باشیم.

    و از سوی دیگر باید تنها آیات خدا را که همانطور که بارها اشاره شد و در قرآن کریم مسطور است را برای مردم و مومنین خواند و نه کلام یا کتابی دیگر را که تنها این کتاب است که راه رشد را از راه غی برای همه بیان فرموده است. و حال هر کس می خواهد راه رشد را که ایمان به " الله " است را بر گزیده و به پیش برود ؛ و خواه راه غی را که ایمان به طاغون است را ؟ به هر جهت هر گزینشی نتایج و تبعات خود را دارد.

   باری؛ ‌باید روی سخن حضرت حق جل عظمته دقت نمود که چند نفر از اجنه با شنیدن آیاتی از قرآن کریم به آن ایمان آوردند، و بنابراین بایسته است که مردم با شنیدن آیات الاهی بدان ایمان بیاورند و نه اینکه آن را مهجور نمایند با بدان کافر شوند یا تکذیب آیات خدا را بنمایند و ... چه آنکه ایمان و کار شایسته و در عین حال مسلمانی ؛ نتایج خوب خود را دارد که همان راه رشد است. و کفر و ناسپاسی و قاسطی گری و یا نام مومن را داشتن اما کارهای بد و تعدی کردن هم تبعات بد خود را دارد که همان ضرر و زیان است.

     به هر جهت پیامبران خدا تا پیامبر خاتم ص ، آنچه را به مردم رسانده اند که از سوی خدای یکتا بدانان وحی شده است و لذا از جانب خود سخنی نمی گفته اند و یا سخن وحی ایی را پنهان نمی کرده اند بلکه رسالت خود را انجام داده و تمام را به مردم خود رسانده اند که همه ی آنها آیاتی است که تمامن در قرآن کریم آمده است. فقط بایسته است که به عنوان یک مومن اعم از مرد و زن به این کتاب یعنی قرآن تمسک جست.


 

[1] -  والذین ینقضون عهدالله من بعد میثاقه و یقطعون ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولائک لهم العنة و لهم سوء الدار. /25 رعد .

[2] - هز چند که این آیه (14) جن اشاره به گروه جن دارد که معترفند به اینکه برخی مسلمانند و برخی قاسط و ...

[3] -  الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله ق ألا بذکرالله تطمئن القلوب. 28 رعد .

[4] - چه آنکه انسان هیچ گاه توانایی های اجنه را ندارد که بتواند به راحتی و بدون وسیله ای بیش از اندکی از روی زمین به بالا برود و یا آنکه در آبها به پایین برود و ...، حال چه رسد به اینکه بخواهد گمان کند که اگر اجنه اعتراف به این دارند که نمی توانند خدا را روی زمین عاجز و ناتوان سازند یا به بالا بروند و از حیطه ی قدرت او خارج شوند؛ ولی او می تواند و ... ( سبحان الله) .

[5] - 256 سوره ی بقره .

[6] - همانطور که گذشت امر وحی به وسیله ی برگزیدن رسول و فرستادن او به سوی قومش به نحوی که آیات الاهی به سوی آن رسول برای رساندن به مردم زمانه نازل شود، به خاتم النبیین ص ختم شده است و باز اگر خدا رسولی را برابر سنت خود برگزیند، چنین فرستاده ای که معمولن هم از منذرین خواهد بود تنها به واسطه ی آیات قرآن است که مردم قوم خویش را به اذن و اراده ی الاهی انذار می کند و ... تا اینکه آن قوم مفروض گناهکار در غفلت مورد خشم خدا قرار نگیرند بلکه به نوعی با آنان اتمام حجت شده باشد. والله اعلم.

[7] - پس برابر این آیه ی کریمه روشن می شود که شرط اجابت دعا از سوی خدای یکتا که نزدیک نیز هست و نیازی با فریاد زدن برای خوادنش نیست، منوط به این می باشد که بندگانش تنها اجابت او و دعوتش به سوی دین را به واسطه ی داعی اش یعنی پیامبر مکرم اسلام ص که همه در قرآن کریم است را بنمایند و نه کسی جز او را و دیگر اینکه تنها به او ایمان بیاوزند و نه کسی دیگر جز او، تا هم دعاهایشان از سوی او قرین اجابت شود و هم اینکه به راه رشد و نیک بختی و سعادت برسند. والله اعلم.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ