سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 11
کل بازدید : 31281
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


  • سوره ی انسان

    هفتاد و ششمین سوره ی قرآن که مدنی و دارای سی و یک آیه ی کریمه و با نام دیگر " دهر " می باشد؛ " انسان " نام دارد.

     پیشتر و بر اساس آیات الاهی اشاره شد که آفرینش جن پیش از آفرینش انسان بوده و حال دیده می شود که بر اساس ترتیب سوره های قرآن، سوره ی جن هم پیش از سوره ی انسان می باشد، که البته حکمت آن را خدای یکتا یعنی همان فرو فرستنده ی آیات قرآن بر حضرت محمد ص خوب می داند مگر اینکه دانش آن را به بنده ای از بندگانش عطا فرماید.

    اما از سوی دیگر شاید بتوان گفت دلیل اینکه نام دیگر این سوره " دهر " ذکر شده است از آن جهت باشد که خدای یکتا انسان را با گذر روزگاران یا همان دهر برای اینکه یادآور چیز ها و امور شود ، مخاطب قرار داده است مبنی بر اینکه هر چه زمان می گذرد برای انسان چیزهای قابل و لایق ذکر و یادآوری هست، تا هم بداند برای چه و حتا چگونه آفریده شده است. یعنی کافی است فقط در چند و چون آفرینش خود بنگرد تا به این امر به عنوان یک تذکر و یادآوری پی ببرد که در گذر روزگاران برای او از تمام چیزها؛ نکات شایسته ی یادآوری هست.

    آفرینش انسان، امری که خدای یکتا در جای جای قرآن از جمله همین سروه بدان اشاره فرموده است مبنی بر اینکه او را از نطفه ی در هم آمیخته و مختلط با هم آفریده است تا مورد آزمایشش قرار دهد[1] و اینکه علاوه بر این برایش گوش و چشم قرار داده است. و این بدان معناست که نه تنها مقدمه ی دانش انسان بر اساس و از راه حواس او است، بلکه حداکثر دانش انسان از طریق گوش و چشم یا شنیدن و دیدن به دست می آید. و دوم اینکه وقتی برابر سخن خداوند یکتا، ابتدا سخن از عضو گوش و سپس عضو چشم است یعنی همانگونه که می بینیم وقتی کسی به دنیا می آید ابتدا از طریق شنیدن است که به اطراف و اطرافیان خود در گذر زمان دانش و شناخت پیدا می کند و بعد با دیدن . یعنی عمل شنیدن پیش از دیدن در این مرحله از زندگی است و ... سوم اینکه این نظر که انسان همانا ابتدا از طریق " دل "، امور را می شناسد به نحوی مورد نقد قرار می گیرد. به عبارت دیگر پس از شنیدن و دیدن چیزهاست که انسان امور را مورد تفقه و یا تفکر و تدبر و تعقل قرار می دهد و پیرامون آنها دانش به دست می آورد و به عنوان یک باور به " دل " می پذیرد و بدان ایمان می آورد و متذکر و یادآور می شود و چنانچه از مومنین باشد شکر و سپاس خدای یکتا را هم به جا می آورد و ... چهارم اینکه هیچ جایی برای این نمی ماند که با گذر زمان از چیزها و امور درس نگیرد و یادآور آنها نشود که هر یک از امور که رخ می دهد بیانگر چه چیزی است و هدف از این تغییر و تکرار ها کدام است؟ و ...

     اما گذشته از این ها اینکه خدای یکتا می فرماید که نه تنها انسان را آفرید تا آزمایشش کند و برایش گوش و چشم قرار داد بلکه او را به راه راست هدایت کرد و بنابراین ؛ این امر به اختیار و اراده ی خود فرد یا فی نفسه انسان است که آیا قدردان و سپاسگزار این نعمت های خداوندی از جمله راهنمایی کردن به راه راست باشد یا آنکه به این موضوع کافر و ناسپاس گردد. به هر جهت هر کس نتیجه ی کارش را در این خصوص خواهد دید، به نحوی که ناسپاسان و کفار ؛ غل و زنجیر ها و آتش سوزان از سوی خداوند برایشان فراهم شده است: « بسم الله الرحمن الرحیم. هل اتی علی الانسان حین من الدهر لم یکن شیئا مذکورا. انا خلقنا الانسان من نطفة امشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا. انا هدیناه سبیل اما شاکرا و اما کفورا. انا اعتدنا للکافرین سلاسلاً و اغلالاً و سعیرا. (1-4 انسان ) » .  

    خداوند یکتا طی آیات 5-22 همین سوره نتیجه ی کار ابرار یعنی کسانی که چون او آنان را به راه راست و رشد و صلاح هدایت و راهنمایی کرد؛ آن را اختیار نمودند و از شاکران و سپاسگزاران شدند را بیان فرموده است. از سوی دیگر او همچنین صفات آنان در این دنیا را یادآور شده است مبنی بر اینکه چنین کسانی یعنی نیکوکاران و ابرار که البته نتیجه ی کارشان بهشت و نعمت های آن است؛ آنانی هستند که در این گیتی  نه تنها به نذر های خود وفا می کنند و از روز رستاخیز می ترسند، بلکه به بینوا و بی سرپرست و گرفتار، از روی دوستی خداوند، غذا و طعام داده و به آنان می گفتند که ما بابت این کارمان که برای وجه الله است نه پاداشی می خواهیم و نه سپاسگزار ایی. در واقع این گروه یعنی ابرار؛ برابر کلام مقدس الاهی، دارایی و مال خود را صرف طعام دادن به سه گروه یعنی مسکین و یتیم و اسیر کرده و می کنند و نه آنکه به دفعات بسیار در راه مستحبات هزینه و صرف کرده و می کنند، و این یعنی وجوب اطعام به این سه گروه توسط مومنین. خواه از خویشان باشند که البته در اولویتند و خواه از غیر آن. و دیگر یعنی اینکه هر کس که می خواهد در زمره ی ابرار باشد که سر انجام کارشان بهشت است؛ لازم است که به این آیات گوش فرا دهد و فرمان خدا را ببرد.

    « ان الابرار یشربون من کأس کان مزاجها کافورا. عیناً یشرب بها عبادالله یفجرونها تفجیرا. یوفون بالنذر و یخافون یوما کان شره مستطیرا. و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا. انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءً و لا شکورا. انا نخاف من ربنا یوما عبوسا قمطریرا. فوقاهم الله شر ذالک الیوم و لقّاهم نضرة و سرورا. و جزاهم بما صبروا جنة و حریرا. متکئین فیها علی الأرائک ص لا یرون فیها شمسا و لا زمهریرا. و دانیة علیهم ظلالها و ذللت قطوفها تذلیلا. و یطاف علیهم بآنیة من فضة و اکواب کانت قواریرا. قواریرا من فضة قدروها تقدیرا. و یسقون فیها کأسا مزاجها زنجبیلا. عینا فیها تسمی سلسبیلا. و یطوف علیهم ولدان مخلدون اذ رأیتهم حسبتهم لؤلؤا منثورا. و اذا رأیت ثم رأیت نعیما و ملکا کبیرا. عالیهم ثیاب سندس خضر و استبرق ص و حُلَّوا اساور من فضة و سقاهم ربهم شرابا طهورا. ان هذا کان لکم جزاء و کان سعیکم مشکورا. ( 5-22 انسان ) » .

    البته برای دانستن بیشتر اینکه برّ چیست و دیگر صفات ابرار کدام است ؛ روشن است که باز باید استناد آن را آیات کریمه ی الاهی قرار داد تا دانسته شود که این گروه چه کسانی هستند که برابر آیات فوق که همه حق و وعده ای درست از جانب خدای متعال هستند به بهشت می روند و از نعمت های آن برخوردار می شوند : « لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من آمن بالله و الیوم الاخر والملائکة و الکتاب والنبیین و آتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتمی و المساکین و ابن السبیل و السائلین و فی الرقاب و اقام الصلاة و آتی الزکاة و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا ص والصابرین فی البأساء والضراء و حین البأس ق اولائک الذین صدقوا و ااولائک هم المتقون[2]. ( 177 بقره ) . زیرا که خدای یکتا هم مومنین را به این مهم یعنی همکاری در نیکوکاری دستور داده است و نه جز آن: « ... و تعاونوا علی البر و التقوی ص و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان ج واتقوا الله ص ان الله شدید العقاب ( 2 مائده ) » .

    اما در ادامه اینکه؛ خدای یکتا همانند سوره ی جن، پس از اشاره به فرو فرستادن قرآن، به پیامبر مکرم اسلام ص وحی می کند که مواردی را همچون پیشه نمودن شکیبایی بر حکم پروردگارش و نیز پیروی نکردن از بدکاران و ناسپاسان، یاد نمودن نام او در هر بامداد و شامگاه، سجده و تسبیح او در سحرگاهان را مراعات نماید و انجام دهد و بداند که آن مردم گناهکار ناسپاس؛ این دنیای گذرا را بر گزیده اند و روز سخت و سنگین رستاخیز را واگذاشته اند، در حالی که اینان را ما آفریدیم و هر وقت بخواهیم می توانیم که مثل آنان را به جایشان بیاوریم. به هر جهت خدای یکتا به پیامبر ص می فرماید که این موارد یک تذکار و یادآوری است و هر کس که می خواهد به رشد و نیکوکاری و نتایج خوب آن برسد لازم است که به سوی پروردگارش راهی را برگیرد که همانا این او است که مرتبط با تمام امور از جمله احوال بندگانش، دانای درستکردار می باشد و بنابراین هر کس را که بخواهد وارد رحمتش می کند در حالی که برای ستمگران عذاب دردناک را فراهم نموده است.

 « انا نحن نزلنا علیک القرآن تنزیلا. فاصبر لحکم ربک و لا تطع منهم آثماً او کفورا. واذکر اسم ربک یکرة و اصیلا. و من الیل فاسجد له و سبحه لیلا طویلا. ان هاؤلاء یحبون العاجلة و یذرون وراءهم یوما ثقیلا. نحن خلقناهم و شددنا اسرهم ص و اذا شئنا بدلنا امثالهم تبدیلا. ان هذه تذکرة ص فمن شاء اتخذ الی ربه سبیلا. و ما تشاءون الا أن یشاءالله ج ان الله کان علیما حکیما. یدخل من یشاء فی رحمته ج و الظالمین اعد لهم عذاباً الیما. ( 23-31 انسان ) » .

    نتیجه اینکه انسان یعنی آن موجودی که از نطفه آفریده شده و به واسطه ی لطف و رحمت الاهی زندگانی یافته، آنگونه که همه می بینند؛ با توجه به آیه ی 29 همین سوره یعنی انسان لازم است که در گذر زمان که همه ذکر و یادآوری است، از این تذکره یعنی آیات قرآن و کلام مقدس الاهی پند و اندرز گیرد و یادآور آنها شود و به سوی پروردگارش که او را پس از آفرینش به سوی راه رشد و راست راهنمایی کرده راهی را بر گزیند تا از ابرار شود و نتایج خوب آن را ببیند و بابت این امر شاکر خداوند باشد. در واقع انسان باید تنها به سوی پروردگارش که او را آفریده و هدایتش کرده و از این کار قصد آزمایش او را داشته راهی را برگزیند و به پیش برود و نه اینکه در صدد یافتن راهی به سوی کسی غیر از خدا باشد، اگر می خواهد که رحمت خداوندی او را در بر گیرد.

    اما نکته ی دیگر اینکه آدمی نباید از ستمکاران باشد؛ چه آنکه ستم و ستمگری یک معنای اعم است که می تواند هم ناسپاسان و مشرکان را در بر گیرد و هم مومنین را به نحوی که با تکیه بر غیر مومنین و دوست گرفتن آنان به یکدیگر ستم نمایند که همانا نتیجه ی ستمگری چیزی جز آتش و عذاب دردناک که خدا برایشان فراهم نموده است نیست و این علاوه بر آنچه است که چنین کسانی همانطور که پیشتر اشاره شد از سوی خدای یکتا در دنیا راهنمایی نمی شوند و ...

    باری؛ و به عنوان نکته ی آخر این موضوع اینکه آنگونه که دیده می شود بیشتر آیات این سوره یعنی انسان مرتبط با ابرار و نیکوکاران و سرانجام کارشان است و این بدان معنا می تواند باشد که خدای یکتا دوست دارد که بندگانش از جنس انسان؛ راه نیکوکاری و سپاسگزاری را که همان طریق رشد است را به سوی وی در پیش گیرند تا از بهشت و نعمت های آن برخوردار شوند، و نه اینکه راه ناسپاسی و کفر و ستمگری و طغیان را؛ چرا که این هم تبعات خود را دارد که همان عذاب دردناک و آتش دوزخی است که خدای یکتا طی وعیدی برایشان فراهم نموده است. پس باید برای شناختن و پیمودن راه رشد و رسیدن به درجه ی بر و نیکوکاری و در زمره ی نیکوکاران در آمدن؛ از آیات قرآن به عنوان راهنما و رشد که خدای یکتا بیان فرموده است استفاده کرد و نه سخنی جز آن.


 

[1] - شاید این پرسش پیش بیاید هدف از آزمایش مذکور چیست؟ بدیهی است که پاسخ را باید باز در کلام خداوندی یافت مبنی بر اینکه او مرگ و زندگی را برای انسان قرار داد تا آنان را بیازماید که کدامشان نیکوتر عمل می نمایند یا بهترین کارها را انجام می دهند: بسم الله الرحمن الرحیم. تبارک الذی بیده الملک و هو علی کل شیءٍ قدیر. الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملا ج و هو العزیز الغفور. 1-2 ملک .  

[2] - این آیه ی کریمه معنانی گسترده تر نیکوکاری و نیکی کردن را می رساند.

    و اضافه بر این بای دانست که خدای یکتا فرموده که اهل تقوا و پرهیزگاری وارد بهشت می شوند و آنچه که نزد خداست برای نیکان و نیکوکاران بهتر است تا از اموال دنیای زودگذر : ... لکن الذین اتقوا ربهم لهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها نزلا من عندالله ق و ما عندالله خیر للابرار. (198 آل عمرا ن با توجه به آیات 190-200 ) » .






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ