سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 7
کل بازدید : 31336
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


گفتار دوم :   

 رسالت حضرت هود ع پیامبر قوم عاد

 1 )   « و الی عادٍ أخاهم هودا ج قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من إله غیره ج أفلا تتقون. قال الملأ الذین کفروا مِن قومه انا لنری?ک فی سفاهة و إنا لَنظنک مِن الکاذبین. قال یا قوم لیس بی سفاهةٌ ول?کنی رسولٌ مِن رب العالَمین. أُبلغکم رسالات ربی و انا لکم ناصحٌ أمین. أوَ عجبتم أن جاءکم ذکر مِن ربکم علی? رجلٍ مِنکم لینذرکم ج و اذکروا إذ جعلکم خلفاء مِن بعد قوم نوحٍ و زادکم فی الخلق بسطة ص فاذکروا آلاءالله لعلکم تفلحون. قالوا أجئتنا لِنعبدالله وحده و نذر ما کان یعبد آباؤنا ص فأتنا بِما تعدنا اِن کنت من الصادقین. قال قد وقع علیکم من ربکم رجسٌ و غضب ص أتجادلوننی فی أسماءٍ سمیتموها انتم و آباؤکم ما نزل الله بها من سلطان ج فانتظروا انی معکم من المنتظرین. فأنجیناه و الذین معه برحمة منا و قطعنا دابر الذین کذبوا بآیاتنا ص و ما کانوا مؤمنین. ( 65- 72 اعراف ) » .

    آیه 65 اعراف میرساند که خدای یکتا حضرت هود ع را به عنوان برادرشان به رسالت در قوم خود یعنی عاد فرستاده است تا همانند حضرت نوح ع [1] مردم قومش را به یگانه پرستی و پرهیزگاری از هر گونه شرکی فرا بخواند و برابر آیه 66 اعراف روشن می شود که این « ملأ » یا گروه کافر از قومش بوده اند که همانند داستان نبوت حضرت نوح ع[2] به مخالفت با او بر خاسته و در مقابل او و رسالتش جبهه گرفته و گفته اند که نه تنها تو را در بی خردی می بینیم بلکه از دروغگویان نیز هستی. در واقع این گروه کافر؛ آن حضرت را از آن جهت که آنان را به یگانه پرستی یعنی همان پرستش الله و دوری از بت پرستی فرا می خوانده را بی خرد و دروغگو یعنی کسی که مرتبط با رسالتش دروغ میگوید دانسته اند.

    آیه ی 67 اعراف بیان می دارد که حضرت هود ع پاسخ این گروه کافر را میدهد مبنی بر اینکه نه تنها از بی خردان نیست بلکه فرستاده ی پروردگار جهانیان است.[3] . البته توضیح اینکه مخالفین حضرت نوح ع برابر آیه ی 60 اعراف؛ او را در گمراهی و مخالفین حضرت هود ع او را برابر آیه ی 66 اعراف در بی خردی خطاب کرده و دانسته اند؛ امری که این دو رسول برابر آیات 61 و 67 اعراف نه تنها رد کرده بلکه تاکید و گواهی کرده اند که فرستاده ی پروردگار جهانیانند.

    آیه ی 68 اعراف به مثابه آیه ی 62 همین سوره اشاره به این دارد که حضرت هود همانند حضرت نوح ع ابلاغ رسالت الاهی می نماید و از ناصحان و پند دهندگان امین و درستکار خداوند برای قومش است.

   آیه ی 69 اعراف نیز در راستای آیه ی 63 اعراف و همانند سخن حضرت نوح ع به قومش به این اشاره دارد که حضرت هود ع به قومش می گوید و در واقع از آنان می پرسد که آیا شما از این امر شگفت زده اید که یک مردی از میان خودتان آمده و دارد ذکری از پروردگارتان را به عنوان یک بیم و انذار برایتان گوشزد می کند که دست از شرک بردارید و راه یگانه پرستی و پرهیزگاری را در پیش گیرید. در واقع این آیه می رساند که مردم هیچ قومی نباید هنگامی که فرستاده یا بنده ای مومن از بندگان خدا؛ کسانی را یا قومی را به واسطه ی آیاتش و به اذن حضرتش بیم و آنان را باز تنها بر اساس سخن و آیات روشن الاهی به خاطر انجام گناهان و دوری از انجام اعمال بد پند می دهد، شگفت زده شوند و یا عَلَم مخالفت بر افراشته سازند، بلکه باید پند گیرند و راه پرهیزگاری را پیشه ی خود نمایند. ادامه ی این آیه گویای این امر است که قوم عاد جانشینان پس از قوم نوح بوده اند که خدای یکتا بر آفرینش آنها افزوده است و از سوی دیگر اینکه حضرت هود ع هم پیامبر تبلیغی پس از حضرت نوح ع بوده است که از میان قوم عاد توسط خداوند به عنوان برادرشان بر انگیخته و به سویشان فرستاده شده است تا هم نکته ی جانشینی قوم نوح را به آنان یادآور شود و هم اینکه بدانان بگوید که راه رستگاری در یاد کردن نعمت های خداوند است و نه ناسپاسی نعمت های او.

    آیه ی 70 اعراف می رساند که قوم عاد هم همانند قوم نوح ع بت پرست بوه اند و لذا به عنوان یک سنت پدری آن را ادامه داده اند و حال که حضرت هود ع آنان را به واسطه ی رسالتش از این امر باز می دارد، می گویند که آیا تو به سوی ما آمده ای که یگانه پرست شویم و الله را بپرستیم و دست از سنت پدرانمان که بت پرستی است برداریم؟ آنان پس از این توجیه غیر منطقی به هود ع میگویند که حال عذابی را که به خاطر بت پرستی به ما می دهی را اگر راست می گویی بر ما واقع کن. یعنی این قوم نه تنها به سخنان و انذارها و اندرزهای هود ع گوش فرا نمی دهند و راه پرهیزگاری را در پیش نمی گیرند بلکه وعده ی عذاب را نیز به خاطر شرک شان باور نمی کنند و به او می گویند در این خصوص به وعده اش به آنان عمل کند اگر راست میگوید که کار آنان یعنی بت پرستی؛ عذاب خدا را برایشان در پی دارد چرا که با آنان اتمام حجت شده است.

    البته باید یادآور شد وقتی سخن از سنت پدران در اینجا به میان می آید مبنی بر اینکه قوم عاد از کفار به رسول الاهی حضرت هود می گویند که بت پرست بودن آنها به سنت پدرانشان بر می گردد؛ این دلیل بر این نیست که هر چه به عقب برگردیم؛ آباء و اجداد آنها همه بت پرست بوده اند؛ بلکه باید این امر را در نظر داشت که این سنت بت پرستی در بین این قوم که از سال آن تنها خدای یکتا آگاه است، پس از رحلت حضرت نوح ع و رو آوردن مردم به غفلت و ... منجر به این فساد روی زمین شده است، زیرا که همه ی کسانی که با حضرت نوح ع در کشتی بودند و از عذاب الاهی بر کفار قوم نوح به اراده ی خداوندی رهایی یافتند؛ همه از مومنین بودند و پس از فرو نشستن عذاب به امر الاهی و پیاده و پخش شدن آنان در زمین؛ این گروه نیز که از دودمان همان نجات یافتگان مومن بودند و در این نقطه از زمین مستقر شده بودند؛ به تدریج از یگانه پرستی دور و بت پرست شدند و .... تمام اینها یعنی اینکه اگر پس از رحلت رسولی از رسولان خدا ، حتا اگر خاتم النبیین ص باشد؛ و در بین مردم از سوی او حجتی نباشد؛ نتیجه اش چیزی جز این نیست و نخواهد بود که مردم رو به ستم به یکدیگر و فساد و علو روی زمین می آورند و به قدرت خود که همه از نعمت های خداست مغرور می شوند و ... که نتیجه اش چیزی جز نابودی قوم ستمگر و آمدن قومی دیگر به جای آن برابر سنت خداوندی نخواهد بود. شایان یادآوری است که البته خدای یکتا برای آن قوم ستمگر پیش از هلاکش؛ منذر و بیم دهنده ای را می فرستد تا بوسیله ی آیات خدا با آنان اتمام حجت کند، حال اگر بیم یافتند که راهنمایی و رستگار می شوند و اگر ایمان نیاوردند و از کرده های بد خود از خدا آمرزش نخواستند و به درگاهش توبه نکردند؛ عذاب خواهند شد. (والله اعلم) . 

    آیه ی 71 اعراف نه تنها به این اشاره دارد که بت پرستی و خواستار وعده ی عذاب خدا شدن باعث واقع شدن پلیدی و خشم از سوی خدا برای مشمولین امر می شود بلکه بت پرستی امری است که هیچ حجت و دلیلی بر آن نیست که بشود در این کار که شرک در پرستش است توجیهی یافت چرا که آنان ساخته ی خود بشرند و علاوه بر آن نام هایشان نیز توسط خو سازندگان شان بر آنها گذاشته شده است. پس این عین گمراهی است که کسی ساخته ی دست خود را که نامی هم برایش گذاشته است بپرستد. بنابراین روسن می شود که خدای یکتا که آفریننده ی هر چیزی و قرار دهنده ی ویژگی هایی در آفریده هاست، هیچ حجت و سلطانی را برای بت پرستی دست کم به خاطر این دلایل قرار نداده و در واقع فرو نفرستاده است و حال هر کس پس از آمدن رسول و آیات و ذکر الاهی، باز بر اساس همان سنت پدران و پیشینیان به صورت تقلید کورکورانه به پیش برود؛ نتیجه اش چیزی جز همان پلیدی و خشم خدا نخواهد بود. والله اعلم. باری؛ این آیه ی کریمه و این بحث می رساند که یکی از دلایل بطلان و بیهودگی بت پرستی این است که خدا نامی برایشان قرار نداده است بلکه این سازندگان آن و حتا پرستندگانشان هستند که این نام ها را برایشان گذاشته اند.

   آیه ی 72 اعراف نتیجه ی این رسالت را می رساند مبنی بر اینکه حضرت هود ع و مومنین با او از خشم خدا رهایی یافتند؛ اما کفار او قوم عاد به واسطه ی اینکه آیات خدا را دروغ شمردند و از گروندگان نشدند، پس خشم خدا آنان را در بر گرفت و دنباله و نسل شان هم قطع و بریده شد. در واقع و به عبارت دیگر، ایمان نیاوردن به آیات الاهیِ ابلاغ شده توسط رسول او و نیز تکذیب آیاتش نه تنها خشم خدا را در پی دارد بلکه باعث می شود در کنار عذاب شدن، نسلِ چنین قومی نیز قطع شود. و نکته ی دیگر اینکه تنها باید به آیات خدا گوش فرا داد و از دروغ شمردن آنها پرهیز نمود و نه کلامی جز آن. چرا که تنها آیات و کلام خدا حق است و نه سخنی جز آن یعنی بر اساس ظن و گمان چیزی را گفتن و یا داوری و باور و ترویج و عمل کردن.



[1]  - برابر آیه ی 59 سوره ی اعراف .

[2] - برابر آیه ی 60 سوره ی اعراف .

[3] - با توجه به آیه ی 61 سوره ی اعراف .






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ