سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 10
کل بازدید : 31321
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


  گفتار دوم : حضرت لوط ع پیامبر الاهی قوم لوط

   1 ) « و لوطاً إذ قال لقومه أتأتون الفاحشة ما سبقکم بها من احد من العالمین. إنکم لتأتون الرجال شهوةً مِن دون النساء ج بل انتم قومٌ‌ مسرفون. و ما کان جواب قومه إلا أن قالوا اخرجوهم مِن قریتکم ص إنهم اُناسً یتطهرون. فانجیناه و اهله إلا امرأته کانت من الغابرین. و اَمطرنا علیهم مطرا ص فانظر کیف کان عاقبة المجرمین.(80-84 اعراف)

الف ) آیات 80-81 اعراف اشاره به رسالت حضرت لوط در بین قومش دارد مبنی بر اینکه او آنان را از کار زشت و فحشای لواط باز می دارد. به عبارت دیگر قوم لوط نخستین کسانی از اقوام بنی آدم بوده اند که به کار فحشا و پلید لواط روی آورده اند و این کار در بین اقوام پیشین وجود نداشته است. به هر جهت حضرت لوط ع قومش را طی رسالتش از این کار ننگ باز می دارد و متوجه این می کند که با زنانشان به طور مشروع معاشرت داشته باشند. در واقع می توان گفت که رسالت حضرت لوط ع این بوده که قومش را از فعل ناپسند لواط یا همان همجنس گرایی؛ باز دارد. چرا که این خود نوعی اسراف روی زمین است و اسراف کنندگان یعنی قومی که با این کارشان فساد روی زمین می کنند و در پی سامان امور روی زمین نیستند[1].

ب ) آیه 82 اعراف به واکنش قومش به رسالت حضرت لوط ع اشاره دارد مبنی بر اینکه اولنْ آنان آن حضرت و پیروانش را تهدید به بیرون کردن از شهر و یا دیارشان می کنند و دوم و در عین حال اینکه آنان به پاک بودن آن حضرت و کسانش از مومنین اذعان دارند چرا که اهل آن کار زشت نبودند.

پ ) آیه های 83-84 اعراف به سرانجام این قوم که فحشای لواط را پیشه ی خود کرده بودند و به رسالت حضرت لوط ع ایمان نیاورده بودند اشاره دارد مبنی بر اینکه آنها مشمول عذاب الاهی از نوع بارش سخت سنگ از آسمان شدند؛ و حتی همسر آن حضرت را نیز این عذاب در بر گرفت چرا که هم عقیده با لواط کاران و در واقع مجرمین و گناهکاران بود. و البته در این بینْ تنها این حضرت لوط و مومنین همراه او از کسانش و دیگر مومنان بودند که از عذاب الاهی رهایی یافتند. حال برای پی بردن به کم و کیف امر و سر انجام این قوم باید دیگر آیات در این زمینه را نیز مورد تدقیق و تحقیق قرار داد. انشاءالله به یاری خدای یکتا. نتیجه اینکه برابر آیه ی 84 اعراف روشن می شود که لواط در زمره ی جرم هاست و عاقبت مجرمی اینگونه و آلوده به این فحشا از سوی خداوند همانطور که مرتبط با سرانجام قوم لوط گذشت؛ عذاب سخت او می باشد.

2 ) « کذبت قوم لوط المرسلین. إذ قال لهم اخوهم لوطٌ ألا تتقون. إنی لکم رسولٌ امین. فاتقوا الله و اطیعون. و ما اسئلکم علیه من اجر ص إن اجری إلا علی رب العالمین. أتأتون الذکران من العالمین. و تذرون ما خلق لکم ربکم من ازواجکم ج بل انتم قومٌ عادون. قالوا لئن لم تنته یا لوط لتکونن من المخرجین. قال انی لعملکم من القالین. رب نجنی و اهلی مما یعملون. فنجیناه و اهله اجمعین. الا عجوزا فی الغابرین. ثم دمرنا الاخرین. وامطرنا علیهم مطرا ٌ فساء مطر المنذرین. ان فی ذالک لأیة ص و ما کان اکثرهم مؤمنین. و ان ربک لهو العزیز الرحیم. (160-175 شعراء) » .      

الف) آیه ی 160 شعراء اشاره به این امر دارد که قوم لوط هم رسولان خدا را تکذیب کردند و این یعنی گناهی بزرگ برای کسانی که فرستاده ی خدا بر آنان آمده و آیاتش را برایشان می خواند تا از تاریکی به سور نور بیرون روند و ...

ب ) آیات 161-164 شعراء که به رسالت حضرت لوط ع، آن هم در طول رسالت رسولان پیشین مرتبط با اقوامشان و نیز رسولانشان اشاره دارد که ضمن اینکه آن حضرت قوم خود را به پرهیزگاری دعوت می کند، بدانان نیز می گوید که او فرستاده ی امین و درستکار خدا برایشان است که از جانب خدا این رسالت را مرتبط با آنان پیدا کرده و بدان توفیق یافته است ؛ پس تقوای الاهی داشته باشند و فرمانش را ببرند و البته بدانند که او بابت انجام رسالتش مزدی از آنان نمی خواهد و کافی است با کمی اندیشه و خردورزی این کار را حمل بر صحت رسالت الاهی او بنمایند و بدانند که مزد کارش نه تنها با خداست، بلکه کسی که بابت کاری و رسالتی الاهی از کسی مزد و پاداشی نخواهد پس ادعای رسالتش از سوی خدا برایشان درست خواهد بود. رسول امین خدا بودن و بابت رسالتْ مزدی نخواستن؛ از صفات و بیان رسولان پیش از حضرت لوط ع نیز بوده است که شرح آن گذشت و البته که تا نزول قرآن این از جمله رسالت الاهی رسولانش بوده که انشاءالله در جای خود مورد بحث واقع خواهد شد.   البته لازم به یادآوری است که وحی آیات الاهی به حضرت محمد ص پایان پذیرفته است. و مومنین فقط باید آیات خدا را که همه در قرآن کریم است را به گوش دیگران برسانند و خود هم بدان عامل باشند بدون اینکه از کسی بابت این کار مزدی بخواهند بلکه باید پاداش کارشان را بر خدا بدانند. پس تا اینجا روشن می شود که رسالت حضرت لوط ع این بوده که قوم تبهکارش را بر اساس رسالت و امانتداری اش به تقوای الاهی و فرمان بردن از خویش بدون درخواست هیچ مزدی فرا بخواند تا بلکه قومش دست از فحشای لواط بردارند.

پ ) آیات 165-166 شعرا گویای این امر است که آن حضرت به قومش می گوید و طی رسالتش یادآور می شود که آیا شما لواط با ذکور و مردان را انجام می دهید و زنان را که پروردگارتان به عنوان همسر برایتان آفریده تا به طور مشروع با آنان آمیزش نمایید رها می کنید؟ بعد ادامه می دهد براستی که شما متعدی از امر خدا هستید. در واقع عمل لواط یک نوع تعدی از امر خدا به حساب می آید.

   پس روشن می شود که حضرت لوط ع قومش را که به لواط روی آورده بودند را از این کار نهی و به امر مشروع ازدواج و هم بستری با همسرانشان از زنان امر کرده است چرا که لواط نوعی از فحشا است.

 ت ) آیات 167-168 شعراء باز به ادامه ی گفت و شنود لوط ع و قومش اشاره دارد که قوم لوط به او می گویند اگر باز آنان را از کارشان نهی کند از شهر بیرونش می کنند؛ و لوط ع پاسخ می دهد که وی دشمنِ کار پلیدِ آنان است. یعنی آن حضرت بر رسالت الاهی و ایمان خود در این راه باقی می ماند و به اصطلاح کنار نمی کشد تا بلکه آن قوم آلوده به کار پلید لواط را با ابلاغ رسالتش از این کار باز دارد و به لطف حضرت حق به راه راست راهنمایی نماید تا از مومنین و کنندگان کارهای شایسته شوند و تقوای الاهی داشته باشند و از عذاب الاهی به دور بمانند.

ث ) آیه ی 169 شعراء گویای این امر است که در این جا دیگر حضرت لوط ع از خدا خواسته که او را از دست این قومِ کننده ی عمل زشت لواط نجات دهد. و این بدان معناست که در کارها باید از خدا حوائج و نیازها را خواست و او را در همه حال اعم از سختی و آسانی خواند که نجات بخشی و اجابت کننده ای جز او نیست. و مورد دیگر اینکه این آیه می رساند که این رسول الاهی از پروردگار خود درخواست رهایی و نجات خویش و کسانش را از دست قومش   نموده است همانگونه که حضرت نوح ع از خدا این خواسته را داشت و بدان رسید. یعنی با رهایی این رسولان و مومنینِ همراه آنان به لطف خداوندی؛ اقوام کافر آنان همه طی عذاب الاهی به هلاکت رسیدند و نابود شدند. یعنی تا زمانی که پیامبران الاهی در میان آنان بوده اند؛ از عذاب خداوند نیز به خاطر ستمکاری بر خودشان ایمن بوده اند. ولله اعلم.

جیم ) آیات 170-172 شعراء می رساند که خدای یکتا دعای آن حضرت را اجابت کرد و او را و بلکه اهل او را هم که از مومنین بودند همه را به جز پیرزنی ( همسر حضرت لوط ع) رهایی بخشید و از سوی دیگر ما بقی آن مردم مبتلا به فحشای لواط را با بارش باران سنگ مورد عذاب سخت خود قرار داد.

 چ ) خداوند یگانه سپس همانند آیات 121، 139 و 158 همین سوره یعنی شعراء در آیه ی 174 می فرماید که همانا در این رسالت و این عذابِ قوم لوط به خاطر عمل فحشای لواط و گوش ندادن به آیات خدا و تکذیب پیامبرشان حضرت لوط؛ نشانه هایی برای مردم است تا از آن پند گیرند و از این عمل زشت دوری نمایند و به آیات خدا ایمان آورند؛ اما چه می شود که بیشتر مردم ایمان نمی آورند.

ح ) به هر جهت همانطور که در بخش های قبلی و پیرامون رسالت پیامبران الاهی؛ حضرت نوح، هود و صالح ع گذشت؛ خداوند یکتا در آیه ی 175شعراء فرموده است که او " عزیز و رحیم " است .و بنابراین هر کس که همچون قوم کافر لوط به گناه لواط روی آورد و رسالت رسولش را تکذیب کند و منکر آیات و وعده ی عذابش شود؛ عزیز بودنش که همان عذابش بر اساس اقتدارش باشد او یا آن قوم را در بر می گیرد چرا که این امر، فساد روی زمین و به عنوان گناه کبیره است. و در غیر این صورت اگر کسی یا قومی به آیات خدا و رسولانش ایمان آورد و کار شایسته کند و تقوای الاهی داشته باشد؛ مشمول رحیم بودن او می شود و نجات می یابد. همانگونه که حضرت لوط و اهلش و مومنین همراه او از عذاب الاهی بر قوم لوط به لحاظ عمل ناشایست لواط به مهربانی و رحیم بودن خدا رهایی یافتند.



[1] - آیات 151-152 شعراء .






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ