سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 19
کل بازدید : 31326
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


گفتار دوم : داستان رسالت حضرت یوسف ع

1 ) باید یادآور شد که برابر آیه ی سوم سوره ی یوسف، خدای یکتا به پیامبر خاتم ص می فرماید که بواسطه ی وحی ؛ دارد داستان حضرت یوسف را که بهترین داستانها در قرآن کریم است را برای او بیان می فرماید در حالی که پیش از این از آن آگاه نبوده است: « نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِینَ (3 یوسف) » .    

2 ) خداوند یکتا، داستان این رسول خود را طی این " وحی " به پیامبر مکرم اسلام ص ، از خواب وی یعنی حضرت یوسف ع که برای پدرش بازگو می نماید که در خواب دیده که یازده ستاره به همراه خورشید و ماه بر او سجده می کنند؛ شروع نموده است: « إِذْ قَالَ یُوسُفُ لأبِیهِ یَا أَبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ (4 یوسف)» .  

3 ) و اینگونه ادامه میدهد که پدر او یعنی حضرت یعقوب ع به فرزندش یعنی حضرت یوسف ع می گوید که پسرم؛ خواب خود را برای برادرانت مگو چرا که در مورد تو نیرنگ می کنند و این کید از کارهای شیطان است که بنی آدم را به این کار یعنی " کید " و نیرنگ به کار بستن علیه یکدیگر وا دارد چرا که او برای انسان دشمن آشکاری است: «  قَالَ یَا بُنَیَّ لا تَقْصُصْ رُؤْیَاکَ عَلَى إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُوا لَکَ کَیْدًا إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلإنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ (5 یوسف)» .  

   پس روشن می شود که نخستین سفارش یا واکنش حضرت یعقوب ع بعد از شنیدن خواب فرزندش حضرت یوسف ع این بوده که به وی یادآور می شود یا یاد می دهد که خوابش را برای برادرانش که نزدیکترین کسان به او و همبازی هایش در این سن هستند نگوید چرا که تا زمانی که این راز سر به مهر و میان پدر و پسر و در واقع بین آن دو باقی مانده از هر گونه گزندی برایشان به دور است.

4 ) بعد آن حضرت یعنی یعقوب ع با یقین کامل به فرزند می گوید که از این خواب بر می آید که خدای یکتا تو را بر گزیده و تاویل احادیث می آموزد و اینکه نعمتش را بر تو و آل یعقوب تمام می کند ، همانگونه که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق این نعمت را تمام کرد که همانا خداوند؛ دانای درستگردار است: « وَکَذَلِکَ یَجْتَبِیکَ رَبُّکَ وَیُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْوِیلِ الأحَادِیثِ وَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَعَلَى آلِ یَعْقُوبَ کَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَیْکَ مِنْ قَبْلُ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّکَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (6 یوسف)» .

   مکمل توضیح آیه ی قبل اینکه دومین مطلبی که حضرت یعقوب به فرزندش حضرت یوسف یادآور می شود این است که او به واسطه ی نعمت الاهی در زمره ی برگزیدگان الاهی است به نحوی که خدای یکتا به او دانش تاویل احادیث را می آموزد و ... از این جاست که برای پدر و پسر روشن می شود که یوسف از برگزیدگان خداوند است که اراده ی او به چنین امری تعلق گرفته است؛ امری که مومنین نیز باید به این رسول و رسالت او ایمان کامل داشته باشند.

   اما نکته ی دیگر اینکه وقتی حضرت یعقوب ع چنین تعبیری از خواب فرزندش دارد؛ می توان اذعان کرد که اشاره به آموختن دانش تاویل احادیث از سوی خدا به فرزندش یوسف؛ ریشه در این دارد که این خدای یکتاست که این " دانش " را به حضرت یعقوب ع عطا کرده بوده است که این چنین تعبیری از این خواب دارد و آن را برای فرزندش بیان فرموده است.

5 ) خداوند یکتا پس از یادآوری این نکته که هر لحظه در داستان حضرت یوسف و برادرانش ، نشانه هایی برای سائلین یعنی سؤال کنندگان است[1] : « لَقَدْ کَانَ فِی یُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آیَاتٌ لِلسَّائِلِینَ (7 یوسف)»؛ در ادامه به اقدام برادران یوسف می پردازد مبنی بر اینکه آنان به نوعی در پی حذف یوسف بر می آیند، که پس از طرح برنامه ها و  رد و بدل کردن نقشه هایی میان خودشان و در امتداد آن با قانع کردن پدر یعنی حضرت یعقوب ع، بالاخره او را به صحرا می برند و در چاهی می افکنند و سپس با آوردن پیراهن خونین او به پدر میگویند که در اثر غفلت شان؛ گرگ یوسف راکه نزد اثاثیه شان تنها بوده خورده است[2].

    در واقع برادران یوسف، علیه او کید کردند. یعنی آنچه که در آیه ی 5 همین سوره یوسف) از آن ذکر به میان آمده است.

پرسش

    هم اکنون شاید این پرسش پیش بیاید که چرا برادران یوسف ع علیه او متفق القول و متحد شدند تا با بکار بستن کید و دسیسه، او را با کشتن و در نهایت البته با به چاه افکندن، از چشم پدر دور کنند و پس از آن به زعم خود از صالحین شوند؟ آیا باید فرض را بر این گذاشت که یعقوب و یوسف؛ یعنی پدر و پسر از آن خواب برای کسی یا کسانی دیگر که محرم خود می دانسته اند گفته اند ؟ و یا عهد خود را مبنی بر نگفتن این راز و خواب فراموش کرده اند؟ آیا هنگام بازگو کردن آن خواب توسط یوسف برای پدر یعنی یعقوب ع[3]؛ کسی در خفا بوده و سخن آنان را شنیده و برای دیگران نقل کرده به نحوی که موجب این فکر و عمل نامشروع شده ؟ و آیا .... ؟

پاسخ

   به طور خیلی فشرده و گذرا، اگر نگاهی ژرف به آیه ی 8 این سوره یعنی یوسف داشته باشیم؛ آنگاه پاسخ این پرسش را خواهیم یافت، مبنی بر اینکه آنچه که باعث شده تا برادران یوسف ع علیه او به پا خیزند و با دسیسه از پدر جدا کرده و ... به چاه بیندازند، همه و همه به خاطر این بوده که پس از بیان آن خواب و تعبیرش و اینکه یوسف ع از برگزیدگان خداست؛ یعقوب ع او را بیشتر از برادرانش مورد مهربانی و ابراز دوستی قرار می داده است و همین تفاوت در ابراز دوستی نسبت به فرزندان باعث عملی شدن کید شیطان توسط برادران یوسف علیه او شده است و ... جان کلام اینکه روشن می شود که پاسخ این پرسش را تنها و تنها باید در کلام الهی یافت و نه کلامی جز آن: « إِذْ قَالُوا لَیُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِینَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ (8 یوسف)» .  

نتیجه گیری این پرسش و پاسخ

    نتیجه اینکه هیچ کس از پدر و مادر حق ندارد بین فرزندان خود به لحاظ محبت داشتن، فرق و تفاوت بگذارد چرا که این کار همانطور که مرتبط با حضرت یوسف گذشت و کینه و واکنش منفی برادرانش را با وسوسه ی شیطان در پی داشت؛ همانند دیگر امور، آن هم برابر سنت الاهی آثار و تبعات خود را دارد و باعث اختلاف و نزاع بین فرزندان می شود و ... به عبارت دیگر دانش نداشتن نسبت به چیزی مانع از تبعات و عواقب آن به هنگام انجام و تحققش نمی شود. برای نمونه اگر کسی غذایی فاسد یا غیر قابل مصرف را نادانسته بخورد از تبعاتش این است که مسموم می شود و باید به طریق مقتضی مداوا شود و ... تمام این ها به " سنت الاهی " در امور بر می گردد. البته که دانسته کاری بد را انجام دادن و دچار عواقب آن شدن؛ نه تنها توجیهی ندارد بلکه شایسته ی سرزنش نیز هست. به هر جهت امور آفرینش همه تابع سنت الاهی و اسباب و علل و مبتنی بر " دانش " هستند و در پایان به سوی او باز میگردند[4]. به هر جهت همانطور که در پایان آیه ی شماره 8 یوسف آمده؛ باید دانست که فرق گذاشتن میان فرزندان به ویژه در خصوص مهرورزی و مهربانی کردن؛ عین " گمراهی روشن " است، که نوعی از گمراهی است که از خدا در قرائت سوره ی حمد در نماز و یا غیر آن می خوانیم که خدایا ما را به راه کسانی که بر آنان خشم گرفتی و نیز به اراه گمراهان راهنمایی نکن؛ بلکه به راه راست هدایت کن. پس باید به طور یکسان نسبت به فرزندان محبت کرد، در غیر اینصورت در جهت گمراهی روشن گام برداشته شده است که از تبعاتش مواردی ذکر شد.



[1] - که به نمونه ای از این نشانه در بند آخر شماره ی 4 اشاره شد مبنی بر اینکه تعبیر خواب حضرت یوسف ع توسط حضرت یعقوب به دانشی بود که خدای یکتا به پدر آن حضرت عطا کرده بود. امری که به تحقق پیوسته و در آیات بعد این سوره از آن یاد شده است و تمام اینها بر می گردد به اینکه اگر کسی از علم عطا شده ی خداوندی برخوردار شود، در واقع مورد فضل و رحمت او قرار گرفته است و این است تفاوت برخی از بندگان خدا نسبت به برخی دیگر و ... که می توانند بر دیگران به نحوی از این بابت ولایت داشته باشند. والله اعلم .

[2] - آیات 8 – 18 سوره ی یوسف .

[3] - آیه ی 4 سوره ی یوسف.

[4] - اما در اینجا و به عنوان نمونه ای دیگر، پی برده می شود که بر اساس آیه ی 7 این سوره یعنی یوسف؛ چگونه در داستان یوسف و برادرانش برای سوال کنندگان هر لحظه نشانه هایی است. آری آیه ی 8 یوسف نشانه ی این است که پدران و مادران، هر چند دارای فرزندان متقی و صالح باشند؛ اما نباید بین آنها در امور اعم از ابراز دوستی و ... تفاوت قائل شوند چرا که خواسته یا ناخواسته این کارشان تبعات منفی خود را خواهد داشت همانگونه که مرتبط با حضرت یوسف ع و پدرش یعقوب ع و برادرانش که شرحش ان شاءالله خواهد گذشت اینگونه بود.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ