6 ) « وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ ?83? إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ?84? إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ ?85? أَئِفْکًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِیدُونَ ?86? فَمَا ظَنُّکُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ?87? فَنَظَرَ نَظْرَةً فِی النُّجُومِ ?88? فَقَالَ إِنِّی سَقِیمٌ ?89? فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِینَ ?90? فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ ?91? مَا لَکُمْ لَا تَنْطِقُونَ ?92? فَرَاغَ عَلَیْهِمْ ضَرْبًا بِالْیَمِینِ ?93? فَأَقْبَلُوا إِلَیْهِ یَزِفُّونَ ?94? قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ ?95? وَاللَّهُ خَلَقَکُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ ?96? قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْیَانًا فَأَلْقُوهُ فِی الْجَحِیمِ ?97? فَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِینَ ?98? وَقَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّی سَیَهْدِینِ ?99? رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ ?100? فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِیمٍ ?101? فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ ?102? فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ ?103?وَنَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ ?104? قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ?105? إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِینُ ?106? وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ ?107? وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ?108? سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ ?109? کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ?110? إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ?111? وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ ?112? وَ بَارَکْنَا عَلَیْهِ وَ عَلَى إِسْحَاقَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِینٌ ?113? . » ( سوره ی صافات ) .
الف ) آیه ی 83 صافات که خدای یکتا با توجه به آیات 75-82 همین سوره که مرتبط با داستان نبوت حضرت نوح ع است ؛ حضرت ابراهیم ع را از شیعیان و پیروان آن حضرت یعنی نوح ع ذکر کرده است و شیعه یعنی کسی که به تمام معنا به عنوان رهرو، پیرو راهبر خود در اخلاص و ایمان و تقوا و صالح بودن و ... هر آنچه که خدا بدان دستور داده است می باشد.
ب ) آیات 84-87 صافات همانطور که گذشت به رسالت حضرت ابراهیم ع از سرِ اخلاص و پاکیزه دلی با عنایت الاهی اشاره دارد مبنی بر اینکه پدر و قومش را از بت پرستی بر حذر می داشت و به یکتا پرستی فرا می خواند.
پ ) آیات 88-93 صافات به شرحی دیگر به برخورد آن حضرت با بت های بتکده ی قومش پرداخته است مبنی بر اینکه با نگاه کردن به ستارگان به قوم خود می گوید که بیمار است، پس با آنان بیرون نمی رود و سپس وارد بتکده می شود و از بتان می پرسد که آیا غذا نمی خورید؟ چرا سخن نمی گویید؟ سپس محکم بر بت ها ضربه زد و در واقع آنها را فرو ریخت و در هم شکست. آنچه از آیات 91-92 مذکور بر می آید اینکه این دو خود باز دلیلی است بر اینکه خدای یکتا هیچ " حجتی " در بت پرستی حتا خوردن غذا یا سخن گفتن قرار نداده است و لذا از این جهت است که خداوند فرموده که " بت پرستی " « گمراهی » روشن است.
ت ) آیات 94-96 صافات به واکنش قوم ابراهیم به این عملش یعنی در هم ریختن بت ها و نیز پاسخ ابراهیم ع اشاره دارد دال بر اینکه او در جواب قومش گفت که آیا شما آنچه را که به دست خود می تراشید می پرستید؟ سپس می افزاید و بدانان می گوید: در حالی که خدای یکتا " الله " شما و آنچه را که انجام میدهید[1]؛ آفریده است.
ث ) آیات 97-98 صافات به تصمیم قوم ابراهیم برای برخورد با آن حضرت اشاره دارد مبنی بر اینکه آنان گفتند ابراهیم را در آتش بیندازید. و منظور همان تهیه نمودن بنیانی از آتش است که در آیات پیشین مرتبط با این بحث مطالبی آمد که خدای یکتا آن آتش فراهم شده بدین منظور توسط بت پرستان را بر حضرت ابراهیم ع سرد و سلامت نمود و به عبارت دیگر، آن آتش به فرمان خدا بر آن حضرت سرد و سلامت گردید. در واقع این قوم به جای خردورزی روی استدلال های ناشی از رسالت حضرت ابراهیم ع برای دست برداشتن از شرک و بت پرستی و رو آوردن به یکتاپرستی، باز بر سنت باطل خود تاکید و تکیه کردند و به جای آن تصمیم گرفتند که ابراهیم ع را در آتش بیندازند تا بسوزد و ... با این هدف خام و خیال باطل که خدایان خود از بت ها را یاری کنند.
ج ) آیه ی 99 صافات بیانگر این است که آن حضرت پس از عنایت الاهی که همانا سرد و سلامت نمودن آتش بر او بود که از آن رهایی یافت؛ به قومش و پدرش گفت که من به سوی " پروردگارم " که یکتا و آفریننده ی همه چیز و پروردگار جهانیان و رهایی دهنده ی من از تصمیم و عمل شما یعنی آتش و ... است می روم که به زودی راهنمایی ام کند. در واقع باید ایمان داشت که تنها هدایت خداست که هدایت است و جز او راهنما و هدایت گری به راه راست نیست.
چ ) آیه ی 100 صافات به درخواست و دعای حضرت ابراهیم ع از خداوند یکتا اشاره دارد که از او می خواهد که فرزندی شایسته به او عطا کند.
ح ) آیه ی 101 صافات گویای این امر است که خدای یکتا می فرماید که ما هم دعای او را اجابت کردیم و به او نوید فرزند بردباری را دادیم. که همانا حضرت اسماعیل ع باشد. والله اعلم.
خ ) آیات 102-106 صافات به سر بلند بیرون آمدن حضرت ابراهیم ع از آزمایش الاهی مبنی بر ذبح فرزندش اسماعیل اشاره دارد و این جاست که بردباری آن فرزندِ مژده داده شده به او در آیه ی 101 مذکور روشن می شود که وقتی پدر یعنی حضرت ابراهیم ع به او خوابش را که ذبح فرزند باشد میگوید؛ او پاسخ میدهد که ای پدر، آنچه را که به آن ماموری انجام بده که اگر خدا بخواهد مرا از شکیبایان خواهی یافت و لذا چون حضرت ابراهیم ع بهمراهی فرزندش از این آزمایش سر بلند بیرون می آید به وی می گوید که خوابت درست بود و تو ماموریت خود را انجام دادی. فلذا اینجاست که او از طرف خدا پاداش نیکوکاران را میگیرد.
د ) آیات 107-108 صافات به این امر اشاره دارد که خدای یکتا به جای آن یعنی ذبح حضرت اسماعیل؛ ذبحی بزرگ را فدا ساخت و حتا آن را در آیندگان باقی گذاشت. به عبارت دیگر این ذبح باید انجام می گرفت که پس از موفقیت حضرت ابراهیم ع از آن آزمایش؛ خدای یکتا برای تحقق آن، ذبح بزرگ را برایش قرار داد و برای دیگران هم از همگنان و آیندگان واگذارد تا انجامش دهند. حال اینکه این ذبح و این رسم ذبح کردن توسط دیگران چیست؛ مقوله ای است که انشاءالله در مباحث آتی بدان پرداخته خواهد شد.
ذ ) آیات 109-111 صافات به سلام الاهی بر ابراهیم ع اشاره دارد و اینکه او پاداش محسن بودن و نیکوکاری اش را از خدا گرفت. در آیه ی 111 هم می فرماید که آن حضرت از مومنین بوده است. یعنی از مشرکین نبوده است.
ر ) آیه ی 112 صافات باز به این امر اشاره دارد که از جمله عنایات او در پاداش دادن به حضرت ابراهیم ع که از نیکوکاران و گروندگان بوده این است که به وی مژده ی فرزند دیگری به نام " اسحاق " که پیامبری از شایسنگان است را داده است.[2]
خداوند یکتا در این آیه می فرماید که به ابراهیم ع و نیز اسحاق ع برکت و فزونی دادیم. که برخی از نسل و دودمان شان از نیکوکاران و برخی هم دانسته از ستمکاران بودند و این بدان معناست که هر کس بار خود را بر می دارد و لذا با آمدن هدایت الاهی باید از نیکوکاران بود همانگونه که حضرت ابراهیم ع در راه خدا با بت پرستی مبارزه کرد و پاداشش را گرفت. آخرت که جای خود دارد.
7 ) « وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَبِیًّا ?41? إِذْ قَالَ لأبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لا یَسْمَعُ وَلا یُبْصِرُ وَلا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئًا ?42? یَا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءَنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِرَاطًا سَوِیًّا ?43? یَا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا ?44? یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَکُونَ لِلشَّیْطَانِ وَلِیًّا ?45? قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یَا إِبْرَاهِیمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لأرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیًّا ?46? قَالَ سَلامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیًّا ?47? وَأَعْتَزِلُکُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّی عَسَى أَلا أَکُونَ بِدُعَاءِ رَبِّی شَقِیًّا ?48? فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلا جَعَلْنَا نَبِیًّا ?49? وَوَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا ?50? . » ( سوره ی مریم ) .
الف) آیه ی 41 مریم خطاب به رسول گرامی اسلام ص و مرتبط با داستان نبوت حضرت ابراهیم ع است که به وی می فرماید که آن پیامبر اولواالعزم ع که از راستگویان و درستکاران بود را در کتاب قرآن یاد کند.
ب ) آیات 42-48 مریم به شرح و بیان چرایی این خطاب و یادآوری اشاره دارد مبنی بر اینکه او پدرش را که از مشرکین بود، از بت پرستی با آوردن دلایلی روشن همچون اینکه چرا تو چیزی را می پرستی که نه می شنود و نه توانایی دیدن یا بی نیاز کردنت را در قبال چیزی که از آنها بخواهی دارد؟ منع و اضافه می نماید که تمام این نهی ها به خاطر دانشی است که خدا به او عطا کرده اما به وی یعنی پدرش داده نشده است.[3]
به هر جهت آن حضرت به پدرش می گوید که هدایت شدنش به راه راست در گرو و مشروط به پیروی او می باشد. آن حضرت سپس از پدرش می خواهد که شیطان را که نافرمانی خدا را کرده نپرستد[4]، چرا که نه تنها اگر خشم خدا بیاید از دست شیطان و آن بت ها کاری ساخته نیست بلکه در آن سرا هم از یاران شیطان در دوزخ خواهد بود.
آیه ی 46 مریم به پاسخ و واکنش پدر ابراهیم ع اشاره دارد دال بر اینکه به او می گوید که آیا تو نسبت به خدایان من بی عقیده و بی رغبت شده ای؟ سپس او را تهدید به سنگسار شدن و راندن از خود در صورت دست بر نداشتن از مبارزه با بت پرستی خویش و قومش می کند. خلاصه اینکه حضرت ابراهیم ع ضمن فرستادن درود و سلام بر پدرش و درخواست سلامتی برای او ، به وی می گوید که به زودی برای تو از پروردگارم آمرزش خواهم خواست که همانا او در حق من ( ابراهیم ) لطف زیاد دارد[5]. پس از آن به قومش می گوید که من از شما و خدایانتان دوری می کنم و خدای یکتا را می خوانم که وقتی او را بخوانم مرا محروم و ناامید نمی گرداند.
پ ) آیه های 49 و 50 مریم به نتیجه ی کار ابراهیم ع که در آیه ی 48 مریم ذکر شد اشاره دارد که وقتی او بت پرستان که پدر و قومش باشند و بت های مورد پرستش آنان را ترک کرد و به عبارتی دیگر وقتی به حرفش در آیه ی 48 مذکور ، برابر آیه ی 49 یعنی همین آیه عمل کرد؛ لذا خداوند پاداش این کارش را داد و آن این بود که به وی اسحاق و یعقوب را ضمن مژده از پیش؛ بخشید و از پیامبران قرارشان داد و برابر آیه 50 مریم آنان را علاوه بر این ها مورد رحمتش قرار داد و آوازه شان را جهانی کرد.
البته در خصوص مورد اخیر باید به آیات 83-84 شعراء اشاره کرد که او یعنی حضرت ابراهیم ع فرزند شایسته و مشهور شدن را از خدای یکتا خواسته بود.
برآیند این آیات از سوره ی فرخنده ی مریم اینکه:
1 – حضرت ابراهیم ع در این آیات اغلب پدرش را مخاطب قرار داده تا دست از بت پرستی بردارد و یکتا پرست شود. به عبارت دیگر اینکه حضرت ابراهیم ع؛ دعوت به یکتا پرستی و دوری از بت پرستی را نخست از پدرش و سپس از قومش آغاز کرد.
2 – اینکه خدای یکتا پس از ترک بت ها و بت پرستان، اسحاق و یعقوب را به او بخشیده و آنان را مورد رحمتش قرار داده و شهرتشان را عالم گیر کرده است.
8 ) « وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الأصْنَامَ ?35? رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ?36? رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ ?37? رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَمَا یَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ فِی الأرْضِ وَلا فِی السَّمَاءِ ?38?. » (سوره ی ابراهیم ) .
این آیات کریمه به راز و نیاز حضرت ابراهیم ع با پروردگار جهانیان در باره ی شهر مکه ، خویشتن، فرزندانش و مردم اشاره دارد و اینکه هیچ چیز از خدا پنهان نیست و نمی باشد.
این موردِ اخیر مقوله ای است که مومنین باید چراغ راه خود قرار دهند و هیچ کس چنین نپندارد که اگر چیزی را از مردم پنهان کرد؛ پس همانا از خداوند هم پنهان است. به هر جهت هر کس باید بداند نتیجه ی اعمال آدمی اعم از خوب و بد یا پیدا و پنهان، به همین آگاه بودن خداوند به همان اعمال آشکار و پنهان و حتا آنچه که در درون سینه هاست بر می گردد. پس باید ایمان استوار آورد.
[1] - منظور تراشیدن و پرداختن بت هاست.
[2] - آری؛ و تمام این پاداش ها همانطور که خدای یکتا فرموده به خاطر نیکوکاری آن حضرت و مومن بودنش به خدای یکتا و گام برداشتن در راه او و بیرون آمدن از آزمایش الاهی و ... بوده است.
[3] - پس روشن می شود که گام برداشتن در راه خدا اگر بر پایه ی حکمت و فرزانگی و آوردن حجت و دلیل باشد ، نیازمند عطا شدن دانش آن از سوی خداوند یگانه است که حضرت ابراهیم ع بدان اشاره و اذعان دارد.
[4] - و این بدان معناست که سوق دادن مردم به سوی بت پرستی؛ از اعمال و اوامر شیطان است و لذا هر کس از این امر پیروی کند و بت پرستی را پیشه ی خود نماید، جز این نیست که پیروی شیطان را کرده است که عاقبتش چیزی جز خشم خدا نخواهد بود و اما خدای یکتا پیش از هر گونه عذابی؛ رسولانش را همچون حضرت ابراهیم ع می فرستد تا با آنان بواسطه ی آیاتش اتمام حجت نماید و ... ؛ امری که خداوند یگانه در آیه ی 90 سوره ی مائده بدان اشاره و آن را یادآوری کرده است : « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. »
[5] - البته باید دانست که حضرت ابراهیم ع؛ گفتارش مبنی بر آمرزش خواستن از خدای آمرزنده برای پدرش که به او وعده داده بود را عملی نمود و از او برایش آمرزش خواست؛ ( 86 شعراء ) .اما پدرش چون راه شرک و بت پرستی را همچنان برگزید و ادامه داد پس به عنوان دشمن خدا تلقی گردید و بنابراین از پدرش بیزاری جست و او را ترک گفت . و این بدان معناست که همانطور که خداوند فرموده باید ایمان داشت که نه تنها هر گناهی غیر از شرک در صورت آمرزش خواستن از خدا و توبه به درگاهش آمرزیده می شود: « إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَ?لِکَ لِمَنْ یَشَاءُ ? وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى? إِثْمًا عَظِیمًا. » ( 48 نساء ) // « إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا . » ( 116 نساء ) .؛ چرا که همانطور که از بخش اخیر هر یک از این آیات بر می آید نتیجه ی شرک به خدا چیزی جز افترا به عنوان گناه بزرگ و نیز گمراهی دور نخواهد بود؛ بلکه به عنوان یک مومن باید بدانیم که مجاز نیستیم که برای مشرکین از خداوند آمرزش بخواهیم، حتا اگر از نزدیکان باشند، همانطور که مرتبط با پدر حضرت ابراهیم ع اینگونه بود : « مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ?113? وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لأبِیهِ إِلا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لأوَّاهٌ حَلِیمٌ ?114? وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى یُبَیِّنَ لَهُمْ مَا یَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ?115?. » ( سوره ی توبه ) .