گفتار سوم :
انسان، بشر، آدم، بنی آدم.
در این گفتار، همانگونه که از عنوان آن پیداست به اصطلاحات فوق پرداخته خواهد شد. چرا که این واژه ها مرتبط با این موجود یعنی جانشین خدا روی زمین در قرآن به کار رفته است. حال هدف این است که با توجه به آیات قرآن کریم به لطف خداوند یگانه ی دانا دانسته شود که معانی این ها چیست و انشاءالله که به لطف حضرتش راهگشا برای همگان باشد. و البته که این موارد مستند به آیات قرآن گفته می شود آن هم از آن جهت که در قرآن بدانها پرداخته شده است.
الف) انسان
برابر آیات قرآن کریم که به برخی از آنها نیز اشاره شد؛ « انسان »، یعنی موجودی که این واژة به چند و چون و یا به عبارتی به کم و کیف و ماده ی آفرینش او اشاره دارد.
« و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حمإ مسنون. ( 26 حجر ) ». این آیه ی کریمه می رساند که انسان از گل و لای سالخورده ی دگرگون پذیر آفریده شده است. یعنی ماده ی اولیه ی آفرینش او، گِل بوده است.
« انا خلقنا الانسان من نطفة امشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا. ( 2 انسان ) » . این آیه ی کریمه نیز به چند و چون ماده ی آفرینش انسان اشاره دارد. اینکه او یعنی خدای یکتای توانا انسان را آفریده و برایش گوش و چشم قرار داده است. که البته در جایی دیگر به اعضایی دیگر نیز همچون زبان و دو لب[1] و ... اشاره شده است: « والله اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شیئا[2] و جعل لکم السمع و الابصار و الافئدة لعلکم تشکرون ( 78 نحل ) » . حال اینکه چرا در آیه ی مذکور یعنی 2 انسان سخن از قرار دادن گوش و چشم و در آیات اخیر الذکر سخن از قرار دادن لب و دل به میان آمده است؛ خود بحث مفصلی است که مجالی دیگر می طلبد، اما آنچه به اشاره می توان گفت اینکه؛ گوش و چشم برای شنیدن و دیدن حق است تا بدان وسیله حق شناخته و بدان پی برده شود و لب ها برای این است که انسان هر آنچه از حق که برایش بواسطه ی شنیدن و دیدن حق ( آیات الاهی ) حاصل شده است را بتواند بیان کند و در واقع از کسانی که مرتبط با بیان حق از گنگ ها هستند نباشد[3]. در واقع برای انسان کر و کور، حق آنگونه که باید شناخته نمی شود چرا که آدم های کر و کور با آدم های بهره مند و برخوردار از نعمت شنیدن و دیدن یکسان نیستند؛ آنگونه که دست کم می بینیم[4]. و دل نیز برای پذیرش حق و محل باور حق توسط هر فردی ضمن اندیشه و خردورزی و ... برابر دانش به دست آمده از حقایق امر است که یا از طریق دیدن آیات فعلی خدا یعنی همان آفرینش او و یا از طریق آیات قولی خدا یعنی همان کلام مقدس او که همه در قرآن کریم است حاصل گردیده. به هر جهت باید ایمان آورد.
پس چنانچه دیده می شود ؛ انسان به لحاظ ماده ی آفرینشش تعریف می شود که یکی مقدم است و به ایجاد و اصل آفرینش این موجود بر می گردد، که همان خاک یا گل و لای سالخورده ی متغیر است. و دیگری که تابعی از این است و نسل انسان را در پی و بدنبال خود دارد و از آدم ع شروع شده است و نطفه می باشد؛ یعنی آنچه که ماده ی آن از منی یا آب بد بو و خوار است[5] که طی شرایط خود تبدیل به بنی آدم می شود: « یا ایهاالناس ان کنتم فی ریب من البعث فانا خلقناکم من تراب ثم من نطفة ثم من علقة ثم من مضغة مخلقة و غیر مخلقة لنبین لکم ج و نقر فی الارحام ما نشاء الی اجل مسمی ثم نخرجکم طفلا ثم لتبلغوا اشدکم ص و منکم من یتوفی و منکم من یرد الی ارذل العمر لکیلا یعلم من بعد علم شیئا ج و تری الارض هامدة فإذا انزلنا علیها الماء اهتزت و ربت و انبتت من کل زوج بهیج. [6](5 حج) ».
حال باید دید که انسان کیست؟ روشن است که باز پاسخ را باید در قرآن کریم و آیات روشن آن یافت:
1 ) انسان کسی است که حاضر شد بار قرآن این کتاب مقدس الاهی را بردارد در حالی که هیچ موجود دیگری حاضر به این کار نشد، حتا کوهها با این سر سختی و استواری. « انا عرضنا الامانة علی السماوات و الارض و الجبال فأبین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان ص انه کان ظلوما جهولا. لیعذب الله المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات و یتوب الله علی المؤمنین و المؤمنات ق و کان الله غفورا رحیما. (72-73 احزاب) [7]» .
2 ) انسان کسی است که ضعیف آفریده شده است. امری که به طور آشکارا در رابطه با نوزادان که تازه از شکم مادر زاییده می شوند و سپس زمان هایی می برد تا خود در خوردن مستقل شوند؛ با طی مراحل و کسب تجاربی راه بروند، چرا که کسب تجربه تا رسیدن به سنی که آنان آموزش پذیر از خانواده و مدرسه و اجتماع می شوند، مقدمه ی شناخت او و هر کودکی است تا به امور دانش پیدا کند چرا که همانطور که در آیه ی 78 نحل گذشت؛ انسان کسی است که وقتی از شکم مادر بیرون می آید چیزی را نمی داند؛ یعنی آدمی تنها ضعیف و ناتوان آفریده نشده بلکه نسبت بو امور نیز دانایی ندارد تا اینکه پس از زاییده شده طی زمان های گوناگون دانش پیدا می کند و این یعنی نیازمندی او به آموختن دانش و اینکه او هیچگاه تا زنده است در دانش نیز بی نیاز نمی شود و باید در این راه بکوشد تا دانش همراه با کمال را به یاری خدا به دست آورد و رستگار شود : « یریدالله ان یخفف عنکم ج و خلق الانسان ضعیفا. (28 نساء با توجه به آیات 26-33) » .
3 ) انسان کسی است که علیرغم این ضعیفی اش و دانایی بدان؛ قلبش پس از رسیدن به رشد رو به سختی می رود تا آنجا که اگر آیات این کتاب بر کوه به جای او که پذیرفت که بار امانت الاهی را بردارد؛ نازل می شد از فروتنی از هم می پاشید. به هر جهت خدای یکتا این نمونه ها را برای اینکه همه ی مردم در آنها اندیشه کنند می آورد و مثال می زند :« لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرأیته خاشعا متصدعا من خشیة الله ج و تلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون. (21 حشر با توجه به آیات 18-24 ) ». و لذا روشن است که اینجاست که خدای یکتا برای جلوگیری از گمراهی و سخت سری و سنگدلی بندگانش یعنی مصادیق انسانی؛ کسانی را از بین خودشان تحت نام رسول و نبی بر می گزیند و به سویشان می فرستد و آیاتش را به آنان وحی می کند تا ایشان هم آن آیات را برای مردم قوم و امت خویش بخوانند تا ضمن ایمان آوردن و انجام کارهای شایسته؛ از کارهای بد و شرک و تباهی روی زمین و ریختن خون یکدیگر از روی دشمنی و تکذیب آیاتش بپرهیزند و در نهایت به سوی راه راست راهنمایی و رستگار شوند و ...[8]؛ به هر جهت خدای یکتا به مومنین می فرماید که بکوشند تا از کسانی باشند که دلهایشان به ذکر خدا و آنچه که به حق بر آنان به واسطه ی حضرت محمد ص نازل شده فروتن گردد و نه آنکه مثل امم گذشته که آیاتش بر آنان به واسطه ی برگزیدگانش نازل شد و سنگدل شدند باشند و با گذشت زمان سنگدل شوند و خون یکدیگر به ناحق بریزند و از آخرت غافل شوند و .... : « ألم یأن للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله و ما نزل من الحق[9] و لا یکونوا کالذین اوتوا الکتاب من قبل فطال علیهم الامد فقست قلوبهم ص و کثیر منهم فاسقون. اعلموا ان الله یحی الارض بعد موتها ج قد بینا لکم الآیات لعلکم تعقلون. (16-17 حدید) » .
[1] - لقد خلقنا الانسان فی کبد. ایحسب ان لن یقدر علیه احد. یقول اهلکت مالا لبدا. ایحسب ان لم یرهُ احد. الم نجعل له عینین. و لسانا و شفتین. و هدیناه النجدین. فلا اقتحم العقبه ... (4-11 بلد با توجمه به آیات تمام سوره) .
[2] - و در واقع این خدای یکتاست که هم همه ی ما را آفریده و هم اینکه پس از بیرون آمدن از شکم مادرانمان به ما که چیزی نمیدانستیم و ضعیف بودیم، آنچه را که نمیدانستیم آموخت: « بسم الله الرحمن الرحیم. اقرا باسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق. اقرأ و ربک الاکرم. الذی علم بالقلم. علم الانسان ما لم یعلم... ( 1-5 علق با توجه به آیات کل سوره) ». پس باید از ناسپاسی نسبت به خدای یکتا بپرهیزیم و سرگرم دنیا نشویم و بدانیم که روز رستاخیزی که تنها خدا به زمان وقوع آن آگاه است و در آن بندگانش را از اعمالشان با خبر خواهد ساخت می باشد و ... بنابراین از ستمکاران نباشیم که نتیجه اش چیزی جز زیانکاری نخواهد بود : « ان الانسان لربه لکنود. و انه علی ذالک لشهید. و انه لحب الخیر لشدید. افلا یعلم اذا بعثر ما فی القبور. و حصل ما فی الصدور. ان ربهم بهم یومئذ لخبیر. ( 6-11 عادیات با توجه به آیات کل سوره ) » .
[3] - بدیهی است که منظور از گنگ همانطور که گفته شد کسانی هستند که حق را بیان نمی کنند و نه اینکه از افرادی هستند که دارای نقص عضو بوده و به عبارتی کر و لالند و گنگ و نمی توانند سخن بگویند و بنابراین با زبان اشاره سخن می گویند و ... چه آنکه خدای یکتا نیز بدترین جنبندگان نزد خود را کسانی می داند که نه گوش شنوا برای حق دارند و نه زبان گویا برای بیان آن؛ یعنی آن کسانی که با داشتن این دو عضو باز روی آیات خداوندی خردمندی را پیشه ی خود نمی کنند : « ان شر الدواب عندالله الصم البکم الذین لا یعقلون. ( 22 انفال ) » ، و بدان آیات کافر شده و ایمان نمی آورند : « ان شر الدواب عندالله الذین کفروا فهم لا یؤمنون. (55 انفال) ».
[4] - قل لا اقول لکم عندی خزائن الله و لا اعلم الغیب و لا اقول لکم انی ملک ص ان اتبع الا ما یوحی الی ج قل هل یستوی الاعمی و البصیر ج أفلا تتفکرون. (50 انعام) .
[5] - « ... الذی احسن کل شیء خلقه ص و بدأ خلق الانسان من طین. ثم جعل نسله من سلالة من ماء مهین. ثم سوی?ه و نفخ فیه من روحه ص و جعل لکم السمع و الابصار و الافئدة ج قلیلا ما تشکرون. ( 7-9 سجده با توجه به آیات 1- 14 ) » . پس با توجه به این آیات روشن می شود که ماده ی آغازین آفرینش انسان از گل و شکل گیری دودمان او از آب خوار یعنی همان منی بوده است. « ... ایحسب الانسان ان یترک سدی. ألم یک نطفة من منی یمنی. ثم کان علقة فخلق فسوی. فجعل منه الزوجین الذکر و الانثی. ألیس ذالک بقادر علی ان یحیی الموتی. ( 36-40 قیامت) » . و این آیات کریمه با اشاره به کم و کیف آفرینشش؛ بر پا شدن رستاخیز را که هیچ تردیدی در آن نیست را به وی یعنی انسان یادآور می شود مبنی بر اینکه وقتی خدای یکتا او را از نطفه ای که از منی که در اثر ازدواج عینیت می یابد و پیش از آن از گل آفریده ؛ پس توانا بر این نیز می باشد که رستاخیز را که وعده داده بر پا نماید و ... بدینگونه است در این رابطه این آیات کریمه که دلالت بر این امر دارد که انسان باید نگاه کند و به خود بفهماند که از آب جهنده به واسطه ی ازدواج زن و شوهری آفریده شده : « فلینظر الانسان مم خلق. خلق من ماء دافق. یخرج من بین الصلب و الترائب. انه علی رجعه لقادر. ( 5-8 طارق با توجه به آیات کل سوره) ».
[6] - آنگونه که از این آیه ی کریمه به روشنی بر می آید؛ خدای یکتا به نحوی با ذکر آفرینش انسان و نیز نو شدن طبیعت که همراه با نو شدن هر سال خورشیدی و به عبارتی نوروز است؛ قیامت را که هیچ تردیدی در آن نیست را به مردم اثبات می فرماید بلکه بدان نیز علاوه بر حضرتش یعنی یکتاپرست بودن ایمان آورند و نپندارند که بیهوده آفریده شده اند و یا آنکه مرگ پایان کار آنان است یا آنکه وعده ی حق مبنی بر اینکه این روز بر پا خواهد شد در آن تخلفی هست و ... ( سبحان الله ) .
[7] - برگردان فارسی: ما بر آسمان ها و زمین و کوهها، عرض امانت کردیم؛ همه از تحمل آن پرهیز و ابا ورزیدند و اندیشه کردند تا اینکه انسان بار آن را پذیرفت، بدرستی که انسان بسیار نادان و ستمکار است. این عرض امانت برای این بود که خدای یکتا مرد و زن منافق و مرد و زن مشرک همه را به قهر و عذاب گرفتار کند و از مرد و زن مومن توبه پذیرد که خدای یکتا بسیار آمرزنده ی مهربان است.
[8] - البته باید اشاره و اذعان کرد که خدای یکتا انبیائش را از نوح ع تا حضرت محمد ص بر گزیده و آیاتش را بدانان وحی کرده و آنان هم به مردم امت و قوم خویش رسانده اند که تمام این آیات در کتاب قرآن کریم می باشد و لذا مومنین باید آیات این کتاب را چراغ راه خود در نظر و عمل قرار دهند و برای دیگر مردم نیز بخوانند تا به یاری حضرت حق وارد دین اسلام شوند. در واقع این سنت خداوند می باشد که برای جلوگیری از گمراهی بندگانش؛ کسانی را از همنوعان خود برگزیند و برای خواندن آیاتش بر آنان به سویشان بفرستد و ... روشن است که آنان هم فقط آیات خدا را به مخاطبین ابلاغ کرده اند و مومنین نیز باید پایه و اساس کارشان، آیات خدا باشد و نه کلامی جز آن.
[9] - همانگونه که در این بخش از آیه به صراحت بیان شده است؛ خدای یکتا به مومنین می فرماید که باید در کنار ذکر او؛ بدانند که فقط و فقط در سایه ی آیات قرآن کریم است که از سخت دلی و سنگدلی آنان جلوگیری و باعث فروتنی و نرمی دلهایشان می شود و نه کلامی جز آن. و لذا مومنین هم باید تنها و تنها کلام مقدس حق را چراغ راه خود قرار دهند تا راهنمایی و رستگار شوند؛ یعنی آنچه که حق است و از سوی پروردگار جهانیان بر پیامبر خاتم حضرت محمد ص فرو فرستاده شده است؛ اگر در پی پوشانده شدن گناهانشان و سامان یافتن کارهایشان از جانب خدای یکتا می باشند: « بسم الله الرحمن الرحیم. الذین کفروا و صدوا عن سبیل الله اضل اعمالهم. والذین آمنوا و عملوا الصالحات و آمنوا بما نزل علی محمد و هو الحق من ربهم کفر عنهم سیئاتهم و اصلح بالهم. ذالک بان الذین کفروا اتبعوا الباطل و ان الذین آمنوا اتبعوا الحق من ربهم ج کذالک یضرب الله للناس امثالهم. (1-3 محمد ) » .