سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 55
کل بازدید : 31856
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


4) انسان کسی است که هر لحظه در زیانکاری است و تنها چهار مقوله است که او را از این زیانکاری رهایی می بخشد؛ ایمان، کارهای شایسته انجام دادن، سفارش به حق و راستی، سفارش به شکیبایی: « بسم الله الرحمن الرحیم. والعصر. ان الانسان لفی خسر. الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.  ( سوره ی عصر ) ».

5- انسان کسی است که خدا او را نه تنها از نطفه آفریده بلکه راه را نیز به وی نشان داد و لذا این انسان است که باید از میان شکر و کفر یکی را بر گزیند، که انتخاب هر یک هم آثار و عوارض خود را برای عامل بدان بدنبال خود دارد: « انا خلقنا الانسان من نطفة امشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا. انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا. انا اعتدنا للکافرین سلاسلاً و اغلالا و سعیرا. ان الابرار یشربون من کأس کان مزاجها کافورا. (2-5 انسان) ». پس روشن می شود که خدای یکتا نه تنها انسان را آفریده بلکه راهنمایی نیز نموده است و این دیگر پس از بلوغ و به اختیار خودش است که کدام راه از شکر یا کفر را برگزیند و لذا نتیجه ی آن را ببیند و ...

   حال باید دید که حکمت آفرینش انسان برای چه بوده است؟

   خدای یکتا در این خصوص می فرماید که ما جن و انس را نیافریدیم مگر برای اینکه مرا بپرستند[1] : « و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. (56 ذاریات با توجه به آیات 57-60) ». پس روشن می شود که هدف از آفرینش انسان، تنها و تنها پرستش خداوند یکتا به عنوان آفریننده ی او و آفرینننده ی هر چیزی است و لذا کسی نمی تواند برای او انباز و شریکی قرار دهد. و دوم اینکه جن نیز که پیش از انسان آفریده شده و ابلیس یا شیطان هم یکی از آنهاست؛ برای عبادت خدای یکتا آفریده شده است همانگونه که فرشتگان موظف و مامور به این کارند و دیگر موجودات هم تسبیح گوی اویند؛ چرا که پادشاهی آسمانها و زمین برای او و بازگشت تمام امور هم به سوی وی است: « ألم تر ان الله یسبح له من فی السماوات و الارض و الطیر صافات ص کل قد علم صلاته و تسبیحه و الله علیم بما یفعلون. و لله ملک السماوات و الارض ص و الی الله المصیر. ( 41-42 نور ) ».

    و اینکه برابر کلام مقدس الاهی و سفارش حضرتش، به پدر و مادر نیکی کند و ضمن شکر خداوند، از آن دو نیز تشکر نماید؛ اما هر گز از آنان اگر به سوی شرک خواندند بدون دانش پیروی نکند بلکه بر اساس پند حضرت لقمان به فرزندش به پیش برود و یگانه پرست شود چرا که شرک به خداوند ستمی بس بزرگ است و بازگشت همه به سوی اوست و بنابراین او در سرای دیگر همه را از آنچه که در دنیا بودند و انجام می دادند آگاه و خبر دار خواهد کرد: « و اذ قال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنی لا تشرک بالله ص ان الشرک لظلم عظیم. و وصینا الانسان بوالدیه حملته امه وهنا علی وهن و فصاله فی عامین ان اشکرلی و لوالدیک الی المصیر. و ان جاهداک علی ان تشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطعهما ص و صاحبهما فی الدنیا معروفا ص واتبع سبیل من اناب الی ج ثم الی مرجعکم فأنبئکم بما کنتم تعملون. (13-15 لقمان ) »[2].  

    و باز حکمت آفرینش او این است که بداند و ایمان داشته باشد که که بازگشت وی به سوی خداست؛ خدایی که توانا بر جمع کردن استخوانهایش[3] و آگاه کردنش در آخرت که هیچ راه گریزی برایش نیست، مرتبط با آنچه که در دنیا بوده و انجام می داده و خود نیز بدان و به ویژه به خویشتن خویش بینا بوده[4]؛ می باشد، و به طور کلی زندگی و مرگ برای این قرار داده شده است که مایه ی آزمایش اوست برای اینکه بهترین عمل را داشته باشد و نیکوترین کارها را انجام دهد: « بسم الله الرحمن الرحیم. تبارک الذی بیده الملک و هو علی کل شیء قدیر. الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملا ج و هو العزیز الغفور. ( 1-2 ملک با توجه به آیات 3-6) ».   

 به هر جهت انسان باید بداند که عبث و بیهوده آفریده نشده است: « أفحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون. (115 مومنون) ».همانگونه که خدای یکتا آسمانها و زمین را به بازیچه[5] و بیهوده[6] نیافریده بلکه به حق و راستی[7] و تا زمانی معین[8] آفریده است. و باز بداند که تنها راه اینکه از بدترین مرتبه رهایی یابد این است که بدنبال ایمان و انجام کارهای شایسته باشد و نه جز آن : « لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم. ثم رددناه اسفل سافلین. الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات فلهم اجر غیر ممنون. فما یکذبک بعد بالدین. ألیس الله باحکم الحاکمین. (4-8 تین با توجه به آیات 1-3 ) » .

   پس با این موارد روشن می شود که خاک یا گل و لای سالخورده ی دگرگون پذیر؛ ماده ی اولیه ی ایجاد انسان است، و نطفه که ناشی از منی است و به نسل آدمی آن هم بر اساس شرایط علیت و ضرورت که چون فراهم بود به عنوان یک اصل قطعیت می یابد؛ بر می گردد. یعنی باید طی یک ازدواج با هر مسلک و منسکی که خدای یکتا برایش قرار داده است باشد تا معلولی به نام فرزند پا به گیتی بگذارد و چشم به جهان بگشاید. و بنابراین این امر می شود سر آغاز شکل گیری آدم و متعاقب آن شکل گیری دودمان او یعنی بنی آدم.

ب ) بشر

     با توجه به مطالب اخیر، دانسته شد که در واقع چه در رابطه با ایجاد ابتدایی و چه در رابطه با موضوع تداوم نسل « انسان » یعنی آن موجودی که به اصطلاح بالقوه است؛ و به عبارتی اراده ای برای ایجاد یا تداوم آن توسط ایجاد کننده و آفریننده اش که خدای یکتا باشد صورت گرفته و آماده ی شدن و در واقع به واسطه ی نطفه ی ناشی از منی ضمن ازدواج؛ قابل عینیت یافتن است و ...؛ اینکه تمام این ها برای تداوم نسل بنی آدم تابع شرایط خود می باشد.

    اما برای دانستن معنای « بشر » که در واقع عینیت یافتن و بالفعل شدن همان مرحله ی ابتدایی و آغازین انسانی است، باز باید به آیات قرآن کریم تمسک و استناد جست.

    خدای یکتا در آیه های 28-29 سوره ی حجر که ذکر آن رفت می فرماید : « و اذ قال ربک للملائکة انی خالق بشرا من صلصال من حمإ مسنون. فإذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین...[9] ( 28-29 حجر )» .    و باز در آیات 71-72 صاد می فرماید:« اذ قال ربک للملائکة انی خالق بشرا من طین. فإذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین..[10]. (71-72 صاد )» . آنچه از این آیات بر می آید اینکه بشر یعنی آن موجودی ( انسان ) که ماده ی شکل گیری اش گل یا خاک می باشد و هنگامی که این خاک به اراده ی خداوندی؛ شکل گرفت و آراسته شد و در واقع اراده ی خداوندی متحقق گردید و به عبارتی آن بالقوه ایجاد شده توسط خداوند به بالفعل تبدیل شد؛ این می شود بشر. اما نتیجه ی دوم اینکه خدای یکتا تنها انسان را در قالب بشر نیاراست و چهره اش نداد، بلکه از روح خود نیز در او دمید؛ و این بدان معنی است که این جا روشن می شود که چرا خدای یکتا به فرشتگان فرمود که همه بر او سجده کنند. امری که همه به جز ابلیس انجام دادند و ... جان کلام اینکه این مهم به خاطر همان دمیده شدن روح خداوند در قالب بشر بوده است.

   بشر، اصطلاحی است که خدای یکتا به پیامبرانش از جمله پیامبر مکرم اسلام ص می فرماید که به قوم یا امت خود بگویند من هم به عنوان رسول خدا بشری مثل شما هستم با این تفاوت که به من وحی می شود که بگویم خدای شما یگانه است و اینکه هر کس که امیدوا ملاقات پروردگارش می باشد لذا بایسته است که هم: 1) کارهای شایسته بکند و هم اینکه :2 ) در پرستش او کسی را برایش انباز قرار ندهد: « قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما ال?هکم ال?ه واحد ص فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعبادة ربه احدا. (110 کهف ) » .  

    پس بشر یعنی کسی که وقتی عینیت یافت و بدنیا آمد، دارای صفات و ویژگی هایی است که مشترک همه ی مصادیق این نوع است؛ همانند نیازمندی به خوردن و آشامیدن، تجارت و کسب و کار؛ برگزیدن همسر، اعضای مشترک بدنی با لحاظ جنسیت، و ... برخوردار از مرگ در عین زندگانی، و البته دارای گوناگونی های نژادی و قومی و رنگ و زبان که در واقع تمام این موارد اخیر از عوارض است و نه امتیازات نژادی یا رنگی یا امتی بر امت دیگر و ... تمام اینها یعنی آنچه که مخالفان رسولان خدا می گفته اند چرا آنان اگر رسولان خدایند و برای هدایت ما آمده اند مثل ما می خورند و در بازارها راه می روند و ...: « و قالوا ما ل هذا الرسول یأکل الطعام و یمشی فی الاسواق لولا انزل الیه ملک فیکون معه نذیرا. او یلقی الیه کنز او تکون له جنة یأکل منها ج و قال الظالمون ان تتبعون الا رجلا مسحورا. انظر کیف ضربوا لک الامثال فضلوا فلا یستطیعون سبیلا. ( 7-9 فرقان با توجه به آیات 10-11) ». و اینکه آیا خدا بشری را به رسالت بر انگیخته است، در صورتی که خود آن فرستادگان خدا به این امر معترف بوده اند که هر چند رسول خدایند اما بشری بیش نیستند و این خداست که در این راه بر آنان منت نهاده[11] و آیات خدا را برای هدایت مردم که خدا هیچ منعی برایش قرار نداده است بدانان می رسانند و این سنت پروردگار است که وقتی بشر روی زمین است پس فرستاده ای از جنس خودشان را برایشان می فرستد؛ چه آنکه اگر فرشتگان هم روی زمین بودند برایشان از همان جنس رسول می فرستاد تا هدایت یابند و ...،[12] و لذا علاوه بر اینها آنان را دیوانه خطاب کرده و یا مسخره می نموده اند[13] در حالی که خدای یکتا فرموده که آنان به خاطر اینکه بشری مثل همه بوده اند به رسالت بر گزیده می شده اند، یعنی رسولان خدا از جنس مردم و از میان همان قومشان بوده اند که آیات خدا برای رساندن به مردم بدانان وحی می شده است تا اینکه پیش از هر عذابی، حجت بر آنان به خاطر ستمکاری هایشان بر خودشان تمام شود[14]. یعنی آنان نه تنها دارای عمر جاویدان و یا بی نیاز از همسر و خوردن و آشامیدن و یا راه رفتن در بازارها[15] و ... نبوده اند: « و ما ارسلنا قبلک الا رجالا نوحی الیهم ص فسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون. و ما جعلناهم جسدا لا یأکلون الطعام و ما کانوا خالدین. ( 7-8 انبیا) » ؛ بلکه خدای یکتا به آنان دستور داده است که پاکیزه ها بخورند و کارهای شایسته انجام دهند: « یا ایهاالذین الرسل کلوا من الطیبات و اعملوا صالحا ص انی بما تعملون علیم. ( 51 مومنون با توجه به آیه ی 52) » . و اما نکته ی اهم اینکه رسولان خدا برابر این آیات که حق نیز می باشد همه از مردان بوده اند.

   اما نقاط اختلاف این انسان تعیّن یافته یعنی بشر؛ در گفتارها و رفتارها و باورهایش می باشد. گروهی به واسطه ی همان آیات الاهی و بر اساس حق و یقین به پیش رفتن مومن و پرهیزگارند و گروهی دیگر به واسطه ی اینکه بر اساس سنت نیاکان و پیروی هوای نفس و گمان خود یا دیگران[16] و باطل و تکذیب و اعراض از آیات الاهی به پیش می روند لذا از کفار و مشرکینند. گروهی در ضمن ایمان ، کارهای شایسته می کنند و گروهی به کارهای بد خلاف عقل و دین مشغولند و ... تمام این ها بر می گردد به اینکه این بشر، عکس العملش در قبال وحی یا کلام الاهی چه باشد؛ اگر به آیات خدا که توسط بندگان برگزیده اش که بر آنان خوانده می شود و همه اش در قرآن کریم است گوش فرا دهد و به پیش برود مسلم است که از راهنمایی شدگان و رستگاران به لطف خداوند خواهد بود و اگر آن آیات را نشنود و بدانها ناسپاس و کافر شود و ... بنابراین از زیانکاران خواهد بود. و این نتیجه ی این دنیایی این کارها به لحاظ نوع باور هر فرد است؛ آخرت که جای خود دارد. در واقع نقطه ی اختلاف بشر در باورهای آنها و پایبندیشان به امور است و نتیجه ی کار خود را خواهند دید. چه آنکه خدای یکتا فرموده است که برای انسان نتیجه آنچه است که تلاش و کوشش می کند : « و ان لیس للانسان الا ما سعی. و ان سعیه سوف یری. ثم یجزاه الجزاء الاوفی. و ان الی ربک المنتهی. (38-42 نجم ) ».



[1] - یعنی همان خدا را به عنوان آفریننده ی همه چیز از جمله جن و انس.

[2] - و بدینگونه است در این رابطه آیات 23-25 اسرا.

[3] - أیحسب الانسان ألن نجمع عظامه. بلی قادرین علی ان نسوی بنانه. ( 3-4 قیامت با توجه به آیات 1-9 ) .

[4] - ... یقول الانسان یومئذ این المفر. کلا لا وزر. الی ربک یومئذ المستقر. ینبئوا الانسان یومئذ بما قدم و اخر. بل الانسان علی نفسه بصیره.... (10-14 قیامت با توجه به آیات بعد ) .

[5]- و ما خلقنا السماء و الارض و ما بینهما لاعبین. (16 انبیاء )

[6] - و ما خلقنا السماء و الارض و ما بینهما باطلا ج ذالک ظن الذین کفروا ج فویل للذین کفروا من النار. (27 صاد) .

[7] - و ما خلقنا السماوات و الارض و ما بینهما الا بالحق ق و ان الساعة لأتیة ص فاصفح الصفح الجمیل. ان ربک هو الخلاق العلیم. (85-86 حجر). و بدینگونه است در این رابطه آیات 38-39 دخان .

[8] - ما خلقنا السماوات و الارض و ما بینهما الا بالحق و اجل مسمیٌ ج والذین کفروا عما انذروا معرضون. ( 3 احقاف) .

[9] - برگردان فارسی: و آنگاه که پروردگارت به فرشتگان گفت که همانا من بشری از ماده ی گل و لای کهنه ی متغیر خواهم آفرید. پس چون آن عنصر را آراستم و از روح خود در آن دمیدم پس همه بر او سجده کنید....

[10] - برگردان فارسی: ای رسول یاد کن هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت که من بشری را از گل می آفرینم. پس آنگاه که او را بیاراستم و از روح خود در آن دمیدم پس بر او سجده کنید ...

[11] - ... قالت لهم رسلهم ان نحن الا بشر مثلکم ولکن الله یمن علی من یشاء من عباده ص و ما کان لنا ان نأتیکم بسلطان الا بإذن الله ج و علی الله فلیتوکل المؤمنون. (11 ابراهیم با توجه به آیات 4-18 ) .

[12] - ... او یکون لک بیت من زخرف او ترقی فی السماء و لن نؤمن لرقیک حتی تنزل علینا کتابا نقرؤه ق قل سبحان ربی هل کنت الا بشر رسولا. و ما منع الناس ان یؤمنوا اذ جائهم الهدی الا ان قالوا ابعث الله بشرا رسولا. قل لو کان فی الارض ملائکة یمشون مطمئنین لنزلنا علیهم من السماء ملکا رسولا. قل کفی بالله شهیدا بینی و بینکم ج انه کان بعباده خبیرا بصیرا. (93-96 اسرا با توجه به آیات 89- 98) . و بدینگونه است در این رابطه آیات7- 11 سوره ی انعام .

[13] - ... و قالوا یا ایها الذی نزل علیه الذکر انک لمجنون. لو ما تأتینا بالملائکة ان کنت من الصادقین. ما ننزل الملائکة الا بالحق و ما کانوا اذا منظرین. انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون. و لقد ارسلنا من قبلک فی شیع الاولین. و ما یأتیهم من رسول الا کانوا به یستهزءون. کذالک نسلکه فی قلوب المجرمین. لا یؤمنون به و قد خلت سنة الاولین...( 6-13 حجر ). و بدینگونه است در این رابطه آیات 24 و 33-34 و 47 سوره ی مومنون و کم و کیف مخالفان با رسالت رسولان الاهی بر این مبنا که آنان بشری همانند شما هستند و بنابراین فرمان بردن از آنها دارای چه عواقبی است و ...

[14] - من اهتدی فانما یهتدی لنفسه ص و من ضل فانما یضل علیها ج و لا تزو وازرة وزر اخری ق و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا. (15 اسرا با توجه به آیات 13-21) .

[15] - و ما ارسلنا قبلک من المرسلین الا انهم لیأکلون الطعام و یمشون فی الاسواق ق و جعلنا بعضکم لبعض فتنة اتصبرون ق و کان ربک بصیرا. ( 20 فرقان ) .

[16] - ان الذین لا یؤمنون بالاخرة لیسمون الملائکة تسمیة االانثی. و ما لهم به من علم ص ان یتبعون الا الظن ص و ان الظن لا یغنی من الحق شیئا. فاعرض عن من تولی عن ذکرنا و لم یرد االاالحیاة الدنیا. ذالک مبلغهم من العلم ج ان ربک هو اعلم بمن ضل عن سبیله و هو اعلم بمن اهتدی. ( 27-30 نجم ) ».






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ