سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 44
کل بازدید : 31101
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


< 1 2 3

گفتار دوم ) رسالت حضرت یونس ع

1 ) « وَإِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ?139? إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ?140? فَسَاهَمَ فَکَانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ ?141? فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِیمٌ ?142? فَلَوْلا أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ ?143? لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ?144? فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِیمٌ ?145? وَأَنْبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ ?146? وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ ?147? فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِینٍ ? صافات/148? » .   

الف ) خداوند یکتا درآیه ی 139 صافات به اینکه یونس ع از رسولان او بوده اشاره نموده است . پس باید از مومنین به او به عنوان رسوا الاهی نیز بود.

ب ) آیات 140-142 صافات به شرح حال این رسول یعنی یونس ع پرداخته؛ از آن زمان که گریزان از قوم خود، سوار بر کشتی پر جمعیتی شد و سپس بر اساس قرعه ای به دریا افکنده شده و در کام ماهی فرو رفته به نحوی که مردم او را سرزنش می کردند.

پ ) آیات 143-144 صافات به این امر اشاره دارد که اگر یونس ع ، تسبیح خدای یگانه را نمی گفت هر آینه تا روز بر انگیخته شدن که روزی از روزهای خداست و باید بدان ایمان داشت؛ در شکم آن ماهی می ماند. در واقع خدای یکتا در این جا دارد اثر تسبیح خود توسط بندگانش را حتا اگر در شرایط غیر عادی باشند به نحوی که مرگ را درک و حس می کنند و راه گریزی برایشان نیست؛ بیان می کند. چه آنکه روشن است که این یک امر عادی است که وقتی کسی در شکم یک ماهی بزرگ قرار گیرد و در کامش فرو رود، دیگر امیدی به اینکه زنده بماند و از شکم ماهی خارج شود نیست؛ اما خدای یکتا طی بیانی تفهیم و تبیین می نماید که چون یونس ع « تسبیح به حمد او » گفت پس تا روز برانگیخته شدن در شکم آن ماهی نماند. به عبارت دیگر این از آثار و نتایج « تسبیح گفتن » خدای یکتاست و نه کسی جز او، به گونه ای که تنها گریزگاه و پناه برای بیرون آمدن از آن وضعیت؛ خدای یگانه است.

ت ) آیات 145-146 صافات به نتیجه ی این « تسبیح » اشاره دارد مبنی بر اینکه او یعنی خدا به واسطه ی این تسبیح، یونس ع را از کام و شکم ماهی بیرون آورد و در خشکی از برگ بوته ی کدو برایش سایبانی آراست. در واقع این همان کار خارق العاده ی الاهی در رابطه با چند و چون نجات حضرت یونس ع از شکم ماهی بواسطه ی همان تسبیح به حمد گفتن پروردگار جهانیان بود. که باید بدان ایمان آورد زیرا خدای یکتا بر هر امری تواناست.

ث ) آیات 147-148 صافات باز به تداوم رسالت آن حضرت یعنی یونس ع اشاره دارد که پس از این امرْ خدای یکتا او را به سوی گروهی فرستاد که جمعیتی بالغ بر صد هزار یا بیشتر داشت و لذا چون آن قوم " ایمان " آوردند، پس تا زمانی معین از زندگانی دنیا بهره مند شدند و پس از آن البته مثل همه ی مردم، مرگ آنان را فرا گرفت و هست تا روزی که برای سرای دیگر که خدای یکتا فقط بدان آگاه است؛ برانگیخته شوند و به حساب و کتابشان توسط سریع الحساب یعنی " الله " رسیدگی شود و هر قومی و فردی نتیجه ی اعمال خود را ببیند.

2 )« وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ?87? فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ ?88 انبیاء? » .  

   این آیات کریمه به چند و چون و دلیل گرفتار شدن حضرت یونس ع در شکم ماهی اشاره دارد مبنی بر اینکه علت گرفتار شدن او به این سختی و تنگنا این بود که قومش را با خشم و عضب ترک کرد و لذا خدا هم که بر هر چیز دانا و تواناست او را بدان سختی دچار کرد و در نهایت اینکه وقتی از تاریکی های شکم ماهی به صورت خارق العاده و به لطف و نعمت الاهی رهایی یافت؛ که تسبیح به حمد خدا گفت و خود را از ستمکاران دانست .

   نتیجه اینکه خدای یکتا به واسطه ی تسبیح به حمد خود توسط یونس ع بود که وی را نجات داد و این بدین معنی است که مومنین باید در همه حال حتا در سختی ها به یاد او باشند و تسبیح به حمدش بگویند و ... که رهایی بخش از خشم و عضب اوست.

    به هر جهت خدای یکتا در پایان آیه ی 88 انبیا می فرماید که او اینگونه مومنین را نجات می دهد. در واقع خدای یکتا یادآور می شود که مومنین در هر حال باید تسبیح گوی او باشند و به هنگام ستمکاری بر خود و وارد شدن اندوهی بدان خاطر، باید باید بیش از پیش تسبیح به حمد او بگویند و خود را از ستمکاران بدانند تا به لطف حضرتش، رها شدن از آن اندوه و سختی تا آن حد که هیچ توجیه علمی حاصل شده برای بشر نداشته باشد و فقط به توانایی خداوند بر گردد و به ایمان مومنین، او را فرا گیرد و به عبارتی از آن اندوه وارد شده نجات یابد، آنگونه که مرتبط با حضرت یونس ع اینگونه بود. و این ها همه از تاثیرات تسبیح به حمد خدا گفتن و ستمکار دانستن خود به درگاه الاهی است.

3 ) « فَلَوْلا کَانَتْ قَرْیَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِیمَانُهَا إِلا قَوْمَ یُونُسَ لَمَّا آمَنُوا کَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِینٍ ?98? وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لآمَنَ مَنْ فِی الأرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ?99? ».  

الف) آیه ی 98 سوره ی یونس می رساند که این " ایمان " است که به حال افراد و گروهها تا زمانی معین که مرگ فرا رسد سود می بخشد، همانگونه که مرتبط با قوم یونس اینگونه بود که چون برابر آیه ی 148 سوره ی صافات ایمان آوردند؛ پس نفع دنیایی آن را بردند. اما دیگر اقوام چون به رسالت رسولانشان ایمان نیاوردند؛ پس هلاک و نابود شدند.

   آیه ی 99 سوره ی یونس گویای این امر است که به اجبار نمی شود مردم را مومن کرد بلکه خود آنان پس از شنیدن آیات خدا؛ باید ایمان بیاورند و فرمانبر او و رسولش باشند تا از آثار خوب آن از نزد خدا بهره مند شوند.

گفتار سوم ) نتیجه گیری این بخش

1 – اینکه حضرت یونس ع برگزیده ی خدا بوده که او را به همراه دیگر رسولانش بر جهانیان برتری داده و به راه راست راهنمایی کرده است « وَإِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَیُونُسَ وَلُوطًا وَکُلا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِینَ ?86 انعام?. ( با توجه به آیات 83-90 ) .

2 – اینکه به حضرت یونس ع نیز همانند دیگر رسولان خدا تا پیامبر خاتم ص وحی شده است. « إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَیْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِیسَى وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَیْمَانَ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ?163? » .(نساء) .

3 – اینکه حضرت یونس از پیامبران تبلیغی خداوند بوده است.

4 – اینکه قوم یونس، قومی بوده که به خاطر ایمان آوردن از آثار خوب آن از نزد خدای یکتا برخوردار شده اند و لذا این ایمان به خدا و رسولان او و آیاتش است که برای افراد و اقوام سودمند است و نه جز آن.

5 – اینکه هر کس از فرمان خداوندْ وقتی هدایت آمد سر پیچی کند و به عبارتی راه پرهیزگاری را پیشه ی خود ننماید، می شود که خدا بر او تنگ و سخت بگیرد؛ همانگونه که حضرت یونس ع نمودِ این امر است. به عبارت دیگر هیچ مومنی نباید خود را از خشم خدا به خاطر اعمال ناشایست در امان بداند.

6 – اینکه « تسبیح به حمد » خدای یکتا و در عین حال خود را از ستمکاران دانستن ، هنگامی که رنجی  به انسان به خاطر کار ناشایست رسیده؛ می باشد که نجات بخش مومنین از سوی او است.

7 – اینکه انسان باید تابع امر و حکم خدای یگانه باشد و نه تابع هوای نفس که این تبعات خود را برای عامل بدان دارد همانگونه که عمل یونس ع به هنگام ترک قومش با عضب باعث آن گرفتاری اش و بعد البته به واسطه ی همان تسبیح و استغفار سبب نجاتش از سوی خداوند شد.

 


  

ت / 2 ) اینکه نسبت دروغ به خداوند دادن و یا دروغ شمردن آیاتش ، ستمکاری است و یک نوع جرم و گناه به حساب می آید که مانع رستگاری فرد است « فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ ?17یونس?.( با توجه به آیات 13- 16).

ث / 2 ) اینکه باید دانست که مکر در آیات خدا امکان پذیر نیست و محال می باشد چرا که خدای یکتا در مکر سریعتر است و لذا رسولان خدا هر آنچه را که مکاران در آیاتش مکر و نیرنگ می کنند را می نویسند : « وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُمْ مَکْرٌ فِی آیَاتِنَا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَکْرًا إِنَّ رُسُلَنَا یَکْتُبُونَ مَا تَمْکُرُونَ ?21 یونس? » . (با توجه به آیات 17-20 ) .

ج / 2 ) اینکه خدای یکتا به سوی سرای سلامت می خواند و هر کس را هم که بخواهد به راه راست هدایت و راهنمایی می کند: « وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلامِ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ?25 یونس?» . (با توجه به آیات 22-24 ) .

چ / 2 ) اینکه نیکوترین پاداش ها و حتا افزون بر آن از سوی خدا که پایانش هم « بهشت » است؛ فقط برای کسانی است که « نیکو کارند » ، چه آنکه بدکاران، کیفر کارشان به اندازه ی کار بدشان است و پایان کارشان هم دوزخ است. پس باید از خداوند آمرزش خواست و به درگاهش توبه کرد و با انجام کارهای شایسته از نیکوکاران بود و نه از کنندگان کارهای بد، تا از نتایج خوب آن هم از سوی خدا برخوردار شد: « لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَى وَزِیَادَةٌ وَلا یَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلا ذِلَّةٌ أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ?26? وَالَّذِینَ کَسَبُوا السَّیِّئَاتِ جَزَاءُ سَیِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ کَأَنَّمَا أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِنَ اللَّیْلِ مُظْلِمًا أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ?27یونس?.

ح / 2 ) اینکه نباید برای شناخت « حق » ، از « گمان » پیروی کرد چرا که ظن و گمان به هیچ وحه آدمی را از حق بی نیاز نمی کند. به عبارت دیگر برای پی بردن به حق باید « کلام » حق را شنید و پیروی کرد و نه جز آن را تا اینکه به واسطه ی آن یعنی حق توسط خداوند به راه راست هدایت شد، زیرا آنهایی که از غیر خدا را می خوانند نمی توانند هدایتی برای کسی داشته باشند و این نتیجه ی همان پیروی چنین مردمی از گمان است : «  قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکَائِکُمْ مَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمْ مَنْ لا یَهِدِّی إِلا أَنْ یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ?35? وَمَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ ?36 یونس?. » (با توجه به آیات 28-34 ).

خ / 2 ) اینکه « قرآن کریم » از جانب غیر خداوند یگانه نیست و در عین حال تصدیق و تفصیل امور از سوی پروردگار جهانیان بدون هیچ شک و تردیدی در آن است.: « وَمَا کَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ الْکِتَابِ لا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ?37 یونس?» . ( با توجه به آیات 38-46 ).

د / 2 ) اینکه خداوند یکتا فرموده که برای هر قومی « رسولی » است و لذا هنگامی که بواسطه ی آن رسول؛ بر قومش « اتمام حجت » شد، پس او یعنی خدای یگانه به عدالت و داد با آن قوم ستمگر برخورد میکند و کوچکترین ستمی هم بر آنها نمی کند. و این می تواند بدان معنا باشد که اگر آن قوم به واسطه ی رسولشان ایمان آوردند و دست از ستمگری و فساد و تباهی روی زمین برداشتند؛ به لطف حضرتش رهایی می یابند و گرنه خشم خدا آنان را پس از آن « اتمام حجتِ » رسولش در بر خواهد گرفت و این عدالت خدا را می رساند تا بدین واسطه مفاسد روی زمین را سامان ببخشد و این مهم هم از طریق فرستادن « رسول » بر اساس آیات کریمه اش که همه در قرآن آمده است می باشد: «‌ وَلِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لا یُظْلَمُونَ ?47 یونس? » .  ( با توجه به آیات 48-55 ) .

ذ / 2 ) اینکه خدای یکتا زنده می کند و می میراند و بازگشت همه هم به سوی اوست و این بدان معنی می تواند باشد که دیگر « رجعتی » به سوی دنیا برای کسی پس از مرگ نخواهد بود تا آن زمان که همه به اذن حضرتش دوباره زنده و برانگیخته شوند که همانا این زمان که از اخبار غیب و تنها خدای یکتا از آن آگاه است؛ قیامت خواهد بود: « هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ?56 یونس?.

ر / 2 ) اینکه قرآن از سوی خدای یکتا به عنوان موعظه و پند برای مردم، و نیز شفا و درمان برای آنچه که در سینه هاست نازل شده است؛ و البته برای " مومنین " مایه ی هدایت و رحمت است. و این می تواند بدین معنی باشد که اگر « مردم » در پی پند گرفتن نیکو و شفای سینه هاشان مبنی بر یافتن پاسخ پرسش ها و کنجکاوی هایشان پیرامون موضوعات دین اعم از توحید و نبوت و معاد و ...بیرون رفتن از شک و شبهه ها و گمان ها برای رسیدن به حق هستند؛ پس باید به این کتاب به عنوان " موعظه  " و " شفای سینه ها " تمسک پیدا کنند. و « مومنین » هم اگر بدنبال برخورداری از " هدایت " و " رحمت " این کتاب یعنی قرآن هستند؛ باید آیات آن را شنیده و فرمان ببرند و بدان عمل کنند، و نه کتابی جز آن را که همانطور که گذشت این کتاب قرآن است که تصدیق و تفصیل همه ی امور است به نحوی که کتابی پس از آن نیست که بتوان الاهی دانست و بدان ایمان آورد و نیز اینکه همه چیز از کوچک و بزرگ موضوعات و مقوله ها در این کتاب می باشد،. والله اعلم. : « یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ ?57?». (با توجه به آیات 58-61 ) .

ز / 2 ) اینکه بر دوستان خدا که از مومنین و متقین هستند؛ نه تنها هیچ ترسی و اندوهی نیست بلکه در زندگانی دنیا و آخرتی هم بر آنان مژده ی الاهی است به نحوی که به رستگاری بزرگ می رسند، بدون اینکه در آنچه خدا می گوید و وعده می دهد تغییر یا تخلفی باشد: « أَلا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ ?62? الَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ ?63? لَهُمُ الْبُشْرَى فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ لا تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ?64 یونس? ». ( با توجه به آیات 65-70 ).

   توضیح اینکه پس برابر آیات 62-63 فوق روشن می شود که کسانی از " اولیاءالله " هستند و در واقع از اولیاءالله به شمار می آیند یا می توانند به شمار آیند که هم از « مومنین » باشند، یعنی مومن به خدای یکتا و نبوت و قیامت و قرآن و ...؛ و هم اینکه از « متقین » باشند، یعنی از شرک به خدا و خواندن غیر او و تکیه بر غیر او و نسبت دروغ دادن به خدا یا غفلت از آیاتش و دنیا دوستی و تکذیب رسولان و آیاتش و ... بپرهیزند. آن وقت است که چنین کسانی به عنوان " دوستان خدا "، هم مژده ی الاهی بر آنان است و هم اینکه نه ترسی بر آنان است و نه اینکه آنان اندوهگین می شوند. در واقع اگر مومنیْ تقوای الاهی نداشته باشد، آن وقت گذشته از تبعات دنیایی امر؛ به هنگام حساب و کتاب در سرای دیگر است که هم می ترسد و هم اندوه او را فرا می گیرد و هم اینکه در زمره ی کامروایان به لحاظ مژده ی خداوندی نیست؛ بلکه دوزخ جایگاه او است. والله اعلم.

ژ / 2 ) اینکه خدای یکتا با کلماتش است که " حق " را متحقق می نماید هر چند که گناهکاران را خوش نیاید. به عبارت دیگر هرکس در پی حق و حقیقت است، باید به کلمات الاهی که همه در قرآن مجید است ایمان بیاورد و پایبند باشد: « وَیُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ ?82 یونس?» .  

س / 2 ) اینکه تکذیب آیات الاهی توسط هر کس که باشد، زیانکار شدن را برایش در پی خواهد داشت: « وَلا تَکُونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ فَتَکُونَ مِنَ الْخَاسِرِینَ ?95 یونس? » . (با توجه به آیات 94-97 . انش .

ش / 2 ) اینکه ایمان آوردن افراد به « اذن » خداست و پیامبرانش هم از جانب خود چیزی نمی گویند مگر وحی را، و بنابراین او بر کسانی که " خردمندی " را پیشه ی خود نمی کنند؛ پلیدی قرار می دهد و این یعنی اهمیت و جایگاه عقل و تعقل در نزد خدا و دین اسلام برای مصون ماندن از پلیدی. والله اعلم: « وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لا یَعْقِلُونَ ?100 یونس? » .

ص / 2 ) اینکه خدای یکتا در همه ی زمانها و مکانها؛ نجات بخشیدن رسولانش و مومنین را بر خود فرض و واجب کرده است و این یعنی اهمیت مومن بودن افراد به خدای یکتا و به آنچه که او دستور داده است: « ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا کَذَلِکَ حَقًّا عَلَیْنَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِینَ ?103 یونس?» . ( با توجه به آیه ی 102 ) .

ض / 2 ) اینکه باید فرمان خدا را برد و به پیروی از پیامبر خاتم ص تنها یکتا پرست و از مومنین و حقگرایان در دین اسلام بود و نه از مشرکین و اینکه باید فقط خدا یعنی " الله " را خواند که غیر این چیزی جز ستمکاری و از ستمکاران بودن نیست، هر کس که می خواهد باشد. به عبارت دیگر هیچ کسی حق ندارد که غیر خدای یگانه را بپرستد و یا غیر او را بخواند و یا فرمان غیر او و فرستاده اش را ببرد و ...؛ چرا که این ستمگری بر خود و از مشرکان و زیانکاران بودن است. در واقع و به عبارت دیگر یک مومن باید " موحد " و حقگرا باشد و فقط " الله " را بپرستد و بخواند تا اجابتش کند و ... نه کسی جز او را. امری که پیامبر ص بدان مامور بوده است: « قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی شَکٍّ مِنْ دِینِی فَلا أَعْبُدُ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ?104? وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا وَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ?105? وَلا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لا یَنْفَعُکَ وَلا یَضُرُّکَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّکَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِینَ ?106 یونس?» .

ط / 2 ) اینکه قرآن که سراسر حق است برای همه ی " مردم " از سوی خداوند به " حق " آمده است و در واقع بر پیامبر خاتم ص نازل شده است. پس باید به پیروی از او، پیروی آیات خدا را نمود که هدایت در این امر است و خدای یکتا به همه اعم از هدایت یافتگان و یا گمراه شدگان داناست، خدایی که بهترین حکم کنندگان است.

   برآیند این موارد اینکه «مومنین» به عنوان گروهی از «مردم» باید بدانند که شرط «راهنمایی» و البته «رستگار» شدنشان ؛ نه تنها در پیروی و بکار بستن آیات خداوند یگانه به عنوان "حق" و نه کلامی جز آن است؛ بلکه باید به عنوان «فضل الاهی» ، در جهت ترویج و تبلیغ «حق» یعنی آیات پروردگارشان بر دیگر «مردم» نیز کوشش نمایند تا آنان نیز از این امر یعنی «حق» آگاه شده و به لطف الاهی ضمن ایمان آوردن به راه راست هدایت شوند و به رستگاری برسند و مفاسد زمین هم اصلاح شود. ان شاءالله. : « قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِوَکِیلٍ ?108? وَاتَّبِعْ مَا یُوحَى إِلَیْکَ وَاصْبِرْ حَتَّى یَحْکُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ ?109 یونس? » .


  

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم.

بخش هشتم:

حضرت یونس ع و حضرت الیاس ع .

پیش گفتار

    تا کنون و البته بر اساس آیات الاهی قرآن کریم، به شرح حال دو پیامبر اولواالعزم خداوند یعنی حضرت نوح ع و حضرت ابراهیم ع پرداخته شد به نحوی که روشن شد رسالت آنان مبارزه با بت پرستی به عنوان « گمراهی روشن » و فرا خواندن قومشان به یکتا پرستی و پرهیز از خداوند یا تقوی الله و فرمان بردنشان به لحاظ رسالت الاهی شان بود. از سوی دیگر و باز بر پایه ی همان آیات قرآن کریم به شرح حال پیامبران تبلیغی خداوند یعنی حضرت هود، صالح، لوط، شعیب، و اسماعیل ، اسحاق و یعقوب که این سه از فرزندان و فرزند زاده ی حضرت ابراهیم ع بودند؛ به همراه رسالت هر یک نیز اشاره گردید.

   حال در این بخش به یاری خدای یکتا قصد براین است که باز بر مبنای آیات الاهی به شرح حال دو رسول دیگر از رسولان و برگزیدگان خداوند یگانه که حضرت "یونس "ع  و حضرت " الیاس " ع باشد ، پرداخته و رسالت و سرانجام اقوام شان هم ان شاءالله بیان شود، چه آنکه همانطور که مرتبط با رسولان پیشین گذشت؛ این تنها رسولان خدا و مومنین با آنان بودند که به لطف خدا از خشم و عذاب او رهایی یافتند و دیگران از اقوامشان به خاطر باقی ماندن بر گناهانشان و پافشاری بر آن مورد عذاب خداوند واقع و در نهایت نابود شدند. به عبارت دیگر خداوند یکتا نسبت به بندگانش ستمگر نیست بلکه این خودشان هستند که به خودشان ستم و آیات خدا و رسولانش را تکذیب کرده و یا می کنند و ... لذا به آن سرانجام ها دچار گردیدند و روشن است که هر کس راه آنان را پیروی کند به همان سرانجام پس از اتمام حجت گرفتار خواهد شد. البته برابر ایمان به این امر، لازم است گفته شود که آخرت مرتبط با هر کس و هر قومی جای خود دارد و تنها خدای یکتاست که بدان آگاه است؛ چرا که مالک آن روز است. امری که دست کم در نمازهای پنج گانه ی شبانه روز، ده بار آنرا قرائت می کنیم: « مالک یوم الدین » .

   و نکته ی دیگر در این خصوص اینکه، رسالت الاهی تمام پیامبرانی که شرحشان گذشت و ان شاءالله در مباحث آتی از آن سخن به میان آورده خواهد شد؛ همه و همه بر اساسِ " وحی " بوده است. امری که وجه ممیز پیامبران خدا از سایرین از نوع بشر و بنی آدم بوده است. به عبارت دیگر، تمامی رسولان خدا هم از جنس بشر بوده اند و تفاوت آنها در این بوده که بدانان بواسطه ی برانگیخته شدنشان؛ از سوی خدا وحی می شده است. که منظور آیات قرآن کریم می باشد که بدان ایمان داریم.

گفتارنخست : توضیحات پیرامون حضرت یونس ع

1 ) این که حضرت یونس ع از پیامبران تبلیغی خداوند یگانه می باشد.

2 ) اینکه سوره ی دهم قرآن کریم که بالغ بر صد و نه آیه ی کریمه است، به نام این رسول الاهی یعنی « یونس » و در بر گیرنده ی موضوعات گوناگونی می باشد که به مواردی از آنها اشاره می شود:

الف / 2 ) اینکه برابر آیه ی 2 این سوره (یونس) روشن می شود که نباید از سنت الاهی مبنی بر برگزیدن رسولانی از بین مردم به سوی خودشان برای بیم دادنشان بواسطه ی آنچه که از سوی خدا بدانان « وحی » می شود؛ در شگفتی بود، بلکه باید از مومنین بود که بدین واسطه مژده ی مقام رفیع نزد پروردگارشان را که راست و درست است دریافت می دارند. چه آنکه این کافرانند که رسول خدا را جادوگری آشکار می دانند. پس باید به خدا و رسول و کتاب حکیم خدا ایمان آورد تا از نتیجه ی خوب آن هم بهره مند شد : « أَکَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَیْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْکَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِینٌ ?2 یونس?» . (با توجه به آیه ی یک) .   

ب / 2 ) اینکه دوزخ پایان کار کسانی است که: 1 ) امیدوار لقای الاهی نیستند و نه تنها از یک سو به زندگانی دنیا راضی شدند بلکه بدان آرامش یافتند و 2 ) نیز اینکه آتش دوزخ پایان کار آن کسانی است که از آیات خدا غافلند: «  إِنَّ الَّذِینَ لا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیَاتِنَا غَافِلُونَ ?7? أُولَئِکَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ?8 یونس?» .

   پس باید آیات خدا را ملاک مراحل زندگی قرار داد و نه جز آن را.

پ / 2 ) اینکه بهشت و برخورداری از نعمت های آن، تنها در سایه ی ایمان و انجام کارهای شایسته است: « إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الأنْهَارُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ?9? دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ?10 یونس?» .


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ