گفتار چهارم : رسولان پیش از حضرت محمد ص
برابر آیه ی 75 سوره ی مائده[1] گذشتکه خداوند یکتا پیرامون عیسی پسر مریم س می فرماید که او رسولی است که پیش از وی رسولانی بودند؛ یعنی همان پیامبری که برابر آیه ی 6 سوره ی صف، بشارت به نبوت " احمد " پس از خود را داده بود؛ و این سخن از آن جهت و بدان معنا است که گفته و دانسته شود ک این امر در ارتباط با حضرت محمد ص هم صدق می نموده و می نماید مبنی بر اینکه او نیز رسول خدا بوده که پیش از او رسولانی بوده اند که همانگونه که روزی زاده و میرانده شده اند و روزی هم دوباره زنده بر انگیخته خواهند شد و به سوی خداوند خواهند رفت و از صفات خوردن و آشامیدن و ... برخوردار و در واقع بشری بیش نبوده اند که به واسطه ی فضل الاهی بر آنان در زمان زندگانی به مرتبه ی رسالت و نبوت رسیده اند؛ پس پیامبر خاتم ص نیز اینگونه بوده است و بنابراین باید به این مهم به عنوان اصلی از اصول دین تحت نام " نبوت " ایمان بیش از پیش داشت. « وَمَا مُحَمَّدٌ إِلا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ (144 آل عمران) » .
افزون بر این مطلب اینکه هر چند که در ارتباط با رسولان الاهی پیش از حضرت محمد ص در بخش های پیشین؛ مطالبی بر پایه ی کلام مقدس الاهی یعنی آیات قرآن کریم که بدان ایمان داریم، گذشت؛ اما در این زمینه که واکنش اقوام یا اکثر مردم از اقوام و امم رسولان پیشین در ارتباط با رسالت رسولان الاهی برگزیده شده از بین خودشان و فرستاده شده به سویشان کدام بوده و به خاطر تکذیب آیات الاهی و ... به چه سر انجامی در این گیتی دچار شدند و ...؛ تمام این موارد را خداوند یکتا به ایشان یادآور می شود تا بداند که تنها این قوم یا امت او نیستند که آیات خدا را به استهزاء گرفته یا تکذیب می کنند و ...، بلکه در امت های گذشته نیز پیشینه داشته است ؛ می توان به آیات42-46 حج[2] ؛ 12-14 قاف[3] ؛ 12-16 صاد[4] ؛ 31-33 غافر[5] ؛ و 37-39 فرقان[6] ؛ و 9 ابراهیم[7] ؛ و 70 توبه[8] ؛ 17-20 بروج[9] ........ اشاره کرد .
[1] - مَا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّیقَةٌ کَانَا یَأْکُلانِ الطَّعَامَ انْظُرْ کَیْفَ نُبَیِّنُ لَهُمُ الآیَاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى یُؤْفَکُونَ (75 مائده) .
[2] - وَإِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ (42 ) وَقَوْمُ إِبْرَاهِیمَ وَقَوْمُ لُوطٍ (43 ) وَأَصْحَابُ مَدْیَنَ وَکُذِّبَ مُوسَى فَأَمْلَیْتُ لِلْکَافِرِینَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ (44 ) فَکَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ أَهْلَکْنَاهَا وَهِیَ ظَالِمَةٌ فَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَشِیدٍ (45 ) أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الأرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لا تَعْمَى الأبْصَارُ وَلَکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ (46 ) .
[3] - کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ (12)وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ (13)وَأَصْحَابُ الأیْکَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ کُلٌّ کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ (14).
[4] - کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الأوْتَادِ (12) وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الأیْکَةِ أُولَئِکَ الأحْزَابُ (13) إِنْ کُلٌّ إِلا کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ (14) وَمَا یَنْظُرُ هَؤُلاءِ إِلا صَیْحَةً وَاحِدَةً مَا لَهَا مِنْ فَوَاقٍ (15) وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّلْ لَنَا قِطَّنَا قَبْلَ یَوْمِ الْحِسَابِ (16) .
[5] - که مرتبط با رسالت حضرت موسی ع و برادرش حضرت هارون ع بوده است و آن مرد مومن در قصر فرعون که امت های گذشته را برایشان مثال میزند تا بلکه به رسالت آن دو ایمان آورند و ...: « وَقَالَ الَّذِی آمَنَ یَا قَوْمِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ مِثْلَ یَوْمِ الأحْزَابِ (30)مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ یُرِیدُ ظُلْمًا لِلْعِبَادِ (31)وَیَا قَوْمِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ یَوْمَ التَّنَادِ (32)یَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِینَ مَا لَکُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ (33)».
[6] - وَقَوْمَ نُوحٍ لَمَّا کَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آیَةً وَأَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ عَذَابًا أَلِیمًا (37) وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَیْنَ ذَلِکَ کَثِیرًا (38) وَکُلا ضَرَبْنَا لَهُ الأمْثَالَ وَکُلا تَبَّرْنَا تَتْبِیرًا (39 فرقان) . با توجه به آیات 35-44 .
[7] - أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ لا یَعْلَمُهُمْ إِلا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَرَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا کَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ (9) . با توجه ه آیات 7-19 .
[8] - أَلَمْ یَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِیمَ وَأَصْحَابِ مَدْیَنَ وَالْمُؤْتَفِکَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ (70). با توجه به آیات 67-75.
[9] - هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ (17)فِرْعَوْنَ وَثَمُودَ (18)بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی تَکْذِیبٍ (19)وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِیطٌ (20)با توجه به آیات کل سوره.
گفتار دوم : مبعوث شدن حضرت محمد ص
در رابطه با چند و چون برگزیده شدن و به رسالت و نبوت رسیدن رسولان الاهی در بخش های پیشین بر اساس آیات الاهی قرآن کریم که بدان ایمان داریم؛ مطالبی گذشت، و نیز گذشت که حضرت ابراهیم ع به هنگام بنای کعبه به فرمان الاهی به همراه فرزندش حضرت اسماعیل ع؛ طی یکی از دعاهایش از خداوندِ شنوای دانا و برآورنده حاجات ، خواست که برای مردم شهر (مکه) پیامبری را از میان خودشان بر انگیزد تا آیاتش را بر آنان بخواند و حکمت بیاموزد و بدین واسطه پاکیزه شان گرداند[1] ؛ و لذا بدین سان خداوند یکتا هم در مکه رسول خاتم ص را با همان اهداف برانگیخت و در واقع بر آنان به این لحاظ منت نهاد و از سویی هم دعای حضرت ابراهیم ع را اجابت کرد[2]؛ چرا که همانطور که ان شاءالله در مباحث آتی خواهیم دید، مردم آن سرزمین راه شرک به خدا را در پیش گرفته بودند و دختران را زنده به گور می کردند[3] و اهل کتاب نیز بر راه خطا رفته بودند و ...؛که این البته یک وجه از هدف برانگیختن و بعثت حضرت محمد ص بود و سوی دیگر آن این بود که او با خواندن آیات قرآن و ذکر نام پروردگار که آفریننده ی هر چیزی از جمله انسان است؛ به انسان که از خون بسته آفریده شده، یادآور شود که نباید راه طغیان را پیشه ی خود در روی زمین کند، بلکه باید بداند که این خداوندِ بی نیاز است که به او دانش یاد داده و در نهایت هم به سوی او همانند همه باز خواهد گشت. « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم. اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ (1) خَلَقَ الإنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ (2) اقْرَأْ وَرَبُّکَ الأکْرَمُ (3) الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (4) عَلَّمَ الإنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ (5) کَلا إِنَّ الإنْسَانَ لَیَطْغَى (6) أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى (7) إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى (8) أَرَأَیْتَ الَّذِی یَنْهَى (9) عَبْدًا إِذَا صَلَّى (10) أَرَأَیْتَ إِنْ کَانَ عَلَى الْهُدَى (11) أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى (12) أَرَأَیْتَ إِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى (13) أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى (14) کَلا لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِیَةِ (15) نَاصِیَةٍ کَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ (16 علق)».با توجه به آیات 17-19 .
جان سخن اینکه خداوند یکتا با وحی روحش به امرش به آن حضرت؛ وی را به رسالت بر گزید در حالی که پیش از آن دانا به امر نبود که کتاب یا ایمان چیست. و پس از بر انگیخته شدن به نبوت و مزین شدن به کتاب الاهی؛ رسالت پیدا نمود که مردم را به راه راست که همانا راه خداوند یگانه است و بازگشت همه به سوی اوست راهنمایی کند.« وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلا وَحْیًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ (51) وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلا الإیمَانُ وَلَکِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (52) صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الأمُورُ (53)». پس روشن می شود که هدایت به راه راست؛ تنها و تنها در سایه ی کتاب قرآن و آیات آن ضمن شیندن و فرمان بردن آنها به فضل و اذن الاهی ست. والله اعلم.
گفتار سوم : حضرت محمد ص در کتب الاهی پیشین
الف ) « وَإِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِینٌ (6 صف)» .
این آیه ی کریمه می رساند که حضرت عیسی ع به بنی اسراییل؛ بشارت و نوید حضرت محمد ص با نام " احمد " که رسول پس از او است را داده بوده است و این بدان معناست که یهود و نصارا از این مهم با خبر بوده اند.
ب ) « الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأغْلالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (157 اعراف) » .
این آیه ی کریمه نیز گویای این امر است که نام حضرت محمد ص به عنوان رسول نبی امی که لازم است از او پیروی کنند؛ در کتابهای تورات و انجیل نگاشته شده است که آن را می یابند. یعنی آنان از این بشارت و تحقق رسالت آن حضرت با خبر بوده اند.
[1] - رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (129بقره) .
[2] - لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ (164 آل عمران) . // هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الأمِّیِّینَ رَسُولا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ (2 جمعه) . هم اکنون برای دانستن اینکه چه کسانی از سوی خداوند یکتا پاکیزه نمی شوند و سرانجام خوبی ندارند؛ باید به آیات زیر توجه و ایمان بیش از پیش داشت: « إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَیْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِیلا أُولَئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الآخِرَةِ وَلا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلا یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (77 آل عمران) » // إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلا أُولَئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلا النَّارَ وَلا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلا یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (174) أُولَئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ (175) ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتَابِ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ (176بقره) .
[3] - که روزی در باره اش پرسیده خواهد شد : وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ (8) بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ (9 تکویر) .
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم.
بخش شانزدهم: حضرت محمد ص
پیش گفتار:
از آغاز بحث تا کنون، علاوه بر پیامبران تبلیغی ؛ به شرح حال چهار پیامبر بزرگ و الواالعزم الاهی که هر یک دارای شریعتی از دین اسلام بودند؛ یعنی به ترتیب حضرت نوح ع، حضرت ابراهیم ع، حضرت موسی ع و حضرت عیسی ع؛ بر اساس کلام مقدس الاهی که آیات کتاب مقدس قرآن کریم و مرتبط با اقوام و امت هایشان و سرانجام آنها اعم از مومنین و یا مجرمین باشد، پرداخته شد. هم اکنون باز و بلکه بیش از پیش به یاری حضرتش جل عظمته و وحده لا شریک له، قصد بر این است تا ان شاءالله در این بخش به شرح رسالت آخرین نبی اولواالعزم و پیام آور او یعنی حضرت محمد ص آن هم باز بر روال مربوطه بر اساس آیات الاهی پرداخته و به زوایای این رسالت به یاری حضرت حق پی برده شود . باشد که انشاءالله موثر اثر باشد. آمین یا رب العالمین.
گفتار نخست : توضیحات
الف) اینکه حضرت محمد ص همچون پیامبران اولواالعزم قبل از خود دارای شریعتی از دین اسلام می باشد. « شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدّینِ ما وصّی بِه نوحَاً وَ الَذی اَوحَیْنا اِلَیکَ وَ مَا وَصّینا بِه اِبْراهیمَ وَ موسی وَ عیسی ص أن اَقیموا الدین وَ لا تَتَفَرقوا فیه ج کَبُرَ عَلی الْمُشْرِکین ما تَدعوهُم اِلَیه ج اَللهُ یَجْتَبی اِلَیْهِ مَنْ یَشاء وَ یَهْدی اِلَیْهِ مَنْ یُنیبُ. (13 شورا) ».
ب ) اینکه همانند نوح ع و ابراهیم ع، سوره ای از سوره های قرآن کریم که چهل و هفتمین سوره ی آن باشد، به نام این پیامبر اولواالعزم الاهی " محمد " ص است که دارای سی و هشت آیه ی کریمه با موضوعات گوناگون از جمله موارد زیر می باشد:
1/ب ) اینکه کفر و باز داشتن از راه خدا ، سبب تباه شدن اعمال عاملین به آن می شود چرا که این گروه پیروی " باطل " را کرده اند. اما از سوی دیگر این تنها " ایمان و انجام کارهای شایسته و نیز ایمان به قرآن "، یعنی آنچه که به حق از سوی پروردگار بر حضرت محمد ص فرو فرستاده شده است میباشد که خداوند یکتا از گناهان و بدیهای افراد در میگذرد و امورشان را اصلاح می نماید. و این بدلیل پیروی این گروه از " حق " که از جانب پروردگارشان است می باشد که همانا خداوند این مثال ها را برای مردم می زند تا بدانند تعریف[1] و مرز حق و باطل و تبعات پیروی هر یک کدام است.« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم.الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ (1) وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ (2) ذَلِکَ بِأَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ (3 محمد)» .
پس نتیجه اینکه باید از گروه دوم یعنی مومنین و انجام دهندگان کارهای شایسته و همچنین ایمان آورندگان به قرآن بود که همانا این حق است و جز آن باطل.
2/ب ) اینکه برخورداری از یاری خدا و ثابت قدمی مومنین، در یاری کردن خداست.« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ (7 محمد)».
3/ب ) اینکه خداوند یکتا، مولای مومنین است و برای کفار مولایی نیست.«أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الأرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلِلْکَافِرِینَ أَمْثَالُهَا (10) ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَأَنَّ الْکَافِرِینَ لا مَوْلَى لَهُمْ (11محمد) » .
4/ب ) اینکه این تنها ایمان و انجام کارهای شایسته است که برخورداری از بهشت و نعمت های آن را بدنبال خود دارد و لذا کفار، اهل آتشند. «إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ وَیَأْکُلُونَ کَمَا تَأْکُلُ الأنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ (12محمد)».
5/ب ) اینکه آیه ی 15 محمد به ویژگی های بهشت وعده داده شده به پرهیزگاران اشاره دارد. « مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِیهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِیهَا مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ کَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِی النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِیمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ (15 محمد)» .
6/ب ) اینکه مومنین برای باطل نشدن اعمالشان باید فرمان خدا و رسول او را ببرند؛ چه آنکه کفر و بازداشتن از راه خدا و مردن بر کفر، نتیجه اش این است که از سوی خدا هر گز برایشان آمرزشی نخواهد بود. « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَلا تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ (33) إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ مَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ (34 محمد)».
7/ب ) اینکه زندگانی دنیا، بازیجه و هوسرانی است و این " ایمان " و " تقوا " است که پاداش الاهی را بدنبال خود برای عاملین به آنها دارد.«إِنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا یُؤْتِکُمْ أُجُورَکُمْ وَلا یَسْأَلْکُمْ أَمْوَالَکُمْ (36 محمد) ».
8/ب ) اینکه باید از مال خود برابر دستور خداوندی در راه او انفاق کرد و از اهل بخل نبود چرا که او می تواند بدلیل نافرمانی، گروه بخیل را ببرد و گروهی دیگر را که مثل آنان نیستند به جایشان بیاورد. « إِنْ یَسْأَلْکُمُوهَا فَیُحْفِکُمْ تَبْخَلُوا وَیُخْرِجْ أَضْغَانَکُمْ (37) هَا أَنْتُمْ هَؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَمِنْکُمْ مَنْ یَبْخَلُ وَمَنْ یَبْخَلْ فَإِنَّمَا یَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِیُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ وَإِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثَالَکُمْ (38 محمد)». و این یعنی اهمیت و وجوب " انفاق " از مال خود در راه حضرتش جل عظمته که او روزی آدمی کرده است.
[1] - خداوند یکتا؛ حق و باطل را اینگونه تعریف می فرماید، آن هم در ارتباط با آنچه که از پدیده ها می بینیم : « أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الأرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الأمْثَالَ (17 رعد)» .