گفتار هفتم ) نتیجه گیری این بخش
1 ) اینکه حضرت ابراهیم ع دومین پیامبر اولوا العزم الاهی پس از حضرت نوح ع و همچون وی دارای شریعت الاهی در دین اسلام می باشد.[1]
2 ) اینکه این حضرت همانند حضرت نوح ع ، نه تنها بت پرستان را از این کار نهی و به سوی پرستش " الله " و تقوای او دعوت و امر می کرد؛ بلکه در این راه که راه خدای یگانه باشد با استدلالات و احتجاجات بسیار و حتا در هم شکستن و فرو ریختن بت های بتکده ی مورد پرستش پدرش و قومش ، بدانان نشان داد که به خاطر بت پرستی در گمراهی روشنند. پس رسالت این دو رسول گرامی و بزرگ خدا مبارزه با بت پرستی و خواندن به سوی یکتا پرستی بوده است. و این بدان معناست که هر چند با آن استدلالات که در متن این بخش آمد، بت پرستی؛ " گمراهی روشن " است؛ اما آنقدر بنی آدم با اندیشه نکردن با خود و خرد نورزیدن ، به خاطر این کار گمراه شده اند که خدای یکتا برای آنان پیامبران بزرگ فرستاده تا آیاتش را برای آنان بخوانند بلکه مسلمان برای خدا و مومن به او شوند و راه تقوای الاهی و اطاعت از او و رسولش را در پیش گیرند؛ که در نهایت بسیاری از آنان باز همان گمراهی روشن را به هدایت الاهی برتری دادند و بنابراین مورد خشم او واقع شدند. زیرا که با آنان اتمام حجت شده بود. آخرت افراد را که تنها خدای یکتا می داند.
3 ) اینکه حضرت ابراهیم ع نه تنها با احتجاجات و استدلال های " نظری " خود؛ پدر و قومش را پند و اندرز می داد که خدا در بت پرستی هیچ حجتی قرار نداده است، بلکه در " عمل " هم که همانا شکستن بت ها باشد بدانان این امر یعنی قرار داده نشدن هیچ حجتی در بت و بت پرستی را نشان داد، تا شاید دست از شرک به خدا بردارند و یکتا پرست شوند؛ اما امان از دل غافل. به هر جهت خدای یکتا آن قوم بت پرست را خوار و زبون ساخت.
4 ) اینکه مبارزه با باطل و گام برداشتن در راه حق و بیان آن؛ نسبت نمی شناسد، حتا اگر آن کس نزدیکترین فرد به آدمی یعنی پدر یا مادر باشد. و این درسی است که حضرت ابراهیم ع به هنگام نهیِ نخست پدرش و سپس قومش از بت پرستی و امر و دعوت به یکتاپرستی به همگان داده است که چون آنان ایمان نیاوردند راهنمایی و آمرزیده نشدند. همانطور که همسر و فرزند نوح ع و همسر لوط ع به خاطر پیروی نکردن از آن رسولان الاهی، مورد خشم خدا واقع شدند و کسی را یارای شفاعت و نصرت آنان نبود؛ هر چند که با این رسولان خدا هم نسبت خونی و یا سببی داشتند. به عبارت دیگر اینکه دین اسلام که تنها دین نزد خداست و مردم بر آن سرشته شده اند؛ ارتباط نسبی و سببی و غیر آن همانند هم خونی، همنوعی، همشهری، هم میهنی، هم فامیلی، هم محلی و ... نمی شناسد و لازم است که حق شناخته، بکار بسته و بیان شود تا از نتایج خوب آن هم بهره مندی به دست آید.
5 ) اینکه باید به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباطش و تمام رسولان الاهی و نیز آنچه که بر آنها نازل شده بدون هیچ فرق گذاشتنی میان آنان ایمان آورد و از مسلمانان برای خداوند بود[2] و برابر کلام مقدس الاهی، همانگونه که او به رسول خاتم ص دستور داده است، پیروی کیش و ملت ابراهیم ع را که بر مبنای یکتاپرستی و دوری از هر گونه شرکی است نمود، چرا که او یعنی حضرت ابراهیم ع از مشرکین نبوده است. [3] همانطور که او یهودی یا نصرانی نبوده بلکه مسلمانی حقگرا بوده است.[4] و لذا خدای یکتا او را به خاطر مسلمانی برای خودش که منبای دین اسلام و برخاسته از آن است و نیز کارهای نیکو کردن، دوست خود قرار داد[5]. و بدینگونه است در این رابطه آیه ی 161 انعام : « قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ . »
پس نتیجه اینکه یک مومن باید در عین حال علاوه بر ایمان به خدا و ایمان به آنچه که او بدانها دستور داده است؛ تسلیم امر او و از نیکوکاران و پیروان کیش ابراهیم باشد. انشاءالله.
6 ) اینکه خداوند یگانه، نزدیکترین و دوستدارترین مردم به حضرت ابراهیم ع را کسانی می داند که نه تنها پیروی آن حضرت بلکه پیروی خاتم النبیین ص و مومنین را بنماید؛ چرا که او یعنی خدای یکتا؛ ولی و سرپرستِ مومنین است[6]. « إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِیُّ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ ?68?آل عمران .
7 ) اینکه خدای یکتا ، حضرت آدم، نوح، آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برگزید: « إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ ?33? ذُرِّیَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِی عٌ عَلِیمٌ ?34?» . آل عمران .
8 ) اینکه خدای یکتا علاوه بر این برگزیدن؛ به آل ابراهیم، کتاب و حکمت و پادشاهی بزرگ داد.[7] آن هم با بخشیدن اسحاق و یعقوب به او [8] و قرار دادن نبوت و کتاب در فرزندانش، به نحوی که آن حضرت در این گیتی پاداشش توسط خدا داده شد و در سرای دیگر از شایستگان است[9]. آن هم البته به خاطر مجاهده ی آن حضرت یعنی ابراهیم ع در راه خدا و مبارزه با شرک و بت پرستی و ترک سرزمین بت پرستان از پدرش و قومش؛ لذا اسحاق و یعقوب به او مژده داده و عطا شد و آنان هم از پیامبران قرار داده شدند: « فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلا جَعَلْنَا نَبِیًّا ?49? مریم .
9 ) اینکه خدای یکتا؛ حضرت نوح ع و حضرت ابراهیم ع را به رسالت فرستاد و در فرزندان آنان نیز پیامبری و کتاب را قرار داد که برخی از آنان هدایت شدند و بسیاری شان هم راه فسق و تباهکاری را در پیش گرفتند: « وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِیمَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْکِتَابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ?26?. » حدید .
. پس روشن می شود که به واسطه ی پیامبران و کتب الاهی که همه ی آیات خدا در آن یعنی قرآن کریم است، باید راه هدایت را برگزید تا به لطف حضرتش رستگار شد که همانا خدای یکتا، راه رشد را از غی بیان فرموده است.
10 ) اینکه باید دانست که هر کس بار اعمال خود را بر خواهد داشت و نتیجه ی کوشش های خود را خواهد دید و در نهایت به سوی پروردگار جهانیان خواهد رفت. و این امری است که در کتابها و صحف ابراهیم و موسی هم آمده است : « أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى ?36? وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى ?37? أَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ?38? وَأَنْ لَیْسَ لِلإنْسَانِ إِلا مَا سَعَى ?39? وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ?40? ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الأوْفَى ?41? وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنْتَهَى ?42? . » نجم .
پس باز روشن می شود که هر کس باید به فکر خود باشد و آنچه از اعمال که خوب است را به عنوان مومن و مسلمان برای خدا انجام دهد و پیروی آیات خدا و رسولانش را بنماید اگر در پی برخورداری از پاداش خوب الاهی در دو گیتی است.
11 ) اینکه ابراهیم، اسحاق و یعقوب ع از صاحبان بصیرت و از برگزیدگان خوب نزد خدا بودند؛ همانگونه که اسماعیل و یسع و ذالکفل ع از نیکان بودند. امری که خدای یکتا به پیامبر خاتم ص می فرمایدتا یادآور آن باشد : « « وَاذْکُرْ عِبَادَنَا إبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ أُولِی الأیْدِی وَالأبْصَارِ ?45? إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِکْرَى الدَّارِ ?46? وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الأخْیَارِ ?47? وَاذْکُرْ إِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَذَا الْکِفْلِ وَکُلٌّ مِنَ الأخْیَارِ ?48? . » صاد .
12 ) اینکه هدایت یافتن در ایمان به آنچه است که خداوند بدان دستور داده است و نیز به مسلمان بودن برای او می باشد . به عبارت دیگر راهنمایی و هدایت شدن به راه راست از سوی خدا؛ به ادعای یهود و نصارا بر نمی گردد بلکه به کیش ابراهیم و حق گرا بودن او و اینکه از مشرکان نبوده است، بر می گردد. یعنی اینکه در پرستش خدا و مسلمانی برای او باید یک رنگ و یک دل بود و دانست که خدا به اعمال همه آگاه و اعمال هر کس و هر قومی برای خودش می باشد: « وَقَالُوا کُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ?135? قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَمَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ?136? فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِی شِقَاقٍ فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ?137? صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ ?138? قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِی اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ ?139? » . ( سوره بقره ).
13 ) اینکه حضرت ابراهیم ع و اصحابش باید برای مومنین اسوه باشند، آن هم از این جهت که یکتا پرست بود و پدر و قومش را به یکتا پرستی فرا می خواند و از مشرکین نبود، ضمن اینکه از شرک به خدا هم باز می داشت و علاوه بر این ها برای پدرش و قومش از خدا آمرزش می خواست و از او اینگونه طلب می کرد که آنان مایه ی آزمایش کفار و ناسپاسان قرار نگیرند و از سوی دیگر آمرزیده شوند، و باز اینکه الگوی نیکو برای مومنین قرار گیرند از آن جهت که امیدوار خدا و روز آخرت بودند. پس روشن می شود که آنان از این منظر الگو و اسوه ی مومنیند که هم یکتا پرست بودند و هم از شرک به خدا می پرهیزیدند و هم اینکه امیدوار خدا و سرای دیگر بودند؛ و این بدان معناست که نباید از امید به خدا و روز قیامت غافل شد که آن حضرت و یارانش اینگونه نبودند، چرا که هر کاری تبعات و نتایج خود را دارد: « قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لأبِیهِ لأسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ رَبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ?4? رَبَّنَا لا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ?5? لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِیهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الآخِرَ وَمَنْ یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ?6? عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَ الَّذِینَ عَادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِیرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ?7?. »ممتحنه .
14 ) بالاخره اینکه باید دانست که آخرت بسی بهتر و پاینده تر است و این امری است که در صحف ابراهیم و موسی نیز آمده است. و این باز بدان معناست که برخورداری از آخرت که بهتر و پاینده تر از دنیای نابود شدنی است؛ در گرو الگو قرار دادن ابراهیم ع که همانا یکتاپرستی و دوری از شرک به خداوند و نیز امیدوار خدا و سرای دیگر بودن ضمن ایمان به خدا و همه ی رسولان و آیاتش و مسلمان بودن برای او و ... انجام اعمال صالح است؛ می باشد و نه جز آن : « بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ?16? وَالآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى ?17? إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الأولَى ?18? صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى ?19?. »اعلی .
با سپاس بی کران خدای یکتا را به خاطر این منت و نعمت های بی شمارش که برایم ارزانی داشته و به من بخشیده است و خواستار فزونی آن از جانب حضرتش جل عظمته می باشم. 28/دی/1396
[1] - آیه ی 13 سوره ی شورا .
[2] - قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَالنَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ?84 آل عمران?.
[3] - قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ?95?آل عمران .
[4] - فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَمَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ ?97? . آل عمران .
[5] - مَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلا ?125?نساء
[6]- نتیجه برابر سخن پاکیزه ی خداوندی روشن است که وقتی او ولی مومنین باشد بنابراین آنان را از تاریکی ها به سوی روشنایی بیرون می برد. ( آیه ی 257 بقره ). که اسباب آن نیز کتاب قرآن برابر آیه ی شماره یک سوره ی ابراهیم است.
[7] - أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنَا آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُمْ مُلْکًا عَظِیمًا ?54? فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَکَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِیرًا ?55?نساء .
[8] - و البته پیش از آن اسماعیل ع را که شرحش در متن همین بخش بر اساس آیات خداوندی آمده در قرآن کریم گذشت.
[9] - وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْکِتَابَ وَآتَیْنَاهُ أَجْرَهُ فِی الدُّنْیَا وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ ?27? .عنکبوت .
گفتار ششم ) حضرت یعقوب فرزند حضرت اسحاق ع
در این بخش[1] تا کنون در مواردی به این موضوع اشاره شد که خدای یکتا در قبال مسلمانی و مومن بودن حضرت ابراهیم ع، به وی آن هم به واسطه ی رسولانش یا همان فرشتگان، اسحاق و یعقوب را مژده و در نهایت عطا نمود و آنان را از انبیاء قرار داد[2]؛ و لذا هم اکنون به لحاظ ارتباط موضوع، در این گفتار پس از حضرت اسحاق ع به دیگر برگزیده ی خداوند یکتا که برابر آیه ی 71 هود حضرت یعقوب ع فرزند او باشد، هر چند گزیده انشاءالله پرداخته خواهد شد.
1 – اینکه بدون هیچ فرق گذاشتنی، باید از مومنین به رسولان خدا بدون هیچ فرق گذاشتنی و آنچه که بر آنان از جمله حضرت یعقوب ع نازل شده است، بود و در این راه تسلیم امر خدا و به عبارت دیگر مسلمان برای او بود و نه کس دیگر.: « قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَالنَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ? آل عمران / 84? » .
2 – اینکه بر تمامی رسولان خدا از حضرت نوح ع تا حضرت رسول خاتم ص که حضرت یعقوب ع نیز در زمره ی آنان است از سوی او یعنی " الله " وحی می شده است و لذا باز باید مومن به این امر بود: « إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَیْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِیسَى وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَیْمَانَ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ?163 نساء? » .
3 – اینکه خدای یکتا پس از بخشیدن اسحاق و یعقوب ع به ابراهیم ع و آنان را از شایستگان قرار دادن، بدان سه پیامبر؛ " امامت " را نیز داد تا به امر حضرتش مردم را راهنمایی کنند و برابر وحی الاهی کارهای خیر کنند و بر پا دارنده ی نماز و پرداخت کننده ی زکات باشند و فقط خدای یکتا را بپرستند: « وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَةً وَکُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِینَ ?72? وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءَ الزَّکَاةِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ ?73? . » ( سوره ی انبیاء ).
و تمام اینها یعنی اینکه هدایت تنها به دست خدا و برابر فضلش به هرکس عطا کند بدستور او است که دیگران را به راه راست هدایت می کنند. و دیگر اینکه خدای یکتا تنها انجام کارهای نیکو را وحی و در واقع امر می کند همانگونه که ابراهیم ع با بت پرستی مبارزه و پدر و قومش را به یکتا پرستی دعوت کرد و مسلما و بدون تردید اسحاق و یعقوب نیز به یکتا پرستی دعوت می کردند و خود نیز یکتا پرست بوده اند. یعنی خدای یکتا را می پرستیده اند. و سوم اینکه به پیروی از آنها که کلام مقدس الاهی است باید از عاملین به دو فریضه ی نماز و زکات بود و در نهایت اینکه تنها خدای یکتا را پرستش کرد و نه کسی جز او را . پس نتیجه اینکه این سه یعنی حضرت ابراهیم، اسحاق و یعقوب ع نه تنها پیامبر خدا بودند، بلکه همه از " ائمه " نیز بوده اند و لذا روشن میشود که " امامِ " برگزیده از سوی خدای یکتا، به امر او کارش این است که مردم را به راه راست هدایت کند و برابر وحی اش کارهای خوب انجام دهد و عامل به نماز و زکات باشد و فقط خدای یکتا را بپرستد.
4 – اینکه این سه پیامبر و امام نه تنها خود از مسلمانان برای خدای یکتا بوده اند، بلکه فرزندان خود را نیز بر مسلمانی به خدا و اینکه تنها او را بپرستند، وصیت و سفارش می کرده اند؛ همانگونه که خود اینگونه ، یعنی پرستش کننده ی خدای یگانه و مسلمان برای او بوده اند؛ تا اینکه مبادا فرزندانشان بمیرند و مسلمان از دنیا نروند.
پس نتیجه اینکه این سه نبی خدا، در قبال فرزندان خود هم تا دم مرگ که گریزی از آن برای بشر نیست؛ احساس مسئولیت و ابلاغ وحی و آنچه بدانان نازل می شده است می کرده اند و لذا مومنین نیز باید اینگونه باشند که هر کس و هر قومی بار خود را بر خواهد داشت. پس باید آیات خدا را به همه از جمله فرزندان و خویشان رساند و اتمام حجت کرد و صد البته که خود نیز باید از پیروی کنندگان آیات خدای یگانه بود و پس از عمل ، آن آیات را ترویج و تبلیغ کرد و ...: « وَ وَصَّى بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَیَعْقُوبُ یَا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ?132? أَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِیهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَکَ وَإِلَهَ آبَائِکَ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ?133? تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُمْ مَا کَسَبْتُمْ وَلا تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ?134? ». ( سوره ی بقره ) .
5 – اینکه خدای یکتا می فرماید که ابراهیم ع و اسحاق ع و یعقوب ع و اسباط یا فرزندان او، یهودی یا نصرانی نبوده اند بلکه امتی پیش از این دو بودند که آنان یکتا پرست بودند و از مشرکین نبودند و لذا هر کس بار خود را بر می دارد. در واقع خدای یکتا ادعای یهود و نصارا را که آن انبیای مذکور را از کیش خود می دانسته اند رد و هر کس و امتی را متوجه اعمال خودش نموده است تا آیات خدا را بشنود و فرمان ببرد و مبادا اینکه پس از آمدن حجت و هدایتش باز رو به شرک ببرند و از ستمکاران شوند. والله اعلم. « أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطَ کَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ?140? تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُمْ مَا کَسَبْتُمْ وَلا تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ?141? » . ( سوره ی بقره ) .
پس روشن می شود که حضرت یعقوب ع فرزند حضرت اسحاق ع و نواده ی حضرت ابراهیم ع از برگزیدگان خدای یکتا به عنوان نبی و امام بوده که به وی وحی می شده است و او هم از یکتا پرستان و عمل کنندگان به وحی الاهی بوده است و به امر او قوم خود را به یکتاپرستی دعوت و هدایت می کرده و بنابراین خدا او را از شایستگان قرار داده است؛ امری که بایسته است به عنوان یک مومن بدان ایمان آورد و تسلیم امر خداوند بود.
گفتار پنجم : حضرت اسحاق ع فرزند حضرت ابراهیم ع
مرتبط با داستان حضرت اسحاق ع که فرزند حضرت ابراهیم ع است و رسولان خدا مژده ی این فرزند و از پشت او یعقوب ع را به او دادند و ... ، مطالبی در بخش های مرتبط با داستان رسالت حضرت لوط ع و ینز همین بخش یعنی حضرت ابراهیم ع آورده و ذکر شد. اما در ادامه و از آنجا که این حضرت و رسول خدا نیز از فرزندان پیامبر اولواالعزم خدا یعنی حضرت ابراهیم ع است لذا کوشش می شود که در گفتاری در همین بخش انشاءالله تعالی و به یاری او بدان پرداخته شود که همانا وی نیز از پیامبران تبلیغی خداوند یگانه است[1].
1 ) اینکه همانطور که در گفتار مرتبط با حضرت اسماعیل ع گذشت باید از مومنین به حضرت اسحاق ع و آنچه از سوی خدا به او نازل شده است نیز بود و در واقع به این ایمان آوردن گواهی داد.[2] و بدینگونه است در این رابطه آیه ی 84 آل عمران[3]. چه آنکه به این حضرت نیز از سوی خداوند یکتا وحی می شده است. « إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَیْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِیسَى وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَیْمَانَ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ?163? . » (سوره ی نساء ) .
2 ) اینکه حضرت اسحاق ع به حضرت ابراهیم ع به خاطر همان مجاهده ی در راه خداوند که یکتا پرستی و دعوت پدرش و قومش به آن باشد ؛ توسط خدا عطا شد و او بدینگونه در دنیا پاداش جهادش در راه خدا را طی رسالتش گرفت: « ... وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ یَعْقُوبَ ? هود/71? » . // « ... فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلا جَعَلْنَا نَبِیًّا ?49 مریم? . » امری که میهمانان او یا همان رسولان خدا مژده اش را به وی داده بودند و خدای یکتا آنان را به او بخشید و به عنوان نیکوکاران راهنمایی شان کرد و ... : « وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ کُلا هَدَیْنَا وَنُوحًا هَدَیْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّیَّتِهِ دَاوُدَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ?84 انعام?» .
3 ) اینکه حضرت ابراهیم ع سپاسگزار خدا می شود از آن جهت که به او در سن پیری، اسماعیل و بعد اسحاق را عطا کرد و سپس به لحاظ اینکه خدای یکتا هر لحظه شنوای دعاهاست، لذا برای خود و فرزندان و ذریه اش به درگاه خدای دست به دعا بر می دارد و از او می خواهد که خودش و آنان را از نمازگزاران قرار دهد و دعایش را بپذیرد.[4] اما دعای دیگر حضرت ابراهیم به درگاه خداوندی؛ آمرزش خواستن برای خودش، پدر و مادرش و همه ی مومنین ، زمانی که حساب بر پا می شود است[5] : « رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَمَا یَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ فِی الأرْضِ وَلا فِی السَّمَاءِ ?38? الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ ?39? رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاةِ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ ?40? رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ ?41? » . ( سوره ی ابراهیم ) .
جان کلام اینکه حضرت اسحاق ع نیز از رسولان و برگزیدگان خدای یکتا بوده است و این رسالت او تا آن حد است که پیش از آنکه پای به گیتی بگذارد و چشم بر آن بگشاید؛ رسالت الاهی در او تحقق یافته بوده و مژده و نویدش به حضرت ابراهیم ع به عنوان پدرش داده شده بوده است و در طول رسالتش از سوی خدا به او وحی می شده است تا مردم را به عنوان امام به راه راست هدایت کند و ... [6]. پس باید به تمام این رسولان بدون هیچ فرق گذاشتنی ایمان داشت و دانست و ایمان داشت که او همانند و بلکه پس از پدر خویش یعنی حضرت ابراهیم ع به عنوان امام برای مخاطبینش از مردم بوده است که این مهم به دیرینگی مقوله ی " امامت " دلالت دارد که در نسل پیامبری از پیامبران بزرگ خدا جریان داشته است.
[1] - آیات 49 مریم و 27 عنکبوت و 71 هود و 84 انعام .
[2] - قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَمَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ. ?136 بقره?
[3] - قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَالنَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ?84?
[4] - و این یعنی اهمیت و جایگاه فریضه ی نماز در دین و نزد خداوند یکتا و اینکه مومنین به تبعیت از آن حضرت و برابر این آیه که دعای قرآنی است باید ار او بخواهند که هم خودشان و هم فرزندانشان را از نمازگزاران قرار دهد و در این راه دعایشان را بپذیرد.
[5] - و این بدان معناست که باز مومنین باید برای خودشان و پدر و مادرشان و نیز برای یکدیگر از خدا آمرزش بخواهند و در واقع خیر خواه یکدیگر اعم از گذشتگان و همگنان و آیندگان باشند.
[6]- وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَةً وَکُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِینَ ?72? وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءَ الزَّکَاةِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ ?73? . ( سوره ی انبیاء )
2 / ب ) « انَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًى لِلْعَالَمِینَ ?96? فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَمَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ ?97? . » ( سوره ی آل عمران ) .
این آیات کریمه همانطور که گذشت با توجه به آیه ی 71 سوره ی انبیاء، گویای این امر است که بیت الحرام؛ اولین خانه ای است که توسط خداوند یکتا برای همه ی " مردم " در هر زمان و مکانی وضع و در مکه واقع شده و هم آن مایه ی برکت و فزونی و راهنمایی برای همه ی " جهانیان " است. و در آن خانه نشانه های روشن و نیز مقام ابراهیم ع است. خدای یکتا در ادامه به وجوب فریضه ی " حج " این خانه برای کسانی که توانایی آن را دارند اشاره و اضافه فرموده است که هرکس به این امر کافر و ناسپاس شود پس باید بداند که خدا بی نیاز از همان " جهانیان " است. به عبارت دیگر هر کسی که امر خدا را اطاعت کند و به این خانه ایمان آورد و آن را محلی امن برای " همه " بداند و در عین حال پس از ایمان آوردن و با وجود توانایی مالی؛ فریضه ی " حج " را به عنوان فرع دین به جا آورد، برای خودش است و از برکات و هدایت آن برخوردار خواهد شد. و هرکسی که به این خانه و برکات و هدایت آن و نیز وجوب حج و طواف آن کافر و ناسپاس شود، باز زیانش را خودش خواهد دید، چرا که خداوندِ ستوده بی نیاز از " همه ی جهانیان " در هر زمان و مکانی است و بلکه آفریننده ی همه چیز و بازگشت دهنده ی آنها به سوی خود است و لذا همه چیز در وجود خود نیازمند خدای یکتا می باشد. پس باید از مومنین به او و رسولان و آیاتش بود.
3 / ب ) « إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ ?23? وَهُدُوا إِلَى الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِیدِ ?24? إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاکِفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ ?25?وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَنْ لَا تُشْرِکْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ ?26? .وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ ?27? لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ ?28? ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ ?29? ذَلِکَ وَمَنْ یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا یُتْلَى عَلَیْکُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ ?30? حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکَانٍ سَحِیقٍ ?31? ذَلِکَ وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ ?32? لَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَیْتِ الْعَتِیقِ ?33? وَلِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَکًا لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ ?34? الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِینَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِیمِی الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ?35? وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ کَذَلِکَ سَخَّرْنَاهَا لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ?36? لَنْ یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْکُمْ کَذَلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ ?37?إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ ?38?. » ( سوره ی حج ) .
این آیات کریمه می توان گفت که به چند نکته اشاره دارد:
× ) اینکه این ایمان و انجام کارهای شایسته است که فرد را وارد بهشت کرده و موجبات راهنمایی شدن او را به عنوان یک مومن به سوی " گفتار پاکیزه " و " راه راست " از جانب خدای یکتا فراهم می آورد. پس اگر کسی بدنبال این است که هم به گفتار پاکیزه مزین و هم به راه راست از سوی خدا راهنمایی شود، پس لازم است که هم ایمان داشته باشد و هم کننده ی کارهای شایسته باشد و نه جز آن.
×× ) اینکه کفر و بازداشتن از راه خدا و نیز کفر و باز داشتن از مسجد الحرام که خدا برای همه ی مردم به طور یکسان قرار داده و همینطور اراده کردن برای الحاد و ستمگری در مسجد الحرام؛ نتیجه و پایانش عذاب دردناک الاهی است.
××× ) اینکه بیت الحرام که توسط حضرت ابراهیم ع به دستور خدای یگانه از هر گونه شرکی پاکیزه گردید؛ نه تنها همانگونه که در آیات مربوطه ی سوره ی آل عمران آمد، مکان و محلی برای طائفین و عاکفین و رکوع و سجود کنندگان یعنی پیرامون دو فریضه ی حج و نماز است، بلکه علاوه بر آن این خانه برای " قائمین " نیز می باشد.
×××× ) اینکه" حج " از واجبات دین است، همانگونه که برابر آیه ی 27 حج، حضرت ابراهیم ع مامور شده بود تا این امر را به " مردم " یا " ناس " اعلام کند.
××××× ) اینکه انجام فریضه ی " حج " همراه با " مناسکی " است که لازم است به عنوان " شعائرالله" به جا آورده شود که از جمله ی آنها عمل قربانی یا " ذبح " کردن است. یعنی آنچه که خداوند یکتا برابر آیه ی 107 صافات می فرماید که ما آن را در آیندگان قرار دادیم .
البته باید افزوده شود که مرتبط با این فریضه یعنی حج و وقت و مناسک و آداب انجام آن که " شعائرالله " هستند نیز در آیات 158 و 196-202 بقره [1]و نیز آیات 2[2] و 95 و 96 مائده[3] از آن سخن به میان آورده شده است. و همچنین پیرامون اینکه خدای یکتا، کعبه را که در حج گرداگرد آن طواف و در جهت آن نماز خوانده می شود را " بیت الحرام " قرار داده است؛ می توان به آیه ی 97 با توجه به آیه ی 98 مائده اشاره کرد: « جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْیَ وَالْقَلائِدَ ذَلِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ?97? اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ وَ أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ?98?» . سوره ی مائده .
×××××× ) اینکه این قربانی یا ذبح گوسفند که از آداب حج گزاردن است ، باید که همراه با " تقوا " و پرهیزگاری باشد تا مورد قبول خداوند واقع گردد.
××××××× ) اینکه خدای یکتا، مدافع مومنین است و هیچ خیانت کار ناسپاسی را دوست ندارد.
پس نتیجه اینکه بیت الحرام در مکه است که برای مردم قرار داده شده و جای آن توسط خداوند به حضرت ابراهیم ع نشان داده شد و او هم به همراه فرزندش اسماعیل موظف شدند تا آن خانه را بسازند و آن را از هر گونه شرکی برای اعمال عبادی مردم پاک و پاکیزه نمایند.
البته باید افزود که در قرآن کریم علاوه بر بیت الحرام؛ از مسجد الحرام نیز سخن به میان آمده است که در این زمینه می توان برای نمونه به آیات 144 ،149 ،150، 191، 196، و 217 سوره ی بقره اشاره کرد.
[1] - إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ ?158? بقره
وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مَرِیضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَةٌ مِنْ صِیَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کَامِلَةٌ ذَلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ?196? الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ ?197? لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ ?198? ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ?199? فَإِذَا قَضَیْتُمْ مَنَاسِکَکُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ?200? وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ?201? أُولَئِکَ لَهُمْ نَصِیبٌ مِمَّا کَسَبُوا وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ ?202? . بقره .
[2] - یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلا الْهَدْیَ وَلا الْقَلائِدَ وَلا آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ یَبْتَغُونَ فَضْلا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلا تَعَاوَنُوا عَلَى الإثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ?2?. مائده .
[3] - یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّیْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْکُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ یَحْکُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْکُمْ هَدْیًا بَالِغَ الْکَعْبَةِ أَوْ کَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاکِینَ أَوْ عَدْلُ ذَلِکَ صِیَامًا لِیَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَیَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ ?95 مائده?.أُحِلَّ لَکُمْ صَیْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعًا لَکُمْ وَلِلسَّیَّارَةِ وَحُرِّمَ عَلَیْکُمْ صَیْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ?96 مائده? .
گفتار چهارم : حضرت اسماعیل ع فرزند حضرت ابراهیم ع
الف ) پیرامون رسالت آن حضرت
در بحث اخیر از گفتار دوم بر اساس آیات الاهی پیرامون حضرت اسماعیل ع مطالبی ذکر شد، حال در ادامه به شرح حال این رسول الاهی که در معیت پدر یعنی حضرت ابراهیم ع به بنای کعبه مشغول گردید و به عبارتی توفیق این امر را از جانب خدای یکتا پیدا کرد انشاءالله پرداخته خواهد شد.
1 ) حضرت حق جل عظمته به پیامبر ص می فرماید : « وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَ کَانَ رَسُولًا نَبِیًّا ?54? وَکَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ وَکَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا ?55? ».( سوره ی مریم ) . که برابر بخش اخیر آیه ی 54 مریم؛ توسط خدای یکتا به رسالت و نبوت حضرت اسماعیل ع و اینکه البته او در وعده اش صادق بوده[1] تصریح شده است و آیه ی 55 بر اینکه او اهل بیتش را به نماز خواندن و دادن زکات امر می کرده است دلالت دارد.[2]. و در نهایت برابر بخش نهایی این آیه ی کریمه اینکه حضرت اسماعیل ع نزد خدا پسندیده بوده است.
2 ) و در ادامه اینکه با توجه به آیه ی 101 صافات ، خدای یکتا حضرت اسماعیل ع را به همراه ادریس، اسماعیل و ذالکفل از شکیبایان می داند، یعنی کسانی که وارد رحمت خود نموده و آنان از شایستگان نیز بوده اند. البته باید برابر آیه ی 100 صافات افزود که این خدای یکتا بوده که مژده ی فرزندی بردبار را به حضرت ابراهیم ع داده بوده است : و إِسْمَاعِیلَ وَإِدْرِیسَ وَذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِنَ الصَّابِرِینَ ?85? وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِی رَحْمَتِنَا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِینَ ?86? » . ( سوره ی انبیاء ) .
3 ) و اینکه باز خدای یکتا ، حضرت اسماعیل ع را بهمراه یسع و ذالکفل ع از برگزیدگان خود می داند: « وَاذْکُرْ إِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَذَا الْکِفْلِ وَکُلٌّ مِنَ الْأَخْیَارِ ?48?» . (سوره ی صاد) .
4 ) و اینکه خدای یکتا نه تنها پیامبرانش از جمله حضرت اسماعیل ع را برگزیده و به رسالت فرستاده، بلکه آنان را به راه راست راهنمایی نیز کرده و کتاب و حکم و نبوت داده و افزوده که اگر آنان پس از هدایت شرک می ورزیدند همانا اعمالشان نابود می شد: « وَإِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَیُونُسَ وَ لُوطًا وَ کُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِینَ ?86? وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَیْنَاهُمْ وَهَدَیْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ?87? ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ?88? أُولَئِکَ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ یَکْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَکَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَیْسُوا بِهَا بِکَافِرِینَ ?89? . » ( سوره ی انعام ) .
5 ) و اینکه خدای یکتا به همه ی رسولانش از جمله حضرت ابراهیم ع و حضرت اسماعیل ع وحی کرده است: « إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَیْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِیسَى وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَیْمَانَ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ?163? » .(163 نساء) .
6 ) پس باید به آنان و به آنچه بدانان وحی و بر آنان نازل شده است بدون هیچ فرق گذاشتنی میان رسولان الاهی ایمان آورد: « قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَالنَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ?84 آل عمران ? » .
ب ) پیرامون بنای کعبه در همراهی پدر
1 / ب ) « وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ ?124? وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ ?125? وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِیلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ?126? وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ?127? رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَأَرِنَا مَنَاسِکَنَا وَتُبْ عَلَیْنَا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ?128? رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ?129? وَمَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ ?130? إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ ?131? . » ( سوره ی بقره ) .
در آیه ی 71 سوره ی انبیاء گذشت که خدای یکتا فرمود ما ابراهیم ع و لوط ع را نجات دادیم و به سرزمینی که در آن برکت دادیم بردیم؛ حال با این آیات از سوره ی بقره می توان گفت که منظور از آن سرزمینِ پر برکت همانا مکه و یا در واقع بیت الحرام بوده است. والله اعلم.
× ) آیه ی 124 بقره گویای این امر است که حضرت ابراهیم ع پس از سر بلند بیرون آمدن از آزمایش های الاهی که یکی از آن ها آزمایش ذبح فرزندش حضرت اسماعیل ع بود، که اخیرن شرحش گذشت؛ توسط خداوند به عنوان " امام " برای مردم قرار داده شد به نحوی که این امر به وی هم به همین واسطه توسط خداوند گفته شد، امری که حضرت ابراهیم ع به محض شنیدنش ، به خداوند عرضه میدارد که پروردگارا؛ و در رابطه با دودمان و ذریه ام چطور ؟ یعنی آیا این " امامت " را برای آنان نیز قرار می دهی و بدانان نیز این فضل و رحمت تو می رسد؟ که خدای یکتا به او می فرماید که " عهد " او در این رابطه به ستمگران نمی رسد. یعنی هر کس از فرزندان و یا دودمان تو که خلاف آیاتم و دستوراتم عمل نماید و پیروی آیاتم را ننماید؛ جز این نیست که آنان از ستمگرانند و لذا تعهدی نیست که خدای یکتا مقوله ی امامت مردم را بدانان عطا نماید. یعنی همان موضوعی که همانطور که گذشت او یعنی خداوند یگانه، اسحاق و یعقوب ع را برابر آیه ی 73 انبیا، " امام " خطاب کرده که به اذنش مردم را راهنمایی می کنند. ( این یعنی حکمت امام یا دست کم یکی از حکمت های آن ) .
آنچه تا این جا می توان نتیجه گیری کرد اینکه ؛ این سرزمینِ پر برکت، هم باعث شده تا ابراهیم ع دارای فرزندی به نام اسماعیل شود –و الله اعلم- و هم اینکه پس از سر بلند بیرون آمدن از آزمایش هایی ؛ حضرت ابراهیم ع به عنوان " امامِ " مردم بر گزیده شود و منظور از " امامِ " مردم یعنی کسی که الگویی است برای فرا خواندن مردم به سوی یکتا پرستی و البته در عین حال خود از یکتا پرستان بودن به نحوی که حاضر باشد برای اثبات فرمانبری اش از خداوند یگانه و تعبیر خوابش، ضمن سخن گفتن با اسماعیل و در واقع برای سربلند بیرون آمدن از آزمون الاهی؛ فرزندش را به مذبح ببرد و ....
پس تا اینجا معنای " امامِ مردم " برابر این دانش عطا شده دانسته شد، یعنی کسی که از سوی خدای یگانه برای همه ی مردم برگزیده می شود و نه برای قشری خاص ، تا مردم بدان وسیله راه اسلام و مسلمانی را در عین مومن بودن بپویند و یکتا پرستی پیشه نمایند و به کارهای خوب و شایسته بپردازند و از پرهیزگاران باشند و .... به طور کلی فرمان خدا و فرستاده اش را ببرند که همانا نتیجه ی ستمگری ، دوری از رحمت خدا خواهد بود. هر کس که می خواهد باشد وقتی هدایت الاهی آمد دیگر ستمگری بر خود توجیهی ندارد. که همانا همانطور که گذشت خدای یکتا " عزیز و رحیم " است.
به معنای دیگر اینکه کسی جز امام که برگزیده ی خداست، نمیتواند مردم زمانه را آن هم با اذن الاهی هدایت کند، چرا که تنها هدایت گر خدای یکتاست، و امامت ابراهیم ع بر مردم؛ یعنی یکتاپرستی، که مردم باید در این امر به او اقتدا کنند چرا که او یکتا پرست و موحد بود و از مشرکین و بت پرستان بیزاری جست، که در واقع این یعنی کیش ابراهیم ع. یعنی همان کسی که چون در راه خدا و یکتا پرستی گام برداشت و کوشش نمود و پدر و قومش را به یکتاپرستی و دوری از بت پرستی فرا خواند و بت ها را شکست و در هم فرو ریخت و ... امیدوارانه خواستار هدایت الاهی شد؛ لذا خدای یکتا هم به عنوان یک " عهد " او را به عنوان " امام " مردم قرار داد و این عهد او همانطور که شرحش گذشت، تنها به دودمان او از فرمانبرداران و یکتاپرستان تعلق گرفت و نه کسانی از نسل او که علیرغم آمدن هدایت، راه ستمگری را پیشه ی خود کردند. که البته این مقوله ی " امامت " طی همان عهد خداوند که سخنش بر اساس آیه ی کریمه اش رفت؛ تا ائمه ی اطهار ع تداوم پیدا کرده که انشاءالله در جای خود بدان پرداخته خواهد شد. چه آنکه خدای بخشنده حتا بندگان خود را که دارای صفاتی از جمله پرهیزگاری باشند و از او بخواهند را می شود گفت که طی همان " عهد " امامِ مقتین قرار می دهد : «وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا ?74 فرقان? » .
×× ) آیه ی 125 بقره به خانه ی کعبه که خدای یکتا آن را محل امن برای همه ی " مردم " قرار داده است و اینکه باید مقام ابراهیم را جایگاه نماز و پرستش خدا بگیرند اشاره دارد و هم اینکه افزون بر این باید مردم بدانند که خدا از ابراهیم ع و اسماعیل ع عهد و پیمان گرفت که این خانه را برای طواف کنندگان، معتکفین در آن و نمازگزاران؛ پاکیزه از هر گونه شرک و آثار شرک یا فسادی نمایند. در واقع این خانه هم برای فرایض حج و گزاردن نماز بدان سو و در آن است و هم برای کسانی از مردم که بدانجا برای اعتکاف می روند، آن هم به دور از هر شرکی. به عبارت دیگر حج، و طواف مربوطه گرداگرد کعبه و نیز نماز گزاردن برابر موازین خود ؛ فقط باید بدان جهت باشد چرا که این مقامی و مکانی در زمین است که برای این امور به دستور خداوند توسط حضرت ابراهیم ع و اسماعیل ع پاکیزه شده است و لذا شرک در آن راهی نداشته و ندارد. پس این دو حضرت و رسول خدا موظف به پاکیزه نمودن این محل و خانه به منظور طواف و اعتکاف و نماز توسط مردم و مومنین شده اند.
××× ) آیه ی 126 بقره به دعای حضرت ابراهیم ع به درگاه خداوند در رابطه با این شهر و اهلش اشاره دارد که از او می خواهد که آن شهر را نیز محل امن قرار دهد[3] و به مردمانش هم از آن کسانی که به خدا و سرای دیگر ایمان دارند، از ثمراتش عطا کند. که خدای یکتا به او می فرماید به کسی هم که کافر باشد در دنیا اندکی بهره مندش خواهد کرد اما ناگزیر به خاطر کفر و ناسپاسی اش، در سرای دیگر به آتش خواهد افتاد که بد جایگاهی است. و این بخش اخیر بدان معناست که خدای یکتا هر گز بندگانش را حتا اگر کافر به او یا آیاتش باشند ستم نخواهد کرد و برابر سنتش و رحمانیتش تا زمانی که زنده هستند بدانان از رحمت خود روزی خواهد داد؛ اما در آخرت از رحمت او دور خواهند بود. چه آنکه حضرت ابراهیم ع برای مومنینِ به او یعنی همان " الله " و سرای دیگر از این شهر دعای خیر بدرگاهش کرده بود. و این بدان معناست که خدای یکتا ارحم الراحمین است فقط باید ایمان آورد.
×××× ) آیه ی 127 بقره می رساند که این حضرت ابراهیم ع با همراهی فرزندش اسماعیل ع بوده اند که دیوارهای کعبه را بر افراشته اند به نحوی که با اتمام آن از خدا می خواهند که این کار را از آنان بپذیرد که همانا او شنوای داناست.
××××× ) ایه ی 128 بقره بر ادامه ی مناجات این دو بزرگوار یعنی حضرت ابراهیم ع و فرزندش حضرت اسماعیل ع به درگاه خداوند یگانه اشاره دارد مبنی بر اینکه نه تنها آنان را بلکه فرزندانشان را نیز از مسلمانان برای خودش قرار دهد و دیگر اینکه مناسک و راه و روش پرستش و پیروی از خودش یعنی همان " الله " را بدانان نشان دهد و توبه شان به درگاهش را بپذیرد که همانا او بسیار توبه پذیر مهربان است.
آنچه از این آیه ی کریمه به طور خاص بر می آید اینکه مومنین باید مدام از خدا بخواهند که خودشان و فرزندانشان را از مسلمانان قرار دهد. آن هم کسی از مسلمانان که برای هدایت یافتن و رستگار شدن فقط تسلیم امر خداوند یگانه است و نه تسلیم امر کسی دیگر.
×××××× ) آیه ی 129 بقره که در ادامه ی آیه ی قبل است به دعای آن دو حضرت به درگاه الاهی مرتبط با مردم آن شهر یعنی مکه اشاره دارد مبنی بر اینکه از خدا می خواهند که کسی را از میان همین مردم برایشان بر انگیزد تا آیاتش را برایشان بخواند و کتاب و حکمت بدانان آموزد و پاکیزه شان گرداند که همانا او عزیز و حکیم است.
مرتبط با این دعای حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل ع به درگاه خداوند یگانه و اجابت آن از سوی خداوند؛ باید اشاره کرد که آن " برگزیده ی الاهی " برای خواندن آیات خدا بر مردم همگن از قومش با هدف یاد دادن کتاب و حکمت بدانها و نیز پاک کردنشان از شرک و بت پرستی و کفر و نیز به راه آوردن پیروان شریعت های موسی و عیسی ع به خاطر تحریف های ایجاد شده؛ کسی نبوده جز " خاتم النبیین " ص که انشاءالله در جای خود بحث خواهد شد.
××××××× ) آیه ی 130 بقره می رساند که تنها این " بی خردان " هستند که از کیش ابراهیم ع که بر پایه ی یکتا پرتسی و نفی شرک است بر می گردند. چرا که خداوند می فرماید این او است که آن حضرت را در این سرا برگزیده است و البته که ابراهیم ع درسرای دیگر و آن گیتی از شایستگان است.
×××××××× ) آیه ی 131 بقره به نوعی اشاره به دو بخش اخیر آیه ی 130 بقره دارد مبنی بر اینکه او یعنی خداوند؛ وی یعنی ابراهیم ع را از آن جهت در این گیتی بر گزیده و او در آخرت از شایستگان است؛ که برابر این آیه یعنی 131 بقره وقتی خداوند به او گفت که تسلیم شو و اسلام بیاور، پس حضرت ابراهیم ع هم در پاسخ گفت که" من به پروردگار جهانیان تسلیم شده و از مسلمانان به او شدم. و این موضوع یعنی بازگشت به همان آیه ی 128 بقره که از خدا خواسته بود که آنان را از مسلمانان برای خودش قرار دهد.
آری پس روشن می شود که باید اسلام آورد و در این اسلام آوردن فقط تسلیم امر پروردگار جهانیان به عنوان یک مسلمان به او که یگانه است و انبازی ندارد و بازگشت همه به سوی اوست، بود.
[1] - بازگشت این بخش از آیه؛ شاید به آیه ی 102 صافات باشد مبنی بر اینکه وی یعنی حضرت اسماعیل ع پس از بیان خواب پدر یعنی حضرت ابراهیم ع؛ به او می گوید که تو آنچه را که به آن ماموری انجام بده و ... در واقع می شود گفت که خداوند یکتا پیش از آفرینش اسماعیل ع؛ چنین عهدی را از او گرفته بوده که وقتی پدر به او می گوید که خوابی دیده که باید وی ذبح شود و ... چون آن حضرت دعای پدر را اجابت می کند پس خدای یکتا هم در این آیه از وی به عنوان " صادق الوعد " یاد می کند. والله اعلم. در حالی که او از خطرات سر بریده شدن آگاه بوده اما بر عهد خود با خدایش که پروردگار جهانیان باشد پایبند بوده است. به هر جهت برای تایید این برداشت می توان به عهدی که عام است و خدای یکتا از بنی آدم و البته پیش از آفرینش او گرفته است اشاره و استناد کرد مبنی بر اینکه شیطان را نپرستند و تنها خدای یکتا را بپرستند که به پروردگاری اش گواهی داده بودند؛ اما چه می شود کرد که بسیاری پس از آفرینش بر این عهد خود صادق نبودند و نیستند و راه فساد همراه با شرک را در زمین پیشه ی خود کردند. آری چنین کسان در وعده و عهد خود صادق نبودند و نیستند کسانی که از غیر خدای یکتا را می پرستند و از غیر او را می خوانند و ... : « وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ ?172? أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَکَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ?173? وَکَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ وَلَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ?174?» . اعراف . // «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ?60? وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ?61? وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ ?62? هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ ?63? . » یاسین .
[2] - که باید گفت این موضوع نه تنها اهمیت این دو فریضه را در نزد دین می رساند بلکه مومنین باید نسبت به فرزندانشان اینگونه باشند یعنی یکی از وظایف پدر دست کم این است که فرزندان خود را به نماز خواندن دستور دهد.
[3] - چه آنکه خانه ی قرار داده شده روی زمین توسط خداوند برای مردم امن بود و هست؛ پس حضرت ابراهیم ع از خدا می خواهد که شهری را هم که این خانه ی امن در آن قرار داده است را نیز به لطفش محل امن قرار دهد.